حرص درارترین لحظات زندگی

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,212
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
یکی از اقوام اومده بودن خونمون، و خب چون اومدن متوجه شدن ک مثلاً من جراحی داشتم و اینا
من اون موقع نمیخواستم کسی بفهمه چون واقعاً حالم خوب نبود و نمیخواستم کلی آدم برای عیادت بیان خونمون و کلاً حوصله‌ی سر و صدا نداشتم، حالمو بدتر میکرد، میخواستم ی کم بگذره، بهتر ک شدم بعد بگم
بعد خب اینا اومدن ده دقیقه ب احوالپرسی و اینا گذشت، خب با توجه ب ریخت و قافه‌ی من فهمید حالم بده و مجبور شدیم بگیم چی شده،
آقا پنج دقیقه نشد، زنگ زد ب مامانش گفت آره عاطفه جونم عمل کرده:|
اصلاً نذاشت بهش بگیم نمیخوایم فعلاً کسی بدونه، ب کسی نگو
ب خدا بی‌بی‌سی هم سرعت اینا رو نداره!:|
هیچی دیگه، از اونطرف مادرش اینا با سرعت عمل بیشتر شروع ب پخش اخبار کردن و بعدش از شوهرخاله‌ی نوه‌ی دایی مامانم گرفته تا خواجه حافظ شیرازی زنگ زدن یا اومدن و جویای احوالات بنده شدن:|
البته ذات احوالپرسی و نگران شدن بد نیستا، اتفاقاً خوشحالم میشم ک مثلاً منو دوست دارن و نگرانم میشن و اینا، ولی این ک هدف نهایی من نیستم، دخالت و فضولی توو زندگی من و خانوادمه روو مخ و حرص دراره!!!:|:|:|


در پی پست بالایی،
تولد یکی از دوستام بود ک معلمه، میخواستم سورپرایزش کنم، کلی بادکنک و کادو و اینا بردم ی جاییو براش درست کرده بودم و اینا
چندتا از شاگرداش دیدن ک من چیکار میکنم، زنگ آخرشون بود داشتن میرفتن و منم منتظر ک زودتر برن
میدونید چیکار کردن؟!
یکی‌یکی اومدن گفتن خانوم فلانی تولدتون مبارک:|
و منم اون پشت هرچقدر چشمک میزدم و ادا در میوردم نمیفهمیدن:|
خلاصه ک سورپرایزم اندکی لو رفت، چون توو اون جمع فقط من میدونستم تولدش کِیه!!
اما خب دمش گرم زیاد ب روی خودش نیورد و مثلاً غافلگیر شد:))
اینم یکی دیگه از لحظات حرص درار زندگیم بود:|

هنوزم ک بهشون فکر میکنم حرصم میگیره:| :| :|
 

Bastani

به دنبال پشمک
ارسال‌ها
98
امتیاز
3,145
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1405
وقتی با یکی داری از استرس امتحان حرف میزنی اون میگه هیچی نخوندم تو هم میگی نخوندم
بعد دوباره بعد ازمون میگه گند زدم تو هم میگی گند زدم
بعد اومدن نمرات اون میشه 20 و هنوزم پای حرفشه که گند زده :-w
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,975
امتیاز
44,389
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
باهزار امید و ارزو واسه خودت چای میریزی و یه ربع بعد میای میبینی یکی خوردش با بیسکوییت و شکلاتاش و تهشم لیسیده!

بدتر اینه که هیچ وقت معلوم نمیشه کی اونو خورده!

مکملش هم قوری خالیه!
 
ارسال‌ها
859
امتیاز
8,140
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
استاد اول ترم گفته بوده حضورِ فعال خیلی مهمه
تو هم هرجلسه کلی سوال و رفع اشکال میکنی
تمام جلسات حاضری و حتی بخاطرش عروسی نمیری

آخر ترم نمره ح.غ و فعالیت به همه یکسان میده:/
 

hesam.kh

حرکات خاموش , نتایج بلند
ارسال‌ها
73
امتیاز
2,148
نام مرکز سمپاد
علامه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
علم و (:
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
فقط اون لحظه هایی که حق با توعه ولی خندت میگیره یا نمیتونی اثبات کنی///////:
یا اون دسته از بچه هایی که قبل امتحان میگن برسون ناموسا هیچی نخوندم
بعد نیم ساعت اول برگشو تحویل میده میره ~X(
 
ارسال‌ها
1,750
امتیاز
23,630
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
یه مرحله دو ادبی :)
دانشگاه
UMSHA
رشته دانشگاه
ANS
با ذوق از چیزی تعریف میکنی و میگن عالیه ولی بزارش برای بعد کنکور :/
 

plotter

توطئه گر مخفی
ارسال‌ها
117
امتیاز
1,174
نام مرکز سمپاد
frz
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1402
چند ساعت پشت سر هم درس بخونی
بعد یه لحظه گوشیتو برداری ببینی توش چخبره
و همون لحظه مامانت بیاد تو اتاقت و گوشی رو دستت ببینه:((:-w


امتحان نخونی و به یکی امیدوار باشه ک اون برسونه
و همون شخص روز امتحان غایب باشه
 

رنگین کمان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,000
امتیاز
13,642
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
اردبیل
رشته دانشگاه
علوم آزمایشگاهی
"میتونی پزشکی بخونی و کنارش علاقه‌تم دنبال کنی" ِ مامانا با لبخند ملیح
 
بالا