mohaq
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 372
- امتیاز
- -13
- نام مرکز سمپاد
- شهید سلطانی
- شهر
- کرج
- سال فارغ التحصیلی
- 1390
- دانشگاه
- دانشگاه باقرالعلوم (علیه السّلام) - قم
- رشته دانشگاه
- دانش اجتماعی مسلمین
بسیاری از این مطالب مرتبط با دور و تسلسل نیست. حتی اینی که دارم می نویسم.
از ادمین محترم درخواست دارم که پس از حذف مطالب هرز، این پیام ها رو به یک جایی که باهاشون ربط داره، منتقل کنه.
(البته به خداشناسی فلسفی منتقل نکنید!!! اونجا داره طبق نظم خودش پیش میره، اینا رو ببرید اونجا، خراب میشه.)
این مطلب شما اصلا دقیق نیست. البته با اینا کار ندارم. میرم سراغ بعدی.
طبق عقیدهی شیعه، خدا همیشه مخلوق داشته است و هیچ وقت تنها نبوده است.
اوّلا شما بفرمایید که ماده یعنی چی؟
طبق نظر فلاسفهی شیعه، ماده یعنی چیزی که قابل انقسام حقیقی باشه. مثلا شما چیزهایی که با چشمت می بینی رو میوتونی نصف کنی. اینا مادی هستند.
به هرچیزی که قابل انقسام حقیقی نباشه، میگن مجرد. خود مجرد هم اقسامی داره.
حالا چه چیزهایی مجرد هستند؟ ادعای بسیاری از فلاسفهی شیعه، اینه علوم انسان، همگی مجرد هستند و اصلا محاله که علوم ما، مادی (به معنایی که گفتم) باشند.
(به صورت مفصّل این بحث رو اینجا مطرح کردم:
http://www.sampadia.com/forum/threads/113175/page-6
)
خب، طبق تعریفی که کردم و با پیش فرض گرفتن غیرمادی بودن علم، میشه فرض کرد که هیچ ماده ای وجود نداشته باشه و همه چیز خیالی و تصوّرات ذهن من باشند که اونها هم همگی مجرد هستند. این یعنی عدم مادی.
(بحث بر سر مجرد بودن علم رو به عنوان پیش فرض گرفتم. اگر میخواید راجع به این بحث کنید، لطفا برید در موضوع معرفت شناسی، بنده اونجا در خدمتتون هستم.)
صددرصد غلطه
این هم غلطه، برای توضیح بیشتر، برید به موضوع خداشناسی فلسفی
به هیچ وجه. اینم غلطه. شما دارید یک قرائت ناشیانه از وحدت وجود ارائه میدید. درحالی که حرف فلاسفه صدرایی این نیست.
به صورت قطعی نمی گم، ولی میشه اینطوری گفت که نسبت مخلوقات به خدا، شبیه نسبت تصوّرات به ذهن هستش.
به کار بردن واژهی تصوّر برای خدا درست نیست، ولی با کمی مسامحه، میشه گفت ما تصوّرات خدا هستیم.
بسیاری از چیزهایی که شما تصوّر میکنی، اصلا نه مکان دارند، نه زمان دارند، حجم و .... .
مثلا مفاهیمی مثل : وجود، باید، نباید، از ، به ، با ، در ، علّت، معلول، .... و حتّی خودمفاهیم زمان، مکان، حجم .
اینا هیچکدومشون زمان و مکان و حجم ندارند. پس باید بگید اینا هم غیرقابل تصوّر هستند!!!!!!
که البته بعید میدونم شما این حرف رو بزنید.
پس ملاک زمان و مکان و حجم برای معناداری، غلطه.
1.با توجّه به این اشکالات بدیهی و ساده ای که شما دچارش هستید، بعید میدونم بتونید دیدگاه اسلام درک کنید. چون این بحث، به سری مقدمات نیاز داره. بهتون پیشنهاد میکنم که اوّل برید به بحث معرفت شناسی، تا شبهاتی مثل مادی بودن علم و عالِم برطرف بشه و بعد بیاید به بحث خداشناسی فلسفی و اگر اشکالی دارید، اونجا مطرح کنید.
2. کلّا این حرف غلطه که خدا موجودات را از هیچ آفرید. یه دقت ریز اینجا نیاز داره که بحث مفصّل می طلبه. به تفسیر حدیث امام صادق (علیه السّلام) رجوع کنید شاید بفمید. ( همون حدیثی که کاربر @Reihaneh.M گفت. )
خب حالا اون عدمی که در بحث علیّت ازش استفاده می کنیم چیه؟
این عدم، زمانی یا مکانی نیست. یعنی شما نباید دنبال یک زمان یا مکان باشید که توش هیچی نبوده باشه. چون با توجّه به صفات خدا ( که إن شاءالله در آینده به اون میرسیم) خدا همیشه.
اون عدمی که ازشش حرف می زنیم، بحث رتبه ای هستش. یعنی خدا در مرتبه ای از وجود قرار داره که هیچ موجود دیگه ای باهاش نیست.
این مرتبه همیشه بوده و هست.
اگر اینو نفمیدید، باید بیاید بحث خداشناسی فلسفی رو دنبال کنید. اینجا بیشتر توضیح نمیدم.
از ادمین محترم درخواست دارم که پس از حذف مطالب هرز، این پیام ها رو به یک جایی که باهاشون ربط داره، منتقل کنه.
(البته به خداشناسی فلسفی منتقل نکنید!!! اونجا داره طبق نظم خودش پیش میره، اینا رو ببرید اونجا، خراب میشه.)
یعنی خدا ماده رو(کائنات رو) از عدم به وجود اورد. یعنی قبلش خدا بود و هیچ، و بعدش ماده هم اضافه شد. درسته؟
این مطلب شما اصلا دقیق نیست. البته با اینا کار ندارم. میرم سراغ بعدی.
خیر.یعنی قبلش خدا بود و هیچ، و بعدش ماده هم اضافه شد. درسته؟
طبق عقیدهی شیعه، خدا همیشه مخلوق داشته است و هیچ وقت تنها نبوده است.
اینو شما واسه ما اثبات کن که عدم مادی یعنی چی!
اوّلا شما بفرمایید که ماده یعنی چی؟
طبق نظر فلاسفهی شیعه، ماده یعنی چیزی که قابل انقسام حقیقی باشه. مثلا شما چیزهایی که با چشمت می بینی رو میوتونی نصف کنی. اینا مادی هستند.
به هرچیزی که قابل انقسام حقیقی نباشه، میگن مجرد. خود مجرد هم اقسامی داره.
حالا چه چیزهایی مجرد هستند؟ ادعای بسیاری از فلاسفهی شیعه، اینه علوم انسان، همگی مجرد هستند و اصلا محاله که علوم ما، مادی (به معنایی که گفتم) باشند.
(به صورت مفصّل این بحث رو اینجا مطرح کردم:
http://www.sampadia.com/forum/threads/113175/page-6
)
خب، طبق تعریفی که کردم و با پیش فرض گرفتن غیرمادی بودن علم، میشه فرض کرد که هیچ ماده ای وجود نداشته باشه و همه چیز خیالی و تصوّرات ذهن من باشند که اونها هم همگی مجرد هستند. این یعنی عدم مادی.
(بحث بر سر مجرد بودن علم رو به عنوان پیش فرض گرفتم. اگر میخواید راجع به این بحث کنید، لطفا برید در موضوع معرفت شناسی، بنده اونجا در خدمتتون هستم.)
1- قبل خلقت خدا بوده فقط(100% خدا داشتیم). بعد خدا گفته من میخوام مثلا 20% خودمو تبدیل کنم به ماده. و الان 80% خدا داریم و 20% ماده(که این با "لم یلد و لم یولد" نمیخونه)
صددرصد غلطه
2- ماده از اول وجود داشته(ازلی بوده) و اینکه میگن خدا از عدم ماده رو خلق کرد اشتباهه. (اینطوری خب یکی میپرسه اصلا دیگه چه نیازی به خدا هست؟ ماده ازلی بوده، و بقیشم طبق نظریات داروین و داوکینگز و بقیه نظریاتی که در اینده میاد، در سیر تکامل تا به اینجا رسیده و اون تسلسل و دور هم کلا قضیه اش منتفی هستش)
این هم غلطه، برای توضیح بیشتر، برید به موضوع خداشناسی فلسفی
3- خدا و ماده یکی هستن! (فکر میکنم شبیه چیزی که امثال ملاصدرا و حلاج و ... میگفتن). که اینطوری باید بگیم تمام شر ها و چیزهای پست هم همان خدا هستن چون چیزی غیر از خدا نداریم!
به هیچ وجه. اینم غلطه. شما دارید یک قرائت ناشیانه از وحدت وجود ارائه میدید. درحالی که حرف فلاسفه صدرایی این نیست.
فکر نمیکنم حالت چهارمی وجود داشته باشه. حالا شما بگو نظر شیعه کدومه؟
به صورت قطعی نمی گم، ولی میشه اینطوری گفت که نسبت مخلوقات به خدا، شبیه نسبت تصوّرات به ذهن هستش.
به کار بردن واژهی تصوّر برای خدا درست نیست، ولی با کمی مسامحه، میشه گفت ما تصوّرات خدا هستیم.
این حرف شما هم غلطه.اینو شما واسه ما اثبات کن که عدم مادی یعنی چی! اصلا به ما بگو "هیچی" یعنی چی؟ چون مغز انسان اگر بخواد چیزی رو درک کنه، باید حتما یه تصویری ازش داشته باشه. تصویر هم نیازمند مکان/زمان/جرم(یا خجم) هستش. یعنی باید بگه در چه مکانی/زمانی چه جرمی/حجمی وجود دارد. تا بتونه اون رو درک کنه. یه چیزی که اون سه شاخصه رو نداشته باشه، برای مغز انسان قابل درک نیستش! خب؟
بسیاری از چیزهایی که شما تصوّر میکنی، اصلا نه مکان دارند، نه زمان دارند، حجم و .... .
مثلا مفاهیمی مثل : وجود، باید، نباید، از ، به ، با ، در ، علّت، معلول، .... و حتّی خودمفاهیم زمان، مکان، حجم .
اینا هیچکدومشون زمان و مکان و حجم ندارند. پس باید بگید اینا هم غیرقابل تصوّر هستند!!!!!!
که البته بعید میدونم شما این حرف رو بزنید.
پس ملاک زمان و مکان و حجم برای معناداری، غلطه.
قبل از توضیح، دوتا نکته میگم:من اصلا کاری به انواع و اقسام عدم که درست کردید ندارم... کار به اون مدلی دارم که اسلام میگه(حداقل شیعه رو دیگه مطمئنم) که قبل خلقت بوده. یعنی خدا ماده رو(کائنات رو) از عدم به وجود اورد. یعنی قبلش خدا بود و هیچ، و بعدش ماده هم اضافه شد. درسته؟
1.با توجّه به این اشکالات بدیهی و ساده ای که شما دچارش هستید، بعید میدونم بتونید دیدگاه اسلام درک کنید. چون این بحث، به سری مقدمات نیاز داره. بهتون پیشنهاد میکنم که اوّل برید به بحث معرفت شناسی، تا شبهاتی مثل مادی بودن علم و عالِم برطرف بشه و بعد بیاید به بحث خداشناسی فلسفی و اگر اشکالی دارید، اونجا مطرح کنید.
2. کلّا این حرف غلطه که خدا موجودات را از هیچ آفرید. یه دقت ریز اینجا نیاز داره که بحث مفصّل می طلبه. به تفسیر حدیث امام صادق (علیه السّلام) رجوع کنید شاید بفمید. ( همون حدیثی که کاربر @Reihaneh.M گفت. )
خب حالا اون عدمی که در بحث علیّت ازش استفاده می کنیم چیه؟
این عدم، زمانی یا مکانی نیست. یعنی شما نباید دنبال یک زمان یا مکان باشید که توش هیچی نبوده باشه. چون با توجّه به صفات خدا ( که إن شاءالله در آینده به اون میرسیم) خدا همیشه.
اون عدمی که ازشش حرف می زنیم، بحث رتبه ای هستش. یعنی خدا در مرتبه ای از وجود قرار داره که هیچ موجود دیگه ای باهاش نیست.
این مرتبه همیشه بوده و هست.
اگر اینو نفمیدید، باید بیاید بحث خداشناسی فلسفی رو دنبال کنید. اینجا بیشتر توضیح نمیدم.