مشاعره با ترانه‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
و به هر مردی که بخواد تکیه کنه
باید اول بدنشو به اون هدیه کنه !
محمد بی باک
 
همنفسم شو همه کسم شو دنیارو میخوام همه رو با تو منو نگاه کن عشقو صدا کن..
 
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
هر چند که آزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه

نامجو جان 8->
 
هی غروب ، خورشیدو از من نگیر
گرمایِ این دلِ خونمو از من نگیر
من تمومِ شبو منتظرش بودم
با توأم توفیقو از من نگیر

فرشاد
 
راه میره شاید یه روزی بگه / زمین نچرخید، من جلو رفتم
نوید
 
مرغ شیدا بیا بیا شاهد ناله‌ی حزینم شو
با نوایی به روز و شب هم‌صدای دل غمینم شو
ای صبا گر شنیده‌ای راز قلب شکسته‌ام امشب
با پیامی به او رسان رهگذار دل حزینم شو

نامجوی جان8->
 
وای دارم اتیش میگیرم
دیگه از غصه و غم دلم میخواد بمیرم
یکی حالا پیدا شده قدر اونو میدونه
رگ خواب یار منو رقیب من میدونه
داریوش
 
همینکه دستشُ ول کردیم دنیا ما رو گم کرد
کمه اون برادر که توی جنگ من بره
کمه اون برادر که بوی معرفت بده

سورنا
 
[به جز تو] همه میدونن واست این مرد می‌میره
واسه همین جدایی‌تو کسی جدی نمیگیره

ابی :-"
 
هیچکی پشت من نبود
هیچکی ت*خمشم نبود
روزی هزارتا صفحه پشت سرم میزاشتن
مانع توی راه واسه کشتنم میزاشتن
من میگفتم تلاش دشمنم بی فایده‌س
با این هزار تا صفحه مستند میساختم

سورنا
 
من هرچی میگم واسه خودته دختر ...
ادعای الکی
ادعای الکی!

نامجوی جان8->
 
یار میگوید الله دلدار میگوید الله
هرکجا دیوانه و هشیار میگوید الله
نامجو "-:
 
همین خوبه که غیر از تو همه از خاطرم می رن
هنوز گاهی سراغت رو از این دیوونه می گیرن

ابی
 
نه از این مثال سرخوش روی بر جانانه دارم
نه از این حضور بی صبر برابرم قراری

نامجو
 
یک هفته به من مرخصی میدی؟
لذتای الکی
لذت های الکی!
با اون گلای پائولو روسی حال کردم
یک گلای الکی
یک گلای الکی!

نامجوی جان8->
 
یک هوای الکی ، هوا هوا هوا ، یک فضای الکی ، فضا فضا فضا
((:
نامجو "-:
 
یک هوای الکی ، هوا هوا هوا ، یک فضای الکی ، فضا فضا فضا
((:
نامجو "-:
از آمدنم هیچ معلوم نشد
یک نماااااااااااای الکی،یک نماااااااااااای الکی

نامجو -____-
 
یک هبوط الکی یک سقوط الکی!
دردا و ندامتا که تا چشم زدیم
مأمور که گرفت مارا بابا خیط نشد
به خدا...
به خدای الکی
یک به خدای الکی

نامجوی جان8->
 
یک روز از خواب پا میشی میبینی رفتی به باد
هیچکس دور و برت نیست همه رو بردی ز یاد

نامجو
 
بابا از نامجو بکشین بیرون دیگه "/
 
Back
بالا