• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

(:TABASSOM:)

وضعیت
موضوع بسته شده است.
ارسال‌ها
2,289
امتیاز
62,973
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
94
ببینید من پیشنهاد میدم دفاع از خود و اسپمو آزاد کنید من بدون عذاب وجدان اسپم بدم
اینجوری معذبم :))
ببین اولندش که مرسی که اومدی دومندش وظیفت بود :-"
بعد اینکه من تو رو میشناسم که باهات تو سکرت چت میکنم بعد کلیر هیستوری میزنم دا ... :))
فنا مال اوناست :))
این حجم از شناخت کمرمو خم کرد :))
انقدر که از شرکت کردن شماها میترسم از تو جهنم جلز ولز شدن ترس ندارم :))
اون یک هم همون چنرندیاتیه که گوش میدم ... شات میگیرم اونم
بعد اینکه یه جوری پست بدید من دیگه اسپم ندم دا :))
مرسی :))
ها یه چیز دیگه ... دلم واسه تعریف کردناتم تنگ شد :))
البته دروغ چرا ... دلم واسه ماجراهای نژاد خورده ای و کیوی تنگ شد :))
من جدیدا به هندونه علاقه‌مند شدم. بیا و بیخیال اون چیز شو :| :))
 

Nemesys

کاربر انجمن خاک‌خورده
ارسال‌ها
688
امتیاز
9,183
نام مرکز سمپاد
Sh.HiddenHand
شهر
MD
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
ادبیات و شیمی
خب برین کنار ببینم مظنون چی برامون داره (گردن و دستانش را تکان میدهد و صدای قرچ قروچشان را در میاورد)
اول عکس اول
تصویر اول یک دسکتاپ کاملا غیرعادیه. دسکتاپ با کمتر از دو ردیف کامل برنامه غیرممکنه. اونم چه برنامه هایی. :| مگه میشه توی ایران زندگی کنی و توی دسکتاپت سایفون یا هاتسپات شیلد نداشته باشی؟! کی ام پلیر یا اون مخروط نارنجیه چی؟! شما فیلم نمیبینی؟!:-"
ویندوز 8 توی این دوره و زمونه؟!:O غیرقابل باوره. تازه با ریسایکل بین خالی؟!O_o (میتونه نشونه وسواس باشه اما با توجه به عکس کشو مظنون باطله)
مظنون عزیزمون توهم توطئه هم داره و احساس میکنه دارن وایفایشو میدزدن. هعییییییییی...[-| تماس تصویری هم زیاد داره مثکه. چمیدونیم والا ما که فضول زندگی بقیه نیستیم.:-" عه وایسا نه انگار هستیم. :D زود تند سریع بگو تماس تصویری با کی؟!:))
والا ما توی همین توده خاکستری بدبوی مغزمون گیریم اونوخ بعضیا مایند مپ دارن. ما که بخیل نیستیم مبارکه.:-" من هفت ماه پیش سر یک دوراهی بجای چپ رفتم راست از اون به بعد دیگه کاملا گم شدم. :-" نه حالا که فکر میکنم بخیلم. {-8 منم مایندمپ میخوااااااااام .:((
خداییش اون برنامه آخریه چیه؟:-/
حالا بریم سراغ مدرک بزرگی که تمام مدت جلوی چشمامون بود و نمیدیم... کفش روی میز!؟@:تازه کنار فنجون!؟~X( مظنون نه تنها بویی از نزاکت نبرده بویی از بهداشت هم نبرده.:| (عجیبه کفش هم کاملا تمیزه... ایمپاسیبللللللللللل~X() مظنون خطرناکه آقااااااااااا... اگه برای ما نه برای خودش. من به شخصه بعد از دیدن این عکس سه بار عوق زدم که دوبارش موفق بود سومی هم...:Oops: (به طرف پنجره میشتابد) خب سه تاش موفق بود.:-s
خلاصه که رفتین خونه شون هرچی تعارف کرد نخورید. میمیرید. اصن نرید خونشون چه کاریه!؟ طرف خطرناکه آقااااااااا.:-ss
دوربین آنالوگ؟! هه... برو خودتو سیاه کن عزیز من ما خودمون کلاغیم.:> (البته جغدم ولی خب انیویز:)))
درضمن این کجاش rainy day هس!؟ اصن کو بارون؟! متن به تصویر نمیخوره و این نشونه تناقض شخصیتی مظنونه.o^:
در آخر میخوام با یک نتیجه گیری مایک دراپ کنم براتون. بابا این عکس فیکه.P:<
من مطمئنم مظنون از دسکتاپ شدیدا شلوغ پر از مدارک جرمش به زور فایرفاکس رو پیدا کرده بعد رفته توی گوگل زده "عکس دسکتاپ یک فرد مظلوم و بی گناه" بعد گشته از توی پیج دوم (چون باهوشه خب :-") یچیزی پیدا کرده ولی دیده فیلتره بعد دوباره برگشته تو دسکتاپ کلی دنبال سایفون گشته اکتیوش کرده دانلود کرده عکسه رو برای ما فرستاده. (همه اینا رو یک نفس گفتم نفسم رفت #:O)
خلاصه که مظنون جان گیر بد کارآگاهی افتادی من خودم اینکاره م.;))
خب تحلیل عکسای بعد باشه برای بعد :D
 
آخرین ویرایش:

دهقان خلافکار128

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
805
امتیاز
7,460
نام مرکز سمپاد
حلی دُ
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
نقره ریاضی 95
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
خب ... من طی تحقیقاتی که انجام دادم به این نتیجه رسیدم که "با یه حرفه ای طرفیم" ...
این عکسارو ما تونستیم از ایمیل مظنون در بیاریم ... اینارو برای یکی از همدستاش فرستاده بود ... بعد از کلی رمزنگاری بالاخره فهمیدم که منظور مظنون چی بوده از این عکسا ... :)
با یه پرونده قتل سر و کار داریم ...! که یه بار مظنون وارد عمل شده ولی عملیاتش ناموفق بوده و خشبختانه نتونسته کسی رو بکشه اما باید سریع جلوشو بگیریم ... عملیات ها توی روزای بارونی انجام میشن ... عملیات تو یِ روز بارونی بعدی خواهد بود ... ساعت 7 ...
t11.png

به هفت هایی که تو تصویر به خوبی نشون داده شدن دقت کنید لطفا ... ببینین چجوری کفشا حالت هفت دارن ... تو هر کفش دو تا هفتایی دایره کوچیک داریم ... دسکتاپ هفت تا آیکون داره ... به وضوح داره ساعت عملیات رو مشخص میکنه ...
تازه به این عکس دقت کنید :
t44.png

اینجا دیگه عملا اون پایین سمت چپ گفته ساعت 7 ...
و اینکه معلومه عملیات قبلی به موفقیت نرسیده چون مظنون داره به همدستش میگه که :
Halo Roozam Khoobe
Edame Dar
Gofte Boodam
Farar Kardam
احتمالا داشته دستگیر میشده که فرار کرده و میگه حالم خوبه ... و همینطور گفته که عملیات ادامه داره و اینکه قول داده این دفعه یه دیقه ای کارو تموم کنه !!! پس باید خیلی حواسمون باشه !!!
و میرسیم به اینجا که مظنون قراره چجوری یه دیقه ای کار مقتول بدبخت رو تموم کنه بدون اینکه اثری بمونه ...
به این عکس دقت کنید :
t33.jpg

از اون جمله‌ی "تا مرگ رسیدیم و به جایی نرسیدیم" درباره عملیات قبلیه که موفق نشدن ... و اون "چتر برای چه" برای عملیات بعدیه که میگه چتر لازم نیست ... بارون اذیت نمیکنه زیاد ... اما به اون سیاهرگ سمت چپ تصویر دقت کنید ... احتمالا مظنون میخواد با سیم های خیلی خیلی خیلی زیادی که توی کشوی میزش توی تصویر 5 بود میخواد مقتول رو خفه کنه ... کافیه سیم ها رو بپیچه دور گردنش تا سیاهرگ های سطحی گردن مظنون بسته بشن ... تو عرض یه دیقه میمیره ... بخاطر همین میگم با یه حرفه ای طرفیم ... واقعا فکرشو تحسین میکنم ... :)
+
اما متاسفانه خبری نداریم که مظنون دقیقا کجاست ... باید منتظر یه روز بارونی موند و ساعت هفت دم در خونه میلاد بابایی ... علیرضا آذر ... دکتر نامی ... و هر اسمی که تو این تصاویر بود باشیم چون هر کدوم از اینا ممکنه هدف مظنون ما بوده باشن ...
 

Amir R

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
245
امتیاز
2,500
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
......
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
پزشكي
همون طور ك گفتين مظنون علاقه خاصي به عدد هفت داره مثل هفت تا پسته

مظنون به شدت محطاط هستن و حتي
Toolbar رو از عكس دكستاپ حذف كردن

مظنون وسواس دارن منتهي خسته تر از اين حرف هان ،فقط وسايلو از جلو چشم برميدارن ميندازن تو كمد. علت وجود دو كمد هم همينه

با توجه به وايت برد و ماژيك هاي فراوان احتمال ميره مظنون مغز متفكر عمليات ها باشه

باتوجه به ليوانه قهوه كه روميز هست ميشه فهميد به كافيين اعتياد داره و حتي عكس فنجون قهوه رو دسكتاب قرار ميده

از رنگ لباس ها كه اكثرا سياه هستن ميش فهميد براي مخفي شدن تو شب ازشون استفاده ميكنه

و باتوجه به برنامه هاي امنيتي و وسايل مثل هدست به نظر مياد مظنون نقشه عمليات رو ميكشه و به افرادش ميگه و خودش با افراد تو عمليات شركت نمي كنه و ادم شكاك هست
اين شكاك بودن تا جايي ميره كه به افرادشم اطمينان نداره و مخفيانه از راه دور شخصا با لباس سياه و استتار عمليات رو نظارت ميكنه بدون اطلاع افراد خودي

باتوجه به عروسك هاي زياد مظنون قاتل نيست بلكه قاجاق مواد انجام ميدن و محموله هارو داخل عروسك جابجا ميكنن

با توجه به نكاتي كه قبلا ارائه شده احتمالا مظنون رتبه بالايي در باند قاچاق دارن
و به نظر من ايشون ريييس مافيا يا همون godmother تشريف دارن
 
آخرین ویرایش:

امیرحسین

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,075
امتیاز
15,767
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
مهندسی برق
مضنون رو اصلاً نمیشناسم :D فقط چندتا حرف بزن ازش خوندم و مثلاً میدونم که اسم واقعیش تبسم نیست تقریباً ذهنم در موردش سفیده و الان می‎خوام فقط بر اساس این چندعکس دو سناریو بنویسم.

یکیش سعی می‎کنم مخلوطی از وحدس و گمان‌ها + شوخی باشه و یکی دیگه هم کاملاً تخیلی :-" حالا اینکه کدوم تخیلیه به عهده خواننده :D
سناریو اوّل:
خب خاطرم نیست چرا اسمش رو تبسم گذاشته ولی بر اساس آواتارش بهش میاد که دختر باشه امّا از اونجا که آدم شکاکیم فعلاً اسمش رو دریاقلی تصور می‎کنیم که نه سیخ بسوزه نه کباب :D

به کشواش سر زدم و دیدم که کابل نوکیا رو به شارژر سامسونگ وصل کرده
مشاهده پیوست 466
در واقع انگار یه جوری اسمش توی زندگی روزمره‌اش هم تاثیر گذاشته با خودش گفته چطور من می‎تونم دریاقلی باشم ولی شارژر من نمی‎تونه سامسونوکیا باشه؟ همونطور که اسمش رو مخفی کرده تو فرستادن عکس‎ها هم مخفی‌کاری کرده کافیه یکم با دقت نگاه کنیم؛ نگاه کنید چقدر کشوی شلوغی داره از کاموا، ماژیک یه یسری ورقه، هدفون و حتی دستمال کاغذی رو کنار هم چپونده اونجا بعد با اون پس‌زمینه‌ی خالی کامپیوترش خودش رو مثلاً با نظم نشون می‌ده بنظر من که مضنون یک آدم شلخته هست. اگه تا الان حرف منو قبول نکردید من مجبورم که این عکس رو برای شما شفاف‌سازی کنم.
مشاهده پیوست 467
نگاه کنید که چک نویس‌هایی که اینجا پنهان شدند اعداد نوشته شده برعکس هم هستند یعنی همینطور شلخته وار تو چک نویس‌هاش می‎نویسه. اگه باز قانع نشدید به این تیکه از عکس نگاه کنید.
مشاهده پیوست 469
می‌بینید؟ این جوراب مچاله و بو گندو رو می‌بینید؟ نگاه پرت کرده یه گوشه اتاق؟ حالا راضی شدید شلخته هست؟

احتمالاً مصنون با خودش می‎گه چقدر بدشانس بوده که این جوراب رویت شده در پاسخ باید بگم از اون پسته بی‌مغز باید قبل از اینا متوجه می‎شدی گاهی بدشانسی میاری :-"
مشاهده پیوست 470

خب اولین چیزی که از پلی لیست موزیک‌هاش متوجه شدم این بود که مضنون خیلی با کامپیوتر سر و کار نداره وگرنه یه پلیر بهتر انتخاب می‎کرد :D امیدوارم وضعیت در این حد نباشه که از اینترنت اکسپلورر برای اومدن به سایت استفاده کنه :D حدس زدم که رشته دانشگاهیش باید یکی از رشته‎های غیر ریاضی باشه دوباره به کشو اگه با دقت نگاه کنیم یه کتاب بیولوژی می‎بینیم که تایید می‎کنه که رشته‌اش دانشگاهیش باید ار گروه تجربی باشه و برای تصدیق نهایی به ورق‌های روی میز نگاه بندازیم کلماتی مثل سرخرگ یا سیاهرگ می‌بینیم.

دریاقلی خیلی به حریم شخصیش حساسه اینقدر که یه برنامه رو کامپیوترش نصب کرده که فایل‌های مورد نظرش دردسترس عموم نباشه و یه کمد شخصی هم داره که چیزهاشو توش می‌ذاره و درش رو قفل می‎کنه. شاید دلنوشته‌های شخصیش یا دکلمه‌هاش رو اونجا می‌ذاره به پلی لیستش اگه دقت کنیم می‌بینیم که یه سری صداهی ضبط شده رو داره که احتمالاً نوشته‌های خودش رو می‌خونه و ضبط می‌شه.

بنظرم تایم زیادی رو توی فضای مجازی بگذرونه و حجم اینترنتش زود به زود تمام می‎شه ولی حاضر نیست این مسئله رو قبول کنه و فکر می‎کنه یه نفر داره وای‌فای رو هک می‎کنه واسه همین یه برنامه نصب کرده که اون شخص رو پیدا کنه :))

داداش اشتباه می‎زنی خودت داری حجم رو مصرف می‎کنی خبر نداری :))
از فضای عکس‎هاش یه چیز مخلوط مدرن و سنتی دریافت می‎کنم. احتمالاً نوع پوشش هم نه خیلی مدرن باشه نه خیلی آزاد یه چیز بینابین. اصلاً این مخلوط بودن اسمش تو همه چیز تاثیر گذاشته نگاه به شعری که گذاشته بکنید یه غزل معاصر که نه حافظ گونه هست نه مثل شعرهای نو :D

خیلی رنگ رنگی بنظر می‌رسه با خودکار‌هاش میشه نقاشی کشید :D بنظر آدمی میاد که سعی می‎کنه برای آینده‌اش هدف‌گذاری کنه واسه همین برنامه imindmap رو نصب کرده که به ایده‌هاش جهت دهی کنه ولی بنظر من این برنامه برای ساخت یه سری شکل برای ارائه خوب هم مفیده :D

سناریو دوم:

در حالی که داره با کامپیوترش کار می‎کنه می‌بینه که که باز حجم اینترنتش تمام شده و عصبانی می‌شه که چرا؟ من که در روز فقط 5 دقیقه سمپادیا رو چک می‎کنم و همش مشغول به عکاسی از کفش‎هام هستم چرا باید حجم نتم تمام بشه؟ برای خودش می‎نویسه خسته‌تر از همیشه و به فکر چاره می‌افته پس دو برنامه imindmap9 و who is on my wifi رو نصب می‎کنه تا مضنونین مورد نظر رو شناسایی کنه و همه احتمالات رو بتونی دسته بندی کنه. همانطور که پشت سیستمش کمین نشسته بود و مشغول بافتن طناب‌ دار برای قربانیش بود و آهنگ منطقی نیست میلاد بابایی رو گوش میده (منطقی نیست که اینترنتش اینقدر زود تمام بشه) کتاب بیولوژیش هم گذاشته جلوش که اگه مامانش سرزده اومد بگه داره درس می‎خونم :D ناگهان یه سرنخ جدید پیدا میکنه و دزد اینترنت رو شناسایی می‎کنه؛ باورش سخت بود امّا همون دختر همسایه فیس و افاده‌ای که از بچگی ازش متنفر بوده هستش اینقدر عصبانی میشه که دیگه به مرگش راضی نیست میخواد خوردش کنه؛ هدفون، بافتنی‌ها، کتاب و ... رو می‌ریزه توی کشو می‌ره سراغ تخته وایت‌برد نقشه انتقام رو می‎کشه.

یه مقدار آجیل برمی‌داره و با دو فنجون نسکافه و مقداری آجیل به خونه دختر همسایه می‌ره و میگه عزیزم اومدم خاله بازی :-"

دختر همسایه هم با کمال تعجب که آفتاب از کدوم طرف در اومده مهربون شده میگه بفرما داخل بعدش در حالی که داشتن بازی می‌کردن تبسم اون پسته بی‌مغز رو برمی‌داره و می‌گه نگاه من هیچ وقت شانس نداشتم پسته‌ام بدون مغزه.

دختر همسایه می‎گه عزیزم از بدشانسی نیست از سادگیته من مغز اون پسته رو خوردم و پوستش رو توی ظرفت انداختم.

وقتی که دختر همسایه این حرف رو زد تبسم یه خوشحالی درونش شکل گرفت که الان وقت انتقامه ولی خب اینقدر چهره‌اش اون لحظه عصبانی کرد که خب دختر همسایه رنگش پرید. مگه میشد تو اون لحظه بهش گف تبسم؟ از اخم پایین‎تر میومدی گناه کبیره بود. به هر حال فنجان نسکافه رو می‌ریزه رو صورت دختر همسایه و میگه اعتراف کن تو اینترنت من رو می‎دزدی دختر همسایه می‎گه نه به خدا این کارا چیه می‎کنی!؟ امّا دیگه واسه انکار دیر شده بود تا به خودش اومد زیر مشت و لگد مضنون ما (تبسم) قرار گرفته بود و گیس و گیس کشی؛ تبسم خشمگینانه گوشی موبایلش رو کنار دهن دختر همسایه گرفته و میگفت اعتراف کن. تا در نهایت موفق به گرفتن اعتراف شد و بعدش 299 بار دختر همسایه رو مجبور کرد که بگه غلط کردم و صداش رو دوباره ضبط کرد. بعدش جوراب بوگندوش رو تو دهن دختر همسایه کرد و عکس گرفت. و در نهایت عروسک‌های دختر همسایه رو گرو گرفت و گفته اگه یک بار دیگه اینترنت من رو هک کنی هم عکس‌هاتو پخش می‌کنم و هم عروسک‌هاتو آتیش می‌زنم.
بعدش خیلی پیروزمندانه به خانه خودش برگشت همه چیز رو مرتب کرد. عروسک‌ها رو توی کمد خودش گذاشت. عکس‌ها رو توی کامپیوترش ریخت و با یه برنامه ازشون محافظت کرد هرکسی بهشون دسترسی نداشته باشه. بعد در حالی که با آرمش تمام نسکافه خودش رو می‎نوشید و شعر می‎خواند غلط‌ کردم‌های دختر همسایه رو گوش می‎داد.


(احساس می‎کنم بچه شدم اینا رو نوشتم :)) از سن من بعید بود :)) )
 
آخرین ویرایش:

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,054
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
از مدیران محترم اجازه میخوام بیام از خودم دفاع کنم و بعضی حقایقو فاش کنم
به خدا دارم میترکم :))

@امیرحسین الان من چه حسی باید داشته باشم که سفیدی ذهن شما راجبم با این حقایق لو رفته به مشکی گرایید ؟ :)) :))

من دیگه بازی نمیکنم عاقا
بیاید از اول :))
 
آخرین ویرایش:

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
احتمالاً مضنون ما قد بلندی داره ک والدینش برای حفاظت از وسایلی ک اونارو یاد کودکی مضنون مینداره، مجبور شدن کمد و قفسه ب این بلندی بگیرن تا دستش ب بقایای خاطرات دوران طفولیتش نرسه و ب اونا آسیب نزنه!!
ظاهراً مضنونمون بین مدرنیته و کلاسیک گیر کرده و نمیتوته یکیشو انتخاب کنه و ب اصطلاح هم..رو میخواد و هم ... رو!!
ظاهراً خوش سلیقه و مرتبه البته تا وقتی ک در کمد و کشوهای اتاقشو باز نکردی و زیر فرش اتاقشو ک پر از گرد‌و خاک و کاغذ باطله‌ی پنهان شده‌س ندیدی!!
لازم ب ذکره نام‌برده مشکل دهان و دندان داره و برای رفع اون بوی خوش، از قرص نعناع استفاده میکنه!!!
از پلی لیستشم کاملاً مشخصه ک حق کپی رایتو رعایت نمیکنه و آهنگارو دانلود میکنه!!!

باقیشم بعداً میگم!!!
 
ارسال‌ها
536
امتیاز
20,366
نام مرکز سمپاد
فرزانگان bnb
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1394
مظنون به کفش خصوصا از نوع آل استارش خیلی علاقه داره . در این مورد که فکر کنم همه می دونن.
حالا می خوام یه سری از جنایات مظنون رو فاش کنم :-w
بر خلاف ظاهر اروم و شاعرانه یک بعد دیگه از جمله فریب اذهان عمومی ، همکاری با مجرمین(من) در یاری رساندن به آن ها و از این قبیل جنایات تو پرونده ش دیده میشه . شخص مورد سوء قصد طی یک عملیات به طور کامل فریب خورده و از دور خارج شد .(این قضیه رو کامل توضیح بدم ؟:D)
رئالی و طرفدار کاسیاس (بیچاره پپه)
فرد موردنظر در اکثر موارد دقیقا برخلاف نظر بقیه عمل کرده تا لجبازی خود را ثابت نماید.
مظنون می تواند بدون آب و غذا تا چند روز زنده بماند . و بقیه را حرص دهد . برخلاف این قضیه در مود خوب می تواند شما را هم قورت دهد.(یک چیپس با فکر کنم کیک و چند جور چیزه دیگه خورده و هنوز گرسنه س )
مظنون خیلی خوب سوتی می دهد.(خوشبختانه می تونه جمعش کنه وگرنه الان به فنا رفته بودیم ).
مظنون تک فرزند است اما هیچ علائمی از تک فرزندی در وی مشاهده نمی شود .
در امور کامپیوتری تخصص بالایی دارد.
مظنون شخص بسیار قوی است که بعد از تمام مشکلات دنیای رنگی رنگی برای خود درست کرده و ادامه می دهد .
مظنون می تواند قسمت هایی از یک فیلم را بار ها نگاه کند وتمام اتفاقات فیلم را روی دوستانش پیاده کند:))
وی با شوخی تمام حرف های جدی ش را بیان می کند و در گفتن حرفی که به نظرش درست است هیچ تعللی نمی کند .
صفحه دسکتاپ شلوغ را دوست ندارد حتی اگر صفحه دسکتاپ شما هم در دسترس باشد همه فایل ها را در یک پوشه جمع کرد و به نامunusedسیو میکند.
مظنون انواع رمز های سخت را برای گوشی انتخاب کرده و با کمال تعجب هر بار به راحتی به خاطر می سپارد. (مثلا رمز گوشی من که از صدسال پیش تغییر نکرده به راحتی وارد می کنه ولی من عمرا اگه بتونم اون الگوی رمزش رو بکشم :D)
تغییرات شدیدی در مظنون بعد از دوران دبیرستان دیده می شود یک جور بهمنی خردادی طور
مظنون عاشکیم ه
مظنون فردا تولدشه x:
مظنون دوست داریم x:
 
آخرین ویرایش:

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,054
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
@sHaGaYeGh
مظنون به کفش خصوصا از نوع آل استارش خیلی علاقه داره . در این مورد که فکر کنم همه می دونن. متاسفانه همه فهمیدن دیگه :))
حالا می خوام یه سری از جنایات مظنون رو فاش کنم :-w
بر خلاف ظاهر اروم و شاعرانه یک بعد دیگه از جمله فریب اذهان عمومی ، همکاری با مجرمین(من) در یاری رساندن به آن ها و از این قبیل جنایات تو پرونده ش دیده میشه . شخص مورد سوء قصد طی یک عملیات به طور کامل فریب خورده و از دور خارج شد .(این قضیه رو کامل توضیح بدم ؟:D) اصلنم موضوع مربوط به پوشیدن تیشرت قرمز و دست به سینه وایستادن جلوی دبیرستان دخترونه به عنوان یک پسر نبود :))
رئالی و طرفدار کاسیاس (بیچاره پپه) پپه نه و نوردبون :)) کاسیاسو دوس داشتم ولی یادم رفته بود :)) یاد فاطمه رحمتی افتادم :))
فرد موردنظر در اکثر موارد دقیقا برخلاف نظر بقیه عمل کرده تا لجبازی خود را ثابت نماید. بی تربیت انقده فاش نگو خب :-"
مظنون می تواند بدون آب و غذا تا چند روز زنده بماند . و بقیه را حرص دهد . برخلاف این قضیه در مود خوب می تواند شما را هم قورت دهد.(یک چیپس با فکر کنم کیک و چند جور چیزه دیگه خورده و هنوز گرسنه س ) وای وای نگو :)) اون نخوردن که جزو موارد نادره :-" ولی خب یادمه این پستتو که خوندم قبلش یه بسته چیپس و یه بسته پفیلا و دوتا بسته نودل و سالاد خورده بودم و چندتا بسته شکلات :-" اینو که خوندم خندم گرفت :))
مظنون خیلی خوب سوتی می دهد.(خوشبختانه می تونه جمعش کنه وگرنه الان به فنا رفته بودیم ). ما حافظ آبروی شما هستیم ولی خب آبرو خودم رفت :)) [ بابام ضایع کرد دیگه :)) ]
مظنون تک فرزند است اما هیچ علائمی از تک فرزندی در وی مشاهده نمی شود . من حرفی ندارم :))
در امور کامپیوتری تخصص بالایی دارد. هعی خواهر ... اون برا قدیما بود :-آه
مظنون شخص بسیار قوی است که بعد از تمام مشکلات دنیای رنگی رنگی برای خود درست کرده و ادامه می دهد . بلی بلی قطعا 8->
مظنون می تواند قسمت هایی از یک فیلم را بار ها نگاه کند وتمام اتفاقات فیلم را روی دوستانش پیاده کند:)) مدیونید فک کنید یه بار سر یکی از صحنه ها لب شقایق خورد به کتفم ترکید :)) اشاره کنم به اینکه یکی بهم پیشنهاد داده "ارّه" رو هیچ وقت نبینم :))
وی با شوخی تمام حرف های جدی ش را بیان می کند و در گفتن حرفی که به نظرش درست است هیچ تعللی نمی کند . وقتی درسته تعلل چرا ؟ :-" والا حوصله ی نگه داشتن حرف تو دلمو ندارم ... سنگامو وا میکنم تموم میشه :D
صفحه دسکتاپ شلوغ را دوست ندارد حتی اگر صفحه دسکتاپ شما هم در دسترس باشد همه فایل ها را در یک پوشه جمع کرد و به نامunusedسیو میکند. اینو یادم نبود :)) خوب یاد آوری کردی :)) بازم مدیونید فک کنید همه ی فایلای توی دسکتاپ این بیچاررم کردم تو یه پوشه اسمشم گذاشتم آن یوزد :))
مظنون انواع رمز های سخت را برای گوشی انتخاب کرده و با کمال تعجب هر بار به راحتی به خاطر می سپارد. (مثلا رمز گوشی من که از صدسال پیش تغییر نکرده به راحتی وارد می کنه ولی من عمرا اگه بتونم اون الگوی رمزش رو بکشم :D) نه دیگه الان 2996 عه تا مامان و بابام راحت باشن :)) حفظ کن گوشیم دستت افتاد باز کن اسمتو از پنج شنبه به یه چیز دیگه تغییر بده :-"
تغییرات شدیدی در مظنون بعد از دوران دبیرستان دیده می شود یک جور بهمنی خردادی طور اینو بیا خودت توضیح بده منم بفهمم :-"
مظنون عاشکیم ه منم منم ^_^ منو میگه :))
مظنون فردا تولدشه x: تولدم بود ^^
مظنون دوست داریم x: منم دوسم دارم :)) قربون شوما ^^


انقده گفتم که تاپیک بالا بیاد ... مشارکت کنید دوستان دیگه :)
 

*Kosar*

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
311
امتیاز
6,990
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
تهران_مرکز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
اینجارو نگه دارین من میام میگم فردا
 
ارسال‌ها
536
امتیاز
20,366
نام مرکز سمپاد
فرزانگان bnb
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1394
@sHaGaYeGh
مظنون به کفش خصوصا از نوع آل استارش خیلی علاقه داره . در این مورد که فکر کنم همه می دونن. متاسفانه همه فهمیدن دیگه :))
حالا می خوام یه سری از جنایات مظنون رو فاش کنم :-w
بر خلاف ظاهر اروم و شاعرانه یک بعد دیگه از جمله فریب اذهان عمومی ، همکاری با مجرمین(من) در یاری رساندن به آن ها و از این قبیل جنایات تو پرونده ش دیده میشه . شخص مورد سوء قصد طی یک عملیات به طور کامل فریب خورده و از دور خارج شد .(این قضیه رو کامل توضیح بدم ؟:D) اصلنم موضوع مربوط به پوشیدن تیشرت قرمز و دست به سینه وایستادن جلوی دبیرستان دخترونه به عنوان یک پسر نبود
*دیگه باور کرده بود . می پرسید این دوستت کیه ؟خیلی خوب بازی کردیم نقش مون رو. ایول . تو جواب اون special feeling یه special person .
:))

رئالی و طرفدار کاسیاس (بیچاره پپه) پپه نه و نوردبون :)) کاسیاسو دوس داشتم ولی یادم رفته بود :)) یاد فاطمه رحمتی افتادم :))
*هر چی باشه فامیله ها . نردبون چیه ؟قدبلند :))
فامیل ما فامیل شما هم هست.
فرد موردنظر در اکثر موارد دقیقا برخلاف نظر بقیه عمل کرده تا لجبازی خود را ثابت نماید. بی تربیت انقده فاش نگو خب :-"
مظنون می تواند بدون آب و غذا تا چند روز زنده بماند . و بقیه را حرص دهد . برخلاف این قضیه در مود خوب می تواند شما را هم قورت دهد.(یک چیپس با فکر کنم کیک و چند جور چیزه دیگه خورده و هنوز گرسنه س ) وای وای نگو :)) اون نخوردن که جزو موارد نادره :-" ولی خب یادمه این پستتو که خوندم قبلش یه بسته چیپس و یه بسته پفیلا و دوتا بسته نودل و سالاد خورده بودم و چندتا بسته شکلات :-" اینو که خوندم خندم گرفت
:))
ایول ظرفیت.

مظنون خیلی خوب سوتی می دهد.(خوشبختانه می تونه جمعش کنه وگرنه الان به فنا رفته بودیم ). ما حافظ آبروی شما هستیم ولی خب آبرو خودم رفت :)) [ بابام ضایع کرد دیگه :)) ]
*راس میگی ها. آخر نتونستی قیافه ها رو تشخیص بدی ها . بابای تو از کجا می خواست بشناسه آخه :))

مظنون تک فرزند است اما هیچ علائمی از تک فرزندی در وی مشاهده نمی شود . من حرفی ندارم :))
در امور کامپیوتری تخصص بالایی دارد. هعی خواهر ... اون برا قدیما بود :-آه
مظنون شخص بسیار قوی است که بعد از تمام مشکلات دنیای رنگی رنگی برای خود درست کرده و ادامه می دهد . بلی بلی قطعا 8->
مظنون می تواند قسمت هایی از یک فیلم را بار ها نگاه کند وتمام اتفاقات فیلم را روی دوستانش پیاده کند:)) مدیونید فک کنید یه بار سر یکی از صحنه ها لب شقایق خورد به کتفم ترکید :)) اشاره کنم به اینکه یکی بهم پیشنهاد داده "ارّه" رو هیچ وقت نبینم :))
* خوبه بازیگر نشدی حالا:-":))
وی با شوخی تمام حرف های جدی ش را بیان می کند و در گفتن حرفی که به نظرش درست است هیچ تعللی نمی کند . وقتی درسته تعلل چرا ؟ :-" والا حوصله ی نگه داشتن حرف تو دلمو ندارم ... سنگامو وا میکنم تموم میشه :D
صفحه دسکتاپ شلوغ را دوست ندارد حتی اگر صفحه دسکتاپ شما هم در دسترس باشد همه فایل ها را در یک پوشه جمع کرد و به نامunusedسیو میکند. اینو یادم نبود :)) خوب یاد آوری کردی :)) بازم مدیونید فک کنید همه ی فایلای توی دسکتاپ این بیچاررم کردم تو یه پوشه اسمشم گذاشتم آن یوزد :))
مظنون انواع رمز های سخت را برای گوشی انتخاب کرده و با کمال تعجب هر بار به راحتی به خاطر می سپارد. (مثلا رمز گوشی من که از صدسال پیش تغییر نکرده به راحتی وارد می کنه ولی من عمرا اگه بتونم اون الگوی رمزش رو بکشم :D) نه دیگه الان 2996 عه تا مامان و بابام راحت باشن :)) حفظ کن گوشیم دستت افتاد باز کن اسمتو از پنج شنبه به یه چیز دیگه تغییر بده :-"
*واقعا که. اسم خودت رو برداشتی تو گوشی من عوض کردی نفسم گذاشتی. بعد هنوز من رو پنجشنبه سیو کردی . رو نیست که . راستی یادم رفته چرا پنجشنبه سیو کردی ؟:-"

تغییرات شدیدی در مظنون بعد از دوران دبیرستان دیده می شود یک جور بهمنی خردادی طور اینو بیا خودت توضیح بده منم بفهمم :-"
*شرمنده نمی تونم توضیح بدم . برو خودت کشف کن .
مظنون عاشکیم ه منم منم ^_^ منو میگه :))
مظنون فردا تولدشه x: تولدم بود ^^
مظنون دوست داریم x: منم دوسم دارم :)) قربون شوما ^^


انقده گفتم که تاپیک بالا بیاد ... مشارکت کنید دوستان دیگه :)
*
 
آخرین ویرایش:

*Kosar*

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
311
امتیاز
6,990
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
تهران_مرکز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
در نگاه اول به اتاق همه چی کاملا عادی به نظر میاد کتاب شعر روی میز، عروسکای تو کمد،وحتی نخایی که به ظاهر ازش برای دستبند بافی استفاده میشه
اما اگه از ظواهر امر بگذریم و کمی دقیق تر نگاه کنیم متوجه میشیم ک اینجا در واقع یک شکنجه گاه مخوفه
باید عرض کنم ک من خیلی وقته متهم رو تحت نظر دارم و مدت زیادیه ک مشغول تحقیق روی این پرونده هستم تا اینکه کم کم به یه سری نتایج رسیدم
خب همونجوری ک هممون میدونیم این خانوم کنکوری هستن وخب کنکوریا نیاز به ارامش و سکوت برای مطالعه دارن اما خب تو خونه ی ایشون رفت و امد زیاده و مزاحم مطالعش میشه
(لازم به ذکره که همه این اتفاقا در روز روشن اتفاق میافته اما برای مخوف تر شدن داستان شب در نظر بگیرینش)
یه شب تاریک و سرد بارونی که از قضا رعد و برق هم میزنه متهم اینا تو خونشون مهمون دارن .بچه ی مهمون خیلی بچه لوس و پرسروصدا و حرص دراریه و مزاحم درس خوندن متهم میشه بنابراین متهم طی یک حرکت غیرمنتظره از اتاقش خارج‌میشه و به سمت بچه مهون میره و با صدای لطیف و مهربانی بهش میگه :عزیزم دختر\پسرگلم دوس داری با من بیای اتاقم تا اسباب بازیامو نشونت بدم؟؟
بچه مظلوم و معصوم بی خبرازهمه جا در حالی که ذوق مرگ شده پا به شکنجه گاه خودش میزاره
متهم درو پشت سرش قفل میکنه از اونجایی که بچه مهمون خیلی پر جنب و جوشه متهم فک میکنه که چجوری میتونه یکم ارومش کنه تا دست و پاشو ببنده تو همین افکارغرقه که چشش به کتابچه‌شعر روی میز میافته به بچه مهمون میگه:خاله جون عزیزم دوس داری برات یه شعر بخونم؟ بچه طفل معصوم هم فک میکنه منظورش شعرایی مثل اتل متل و یه توپ دارم قلقلیه و امثالهمه قبول میکنه
متهم شروع به خوندن شعر زیر میکنه
IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B4_%DB%B0%DB%B1%DB%B0%DB%B7%DB%B1%DB%B6_%DB%B8%DB%B0%DB%B8.jpg

بچه مهمون بعداز شنیدن شعر سنگ کوب میکنه و درحالی که دربهت عمیقی فرو رفته فک میکنه که گاو حسن دقیقا کجای شعر نهفته بود که در این هنگام متهم از فرصت استفاده میکنه و دست و پای بچه مهمونو با این نخ میبنده
IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B4_%DB%B0%DB%B1%DB%B2%DB%B3%DB%B3%DB%B5_%DB%B0%DB%B9%DB%B0.jpg

کودک بینوا شروع به دادو بیداد میکنه اما چون دیوارا عایقه کسی صداشو نمیشنوه(شاید براتون سوال بشه اگه دیوارا عایق صدا هستن پس چطوری صدای بچه مزاحم درس خوندن متهم شده که خب این برای خود منم سواله)
در ادامه متهم بچه ی مهمونو وادار به خوردن این قرصای نعنایی بدمزه میکنه که واقعا هم طعم مزخرفی دارن
IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B4_%DB%B0%DB%B1%DB%B2%DB%B8%DB%B3%DB%B7_%DB%B8%DB%B2%DB%B3.jpg


بعد برای شکنجه روحی بچه خودش خیلی ریلکس میشینه پشت میزش و اجیلو نسکافه میل میکنه هراز گاهی هم یه چندتا خنده شیطانی سر میده
کودک بیچاره دوباره شروع به جیغ و داد میکنه که اینبار متهم پا میشه و این جورابو میزاره تو دهنش
IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B2%DB%B0%DB%B3_%DB%B2%DB%B3%DB%B5%DB%B2%DB%B0%DB%B1_%DB%B4%DB%B2%DB%B8.jpg

بعد درحالی که یه رعد و برق میزنه به سمت میزش میره اروم پشت میزش میشینه و هدفونشو تو گوشش میزاره و مشغول حل کردن سوالات ریاضی میشه(متهم تو یکی از ح.ب هاش به این عمل اعتراف کرده)


هیچی دگ اینجوری میشه که دیگه هیچ بچه مهمونی پاشو تو خونه متهم‌اینا نمیزاره و متهم به اهداف پلید خودش میرسه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #35

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,368
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا