مشاعره با ترانه‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یه روز حالت خوبه یه روز بد یه روز صفری عشقم یه روز صد نمیشه اصلا روی حرفات حساب کرد هنوزم این اخلاقو داری تو واسم بازی در میاری یه روز دوسم داری و یه روز نداری تو چه باشی چه نباشی
چ یا ش بدین
یه روز یه آقا خرگوشه، رسید به بچه موشه
موشه دوید تو سوراخ، خرگوشه گفت آخ
(نمیفهمم چرا هی میگین فلان بده بهمان بده. باید با حرف آخر ترانه بگیم و اگه ه، ی، ت یا از این چیزای پرتکرار بود، نهایتا با حرف یکی مونده به آخر)
 
یه روز یه آقا خرگوشه، رسید به بچه موشه
موشه دوید تو سوراخ، خرگوشه گفت آخ
(نمیفهمم چرا هی میگین فلان بده بهمان بده. باید با حرف آخر ترانه بگیم و اگه ه، ی، ت یا از این چیزای پرتکرار بود، نهایتا با حرف یکی مونده به آخر)
خوشحالم خاکی بار اومدم گفتن نه شاکی باز اومدم
محکم قوی چار دیوار خونمم پر کردم با ایمان کوله رم
میریم باهام سامبار تا تهش پس راهرو بلدم کاپتان با نقشم
نه که بیخودی با بادبان بلند شم اگه هوا بده آفتاب باشم گرم
میرم آروم ریز من رو موضوع جدی نه و نیش خند و پر رو
براق رومو شیکمو خوش رو زندگی میره و میگذره چون زود
لیتو
 
من دلم با اونه، اون نمیدونه، من که میدونم
حتی اگه قلبم، بی خیالش شه، من نمیتونم
 
من دلم با اونه، اون نمیدونه، من که میدونم
حتی اگه قلبم، بی خیالش شه، من نمیتونم
مگه جنگه
آی نمیدونی چی میخوای همش میری نمیای چی بگم بهت
دل ببند و دله همه رو بشکن به خاطرم حیفه از تو دل بکنم آخه کجا برم
کی میتونه بشینه تو این دله خسته جز تو این دیوونه چشماشو رو هر کسی بسته جز تو
 
وقتی ب آدم گفتن
دنیا فقط دو روزه
آدم دلش می‌‌سوزه
ای خدا
ای خدا
ای خدا
ای

عارف
 
وقتی ب آدم گفتن
دنیا فقط دو روزه
آدم دلش می‌‌سوزه
ای خدا
ای خدا
ای خدا
ای

عارف
یکی و خواستی و رفته من میفهمم که چه سخته
داره با خاطره بازی میگذره روزای هفته
وسط این همه کابوس یادش آرومت نکرده
آرزو کن اگه شاده دیگه هیچ وقت برنگرده
قمیشی
 
همین خوبه ک آرومی
و حس میکنی آزادی
ک دست کم توو عکسامون
هنوزم پیشم ایستادی
واسه من کافیه این ک
تو از من خاطره داری
ب یادشون ک میفتی
واسه من وقت میذاری...

ابی
 
  • لایک
امتیازات: z@r@
همین خوبه ک آرومی
و حس میکنی آزادی
ک دست کم توو عکسامون
هنوزم پیشم ایستادی
واسه من کافیه این ک
تو از من خاطره داری
ب یادشون ک میفتی
واسه من وقت میذاری...

ابی
یه جا ابره آسمون یه جا پر از ستاره
یه جا آفتابی آسمون یه جا می باره
بی تو اما همه جا ابری و غم گرفتست
ابر آسمون یه قطره بارونم نداره
گوگوش
 
هوایی رو که تو نفس میکشی دارم راه میرم بغل میکنم
تو با من بمون تا ته این سفر من این ماه و ماه عسل میکنم
همه زندگی مو بگیری ازم بازم پای عشقتو وای میستم
یه ادم تو دنیا نشونم بده بتونه بگه عاشقت نیسم
 
ما می خواستیم از درختا کاغذ و قلم بسازیم
بنویسیم تا بمونیم پشتِ سایه جون نبازیم
آینه ها اونجا نبودن تا ببینیم که چه زشتیم
رو درخت با نوکِ خنجر، زنده باد درخت نوشتیم
قمیشی
 
ما می خواستیم از درختا کاغذ و قلم بسازیم
بنویسیم تا بمونیم پشتِ سایه جون نبازیم
آینه ها اونجا نبودن تا ببینیم که چه زشتیم
رو درخت با نوکِ خنجر، زنده باد درخت نوشتیم
قمیشی
من همه نیستم... نمیتونه خط بندازه روم دستخط هیچکس
بابام جوری بار آورد منو اگه میفتادم
پا نمیشدم. دستمو میشکست
نه صادرم از چاله میدونه
نه یکی از داییام چاقوکش بوده
ولی اونقد تو خیابون بودم بام ور ری پیشونیم دماغتو بشکونه

یاد اون دوران بخیر که بودم منو منو لاک خودم همین
وللهی کرم از خودشون بود اگه میبینی امروز دهن همرو چسب زدیم

شایع-کفری
 
میدونی
حالم این روزا
بدتر از همه است
اخه هرکی رسید دل ساده ی من رو شکست
قول بده که تو از پیشم نری
واسه من دیگه عاشقی جاده ی یک طرفه است
میمیرم بری
آخرین دفعه است

مرتضی پاشایی
 
تو همانی که رگ خواب مرا میدانی
تو همانی که به درد دل من درمانی
باورت کردم و گفتی تا ابد میمانی
دیدی که آخر تو رفتی و من اینجا ماندم
دیدی که آخر ز پرواز دلت جا ماندم
تنها یار بی کسی ها دیدی آخر تنها ماندم

رضا بهرام
 
ماه بانو جان
این گوی و میدان
دیوانه کردنم برای تو کاری نداره
ماه بانو جان
از تو چه پنهان
بهترین جای جهان شونه ی یاره


امیر عظیمی
 
ماه بانو جان
این گوی و میدان
دیوانه کردنم برای تو کاری نداره
ماه بانو جان
از تو چه پنهان
بهترین جای جهان شونه ی یاره


امیر عظیمی
رابطه ی منو تو
منو تو خاصه
تی ام بکس
 
همه دنیا یه طرف
جای خالیت یه طرف

نمیدونم کی
 
فقط برقص، اصلا غمت نباشه
فقط برقص، آدم باید یه جاهایی رها شه
 
شب و هرشب توی رویای منی
تو امید دل تنهای منی
پره از هوای تو خونه‌ی عشق
شادی خون توی رگهای منی
 
یادمه وقتی که رفتی
دل تنهاییمو بردی
منو با غروب سردت
به غریبه ها سپردی
 
Back
بالا