در ادامه مطالعاتم یادم رفتم که بگم:
"سه فرقه بهائیت در ایران قادیانی در هند و وهابیت در عربستان طی توطئه و استعمارات انگلستان در این مناطق پا گرفت"
در ادامه شيخيگري:
بنا بر کتاب احمد کسروی شیخ احمد(پایه گذار شيخيه)در سال 1292 به زندگانی خود بدرود گفت.در آن زمان شاگردانش در کربلا بوده و بزرگترین آن شاگردان سید کاظم رشتی بوده است که بعد از فوت شیخ احمد او را شیخ خود گردانيدند..شیخ کاظم از خود کتاب "شرح القصيده "را بجا گذاشته که در باب خوابی است ک در آن خواب بنا به در دستور امیرالمومنین درفشی یا شمشيري برای والی بغداد فرستاده شود.شیخ کاظم نیز مانند شیخ احمد خودرا (در )یا جانشين امام زمان ميپنداشت و به گفته او چون زمان ظهور نزدیک بوده بعدش مرگش برای خود جانشینی انتخاب نکرد.
بعد از مرگ شیخ کاظم:
از آنجایی ک شیخ کاظم برای خود جانشین معین نکرده بود بعد از مرگ وی بین پیروانش اختلاف ایجاد شد.
از یک سو حاجی کریمخان قاجار که پسر ابراهیم خان قاجار بود و از پیروان سيد(که در سفرش به کربلا نزد وی رفته بود)در کرمان بدعوي برخاست.ابراهیم خان پدر حاجی کریمخان پسرعموی فتحعلیشاه بود و دارای دستگاه فرمانروایی در کرمان.
از سوی دیگر حاجی ميرزا شفیع تبريزي که از شاگردان کاظم رشتی بود به بهانه آنکه بعد از شیخ به جانشینی نیاز نیست با کریمخان به ستیز پرداخت.و شيخيان به چند دسته تقسیم شدند.بسیاری از شيخيان نیز به پیروی از میرزا شفیع پرداختند.
در این هنگام و بازار آشوب که هر کس دسته ای پدید میاورد شیخی به نام میرزا علی محمد در شیراز بدعوي برخاست ک توانست دسته بزرگی رو پدید آورد.
ناگفته نماند شیخ شفیع و کریمخان با این دسته ها توانسته بودند در تبریز و کرمان برای خود مال های زیادی اندوخته کنند که هم اکنون نیز پیروان و خانواده شان از آن روزی خرسندند..
1.
کاظم رشتي
2.
حاجی کریمخان کرمانی
فعلا سه انشعاب اصليشو گفتم ..