مشاعره با ترانه‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یه صورت فرشته با چشایه شیطون
با نگاش منو میخوادو منم میگم ای جون
ای جون ای جون ای جون , شیطون
با من میرقصی وقتی میرقصی
من ازت خوشم میاد به دلم نشستی

تهی
تو که معروفی به دیوونگی مثله خودم که دیوونم همه میشناسن تو رو با منو با منو با من ای جونم
تویه چشمِ من تو عزیز دلم به زیبایی معروفی تو که معروفی

تو که معروفی به اون خنده ی دلبرونت بخند آروم تو که با حرفات آدمو میدی دستِ یه حسه نامعلوم
بیا بی تعارف ببر این دلو هر جا که میلته خانوم

معروفی که خوشگل هوایی کنی بی وفایی کنی معروفی که دلو میبری به جنگ تو مریضی قشنگ معروفی
معروفی به لبخند ژکوندتو اون عطر تندتو معروفی تو به چشمایِ روشنت دیوونه کردنت
ایوان بند
 
تو پریزادی
و انگاری که رویایی
و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منه
تو مث خوابی
و ای کاش منو دریابی
و دنیایی بسازی از شب و روزی که رویای منه

بابک جهانبخش
 
☆چون اکثر اشعار با ه تموم میشه، جهت جلوگیری از خوابیدن تاپیک می‌تونید به حرف یکی مونده به آخر ارجاع بدید

نسیم وصل نسیم وصل
به افسردگان چه خواهد کرد؟
چه خواهد کرد؟
(همایون شجریان)
 
زفیض ابر چه حاصل گیاه سوخته را؟
زفیض ابر چه حاصل گیاه سوخته را؟
شراب با من افسرده جان
شراب با من افسرده جان
چه خواهد کرد؟
چه خواهد کرد؟
(همایون شجریان)
 
در دل اگر که گندم ری کِشته ای نیا
خود را به پای درهم اگر کُشته ای نیا
نورش نصیب قلب منافق نمی شود
دلبسته ی مقام، کت عاشق نمی شود!

سرانجام/حامد زمانی
دلم گتشن از ای روزگار نامردی

یکی از غصه نمردن یکی از درد بی دردی

دلم گتشن از ای روزن سیاه مث شوو

نه جرات امهه وا بیداری و نه زهره خوو

خووم پر از گرازن و کراسن پر از گریخ و عذاب
نمدونم یکی هست دگ

سراب هر چه که دیدم صبا همیشه سراب

خووم پر از گرازن و کراسن پر از گریخ و عذاب

سراب هر چه که دیدم صبا همیشه سراب
 
دیدی از دیدن رویت نکشیدیم خجالت؟
دیدی از قصه ی این درد نکردیم حکایت
چشم بستیم مبادا که کمک خواسته باشیم
چشم بستیم بر این رنج،بر این بار امانت

بابا رجب‌،میلاد هارونی
تو فقط باش تموم کم و کسرش با من
با تموم دوری و طاقت و صبرش با من
تو فقط تب کن از این عشق بلاتکلیفم
مردن و سوختن و باقی زجرش با من
تو دلت قدم زدم تو روز بارونی بخواب روزای بهاری و بارون و ابرش با من
پیرهن خاطره هاتو زیر بارون تن کن خوندن ترانه و پاییز و عطرش با من
مازیار فلاحی
 
نون نون نون
توی سفره نبود
کورخوند اون که میگف میشه تموم
علی سورنا-مجنون شهر
 
من به جان بخریدم که بمیرم و اما برسی به کسی که به آن دل داده بودی
دل داده بودی دل داده بودی
(فرزاد فرخ)
 
یار من دل شیدای منو بگیر ببر آسمون
یار من دل شیدای منو کنار لیلی بشون@-|
( ح ه )
 
هوامو نداشتی هوایی شدم
چه کابوس بی انتهایی شدم
نگاهت منو زیر و رو میکنه
منو با دلم رو به رو میکنه

محمد اصفهانی-دلدادگان
 
ماه بانو جان این گوی و میدان
دیوانه کردنم برای تو کاری نداره
ماه بانو جان از تو چه پنهان
بهترین جای جهان شونه یاره
نگو از عشقی که سرانجامی نداره

ماه بانو-امیر عظیمی
 
هرجاي شهرو میگردم ما با هم خاطره داریم
آخر عمرمه اون روز که ازم چشم برداری

علی یاسینی
 
من از خدامه
بمونی کنارم
من ک بجز تو
کسیو ندارم

مهستی
 
ولی تو بعضی راهها دیگه برگشتی نیس
به هر دستی که دس دادی دستتو بپا
دایی بترس از گرگای آدم نما
تن لختتو بده به کسی که روح لختشو هدیه میده بهت و پاش می افته
دایی بپا بکارت روحت خط نخوره
این یکی پرده رو نمیشه دوخت دوباره
اگه نخونی و ندونی پس زود خام میشی
سرتو بالا نیگه دار نشه رام شی
نگی روسری رو سرته و محدود شدی
حدود و تو تعیین می کنی زندگی یعنی
زندونی که آزادیت دست خودته
مگه کوهو میشه به بند کشید دایی؟

شاهین نجفی ....سارینا
 
تو تخت خودت خوابیدی و راحتی

غذات یه وقتی داره و خوابت ساعتی

مدرسه میری و شانست واسه زندگی بالاس نمیشه ردش کنی دایی سخت نگیر

یه بابا داری که مث شیر پشت سرته مامانی که قلبش با قلب تو می تپه

حالا بزرگ تر می شی و می بینی زندگی چطور آدم و خم میکنه دایی سخت نگیر

دایی قدر اون چیزی رو که داری داشته باش زندگی مث رنگ و قلم و تو نقاش

هر جور رنگش کنی همون جور میمونه نشه جغد شومی تو بومت بخونه

نشه سفیدیه چشمات یه روز خون بشه نشه صورت قشنگت گلگون بشه

شاهین نجفی ...سارینا:)
 
آخرین ویرایش:
شدی همه دنیام
یه واقعیت
تو رویا
من همون دیوونم
که وایمیسم
پای حرفاااام

زانیار
 
هله دان دان دان هله یه دانه، وای یه دانه
یاروم نامهربون مالِ آبودانه، یه دانه
امیـد جهان
تو تخت خودت خوابیدی و راحتی

غذات یه وقتی داره و خوابت ساعتی

مدرسه میری و شانست واسه زندگی بالاس نمیشه ردش کنی دایی سخت نگیر

یه بابا داری که مث شیر پشت سرته مامانی که قلبش با قلب تو می تپه

حالا بزرگ تر می شی و می بینی زندگی چطور آدم و خم میکنه دایی سخت نگیر

دایی قدر اون چیزی رو که داری داشته باش زندگی مث رنگ و قلم و تو نقاش

هر جور رنگش کنی همون جور میمونه نشه جغد شومی تو بومت بخونه

نشه سفیدیه چشمات یه روز خون بشه نشه صورت قشنگت گلگون بشه

شاهین نجفی ...سارینا:)
 
Back
بالا