مشاعره با ترانه‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
نازنین ناز نکن
درو رو کسی باز نکن
نازنین قهر نکن زندگیمو زهر نکن

یادم نمیاد:D
 
میشه پرنده باشی
اما رها نباشی
میشه دلت بگیره
اسیر غصه‌ها شی
حالا ک آسمونم
دنیای تازه‌ای نیست
میشه ی جا بشینی
محو گذشته‌هاشی

معین/سیاوش قمیشی
 
اگه سکه دو رو داره اسير دست بازاره
نه عشقي داره تو کارش نه مهري داره بازارش

معین
 
وقتی ب آدم گفتن
دنیا فقط دو روزه
آدم دلش میسوزه
ای خدا ای خدا ای خدا ای

عارف
 
یکی بود چند سال تو زندگیم
که من کل دنیامو مدیونشم
کسی که هنوزم دلم پیششه
کسی که هنوزم مثل جونشم

احسان خواجه امیری
 
منو بشناس و باور کن که خسته ام، خیلی خسته ام، اما هستم
تهی ماند و نشد آلوده دستم، من به دنیا دل نبستم

معین
 
نه نامهربونه نه افت جونه
نه با دیگرونه دنیا رو نمیخوام اگه با من نمونه
چون تو بهترینی تو عزیزترینی
تو نگام میبینی این که دیگه قلبم واسش عاشقترینه
دیگه عاشق ترینه

فتانه
 
هم نامهربونه
هم آفت جونه
هم با دیگرونه
هم قدرم ندونه ندونه ندونه :دی

فتانه
 
لعنت به حسی که نذاشته هیچ کسی به جات بیاد
یکی که تا همیشه پشتته توو سختیا
همون که پا گذاشتی رو دلش که از غمت پُره

باران
 
هر چه بلا کشیده ام، من از وفا کشیده ام
که از وفاداری این اهل وفا گذشته ام، من از وفا گذشته ام

معین
 
یکی‌بود ک ی روزی
منو دوست داشت حالا رفته
یکی نبود بدونه
بی‌خبر اون کجا رفته

مرتضی پاشایی
 
شب‌ شب شعر و شوره
شب شب رقص و نوره
با یار قرار گذاشتم
دیر کرده راهش دوره

شهره
 
تو بدان این را ، تنها تو بدان
تو بمان با من ، تنها تو بمان
تو بدان این را ، تنها تو بدان
تو بمان با من ، تنها تو بمان

به تو می ‌اندیشم ، به تو می ‌اندیشم
ای سراپا همه خوبی ،تک و تنها به تو می ‌اندیشم ، به تو می ‌اندیشم


معین
 
من اونقد پر عشقم من اونقدر پر دردم
که عاشقای دنیااا نمیرسن به گردم
اخ دیگه خواب تو چشام نیست
امیدی تو نگام نیست
پر از دردم و ای وااای ..
یه درمون سر را(ه)م نیست
یه درمون سر رام نیست

هایده
 
تو اگه چشمه بودی تشنه تر از من چه کسی
واسه دلداری دادن خسته تر از من چه کسی

معین
 
دلش با تو ، وفاش با تو ، مرام با خداش با تو
محبت کردنش با من ، به خاک افتادنش با من
چراغش را تو روشن کن ، لباسش را تو بر تن کن
اذون مغربش با من ، طلوع مشرقش با من

معین
 
تا کی جفا کشم ز تو ای بی وفا برو
بگذاشتم به مدعیان مدعا برو
دشمن نکرد آنچه تو کردی به دوست
بیگانه هم نکرد
برو ای بی وفا برو
امید صلح نیست دگر نیست نیست نیست
منشین،منشین برو برو برو
ای بی وفا برو

مولود زهتاب/معین
 
هر يار اهل نيرنگ، هر دوست اهل حيله
با پشت خورده خنجر، موندم تو اين قبيله

معین
 
دلم میخواد به اصفهان برگردم
بازم به اون نصف جهان برگردم
برم اونجا بشینم در کنار زاینده رود
بخونم از ته دل ترانه و شعر و سرود
ترانه و شعرو سرود

معین
 
تار و پود من و این ناله و فریاد و فغان
تن من ساز و پر از قصه و مضراب دله
این که بی صبر و قراره همه شب تا به سحر
خلق عالم همه در خوابن و بی خواب دله

معین
 
Back
بالا