- شروع کننده موضوع
- #1
Nerd_Girl
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 137
- امتیاز
- 1,602
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- _
- سال فارغ التحصیلی
- 95
تا جایی که یادم میاد همیشه برای صدا ها و کلمات همچنین اعداد،رنگ و شکل و گاها شخصیت تصور می کردم . یادمه وقتی سه سالم بود همش اعداد 1تا 10رو پشت سرم هم می خوندم وبه شکل و رنگ شخصیت شون فکر می کردم ولذت می بردم از این کار .من قبل از اینکه خوندن ونوشتن رو یاد بگیرم کلمات رو فقط رنگی تصور میکردم اما بعدا با یاد گرفتن خوندن ونوشتن شکل حروف هم بهشون اضافه شد مثلا حرف (ت) آبیه و(ب)صورتی و... یادمه وقتی 7 سالم بود یه بارتو ماشین داشتم آهنگ گوش می کردم به مامان و بابا گفتم اونا هم آهنگ رو رنگی حس می کنن اونا خندیدن ومسخره ام کردن بابا با عصبانیت گفت که نگرانمه و می ترسه دیوونه شده باشم از اون موقع به بعد از گفتن تصوراتم هراس داشتم تا اینکه چند وقت پیش تو اینترنت خوندم که بهش میگن سینستزیا و دیوونگی نیست این و فقط 4 درصد جامعه اینطورین . الان دیگه از گفتن تصوراتم نمی ترسم .میون سمپادیا کس هست که این طوری باشه ؟