مشکل در ریاضی.دردی که خیلی هارو از علایقشون دور کرد.

ایا در درس ریاضی موفق هستید؟

  • خیر,خیلی ضعیفم و من رو از رشته ریاضی دور کرده یا زده.

  • خیر,تا حدودی ضعیفم ولی برام مشکلی ایجاد نکرده.

  • بله,قویم و مشکلی توی راضی ندارم.

  • بله,خیلی قویم و سطح ریاضیم واقعا بالاست.


نتایج فقط بعد از رای‌دادن قابل مشاهده هستند. لطفا الکی رای ندید!
من دبیرستان بودم عکس این تاپیک بودم :))
عاشق ریاضی، متنفر از فیزیک و هندسه!
در نتیجه رفتم تجربی و بسی راضیم :-"
 
یکی از عوامل به وجود امدن درسی به نام ریاضی ، وجود درسی به نام فیزیک بوده و هست .

ریاضی به تنهایی هیچ کاربردی نداره و فقط به خاطر فیزیکه

وگرنه به عنوان مثال مشتق چه کاربرد های دیگری می تونه داشته باشه ؟؟؟
 
بسیار غلط میگویید
فیزیک بهشت ریاضیات است
مثلا نظریه اعداد و ترکیبات و هندسه ریمانی چه کار بردی در فیزیک دارد.
 
بسیار غلط میگویید
فیزیک بهشت ریاضیات است
مثلا نظریه اعداد و ترکیبات و هندسه ریمانی چه کار بردی در فیزیک دارد.

اونا هر کدوم در زیر شاخه های دیگری کاربرد دارند

کل ریاضی که نمی خواد برا فیزیک باشه دیگه
( من منظورم 50 درصدش بود )
 
ریاضیات درک بشر از جهان است
فزیک بیان آن به زبان طبیعت است
آیزاک نیوتن
 
حالا ایمان میاورید که فیزیک جزئی از ریاضیات
 
یادش بخیر کلاس هفتم ریاضی رو تک گرفتم
سال بعدش انتقالی گرفتم رفتم یه مدرسه دیگه
بعدش اوضاع خوب شد در ادامه هم رشته ریاضی رو انتخاب کردم

خلاصه اینکه نه ممکنه ضعفی وجود داشته باشه نه بی استعدادی در ریاضیات _ شرایط معلم و مدرسه نباید روی علایقتون تاثیر بذاره
 
بسیار غلط میگویید
فیزیک بهشت ریاضیات است
مثلا نظریه اعداد و ترکیبات و هندسه ریمانی چه کار بردی در فیزیک دارد.
ریمانی همون هذلولوی نیست؟
کاربرد داره دیگه
اتفاقا در نقض حرف امیر رضا می خواستم بگم همین هذلولوی چه کاربردی داره ولی می بینم کاربرد داره.
حالا می پرسین کاربردش چیه
نمی دونم نور بود یا موج وقتی از کنار جرم خیلی سنگین رد می شه منحرف می شه تحلیل و برسی اینا با هندسه هذولوی .
ترکیبیات کاربردش تو شیمی مثال می زنم (می دونم تو فیزیک نیست)
معلم شیمی میاد تست کنه ببینه تا چه حد می تونیم کش و قوص هیدرو کربنا رو می تونیم درک کنیم یک سؤالا می ده مجبوری ترکیبیات استاد باشی
نظریه اعداد چه کاربرد داره؟
کافیه یه مسئله فیزیک رو یه جوری در بیارن که بشه هم با حسابان حل کرد هم با نظریه اعداد.
 
نه ریمانی یه چیزی دیگه است
کلا هندسه هذلولوی وهندسه فراکتالی تو فیزیک کاربرد دارن
نظریه اعداد واقعا به فیزیک ربطی نداره
بله تو زیست هم ترکیبات کاربرد داره به عنوان مثال لگاریتم کاربرد کمتری نسبت به فیزیک داشته ولی تو شیمی به فراوان ازش استفاده میشه
 
اول از هندسه اقلیدوسی شروع کنیم. چون این دقیقا چیزیست که در دبستان و دبیرستان یاد می‌گیریم. داستان از آنجا شروع شد که در بازه‌ای از زمان تعداد قضیه ها و قانونها و قواعد ریاضی خیلی زیاد شده بود و مسلماً همه با هم ربط داشتند. ولی یک سری قواعدی هم بودند که اصولاً قابل اثبات نبودند، هر چند خیلی واضح بنظر می‌رسیدند. در جستجوی اینکه کدام قانون با کدام قانون دیگر در ارتباط است و کدام یک از دیگری نتیجه گرفته میشود؛ ریاضیدانها به 5 اصل رسیدند که قابل اثبات نبودند و از یکدیگر نتیجه گرفته نمی‌شدند و معروف به اصول اولیه هندسه اقلیدوسی شدند:

1. مابین دو نقطه فقط یک خط راست میتوان رسم کرد.
2. یک پاره خط را می توان از هر دو طرف تا بینهایت ادامه داد.
3. از هر نقطه میتوان یک دایره با شعاع دلخواه رسم کرد
4. همه زوایای قائمه با هم برابرند.
5. از هر نقطه خارج یک خط فقط یک خط موازی با خط اول می توان رسم کرد.

هیچکدام از اینها را نمی‌توان به تنهایی اثبات کرد و توسط بقیه قوانین هم قابل اثبات نبودند، ولی فقط با استفاده از همین 5 اصل کل مباحث ریاضی آن زمان قابل اثبات بود. ریاضیدانها انسان های کنجکاوی هستند و البته هم سرکش. یک ریاضیدان آلمانی بنام ریمان تصمیم گرفت این 5 اصل را کمتر کند، یعنی یکی از آنها را با استفاده از بقیه اثبات کند، تلاش زیادی کرد ولی موفق نبود. در همین هنگام در روسیه هم یک ریاضیدان دیگر بنام لباچوفسکی روی همین مسئله کار کرد. تمام تلاشهای اولیه این دو به جایی نرسید، ولی هردو، ایده ی تقریبا مشترکی را دنبال کردند. هردو اصل پنجم رو کنار گذاشتند و سعی کردند تمام قضایا در هندسه اقلیدوسی را بدون آن حل کنند. نتیجه جالب این بود که اجبارا به یک اصل جانشین برای اصل پنجم نیاز پیدا کردند. لباچوفسکی گفت از نقطه خارج خط دو یا تعداد بیشمار خط موازی می توان رسم کرد و ریمان گفت اصلاً نمی توان خطی موازی رسم کرد. این شروع ایجاد دو هندسه کاملا متفاوت با هندسه اقلیدوسی بود.

ولی کاربرد هندسه ریمانی چه بود؟ کاربرد اکتشافات ریاضی معمولا سالها بعد از کشف مشخص میشود. حدود 70 سال بعد از ریمان، اینشتین خیلی خوشحال بود که ریمان این هندسه را قبلا فرموله کرده و او می تواند از آن استفاده کند. خود ریمان هیچ تصوری از کاربرد هندسه جدیدش نداشت. هندسه لباچوفسکی هنوز هم کاربرد چندانی ندارد. ولی فیزیک نسبیت بدون هندسه ریمان امکان پذیر نیست.

تخصص هندسه ریمان چیست؟ محاسبه سطح و حجم اشکال ریمانی یا بهتر بگویم اشکالی که در فضای چهار بعدی خم شده اند.

حالا باید کمی راجع به محاسبه سطح بدانیم. خوشبختانه نصف هندسه دبیرستانی در مورد محاسبه مربع، مستطیل، دایره، ذوزنفه و غیره هست. یعنی وقتی شکل ما قابل محاسبه باشد فقط یک فرمول لازم داریم تا سطح آن را بگوییم. تا اوایل قرن هجده محاسبه دقیق سطوح محصور بین منحنی ها کار سخت و طاقت فرسایی برای ریاضیدانان بود. ولی بزرگترین ریاضیدان تمام قرون «لایب‌نیتز» ابزار جدیدی بوجود آورد که به «بینهایت کوچکها» معروف است. ایده ساده بود و محاسبات ریاضی آن با نبوغ لایب نیتز تکمیل شد. برای محاسبه سطح زیر منحنی کافیست آن را بصورت نوارهای نازک درآورد و هر تکه را مثل یک مستطیل محاسبه کرده و در نهایت آنها را با هم جمع کنیم. اگر چه وقتی تعداد نوارها محدود باشد دقت محاسبه هم کم است ولی اگه تعداد نوارها را بینهایت فرض کنید محاسبه دقیق است. از این روش نه تنها برای محاسبه سطح بلکه برای محاسبه حجم هم می توان استفاده کرد. تنها چیزی که لازم داریم فرمول دیواره های شکل یا جسم است. این روش را به نام انتگرال و انتگرال‌های دوگانه و سه‌گانه می‌شناسیم.
 
اول از هندسه اقلیدوسی شروع کنیم. چون این دقیقا چیزیست که در دبستان و دبیرستان یاد می‌گیریم. داستان از آنجا شروع شد که در بازه‌ای از زمان تعداد قضیه ها و قانونها و قواعد ریاضی خیلی زیاد شده بود و مسلماً همه با هم ربط داشتند. ولی یک سری قواعدی هم بودند که اصولاً قابل اثبات نبودند، هر چند خیلی واضح بنظر می‌رسیدند. در جستجوی اینکه کدام قانون با کدام قانون دیگر در ارتباط است و کدام یک از دیگری نتیجه گرفته میشود؛ ریاضیدانها به 5 اصل رسیدند که قابل اثبات نبودند و از یکدیگر نتیجه گرفته نمی‌شدند و معروف به اصول اولیه هندسه اقلیدوسی شدند:

1. مابین دو نقطه فقط یک خط راست میتوان رسم کرد.
2. یک پاره خط را می توان از هر دو طرف تا بینهایت ادامه داد.
3. از هر نقطه میتوان یک دایره با شعاع دلخواه رسم کرد
4. همه زوایای قائمه با هم برابرند.
5. از هر نقطه خارج یک خط فقط یک خط موازی با خط اول می توان رسم کرد.

هیچکدام از اینها را نمی‌توان به تنهایی اثبات کرد و توسط بقیه قوانین هم قابل اثبات نبودند، ولی فقط با استفاده از همین 5 اصل کل مباحث ریاضی آن زمان قابل اثبات بود. ریاضیدانها انسان های کنجکاوی هستند و البته هم سرکش. یک ریاضیدان آلمانی بنام ریمان تصمیم گرفت این 5 اصل را کمتر کند، یعنی یکی از آنها را با استفاده از بقیه اثبات کند، تلاش زیادی کرد ولی موفق نبود. در همین هنگام در روسیه هم یک ریاضیدان دیگر بنام لباچوفسکی روی همین مسئله کار کرد. تمام تلاشهای اولیه این دو به جایی نرسید، ولی هردو، ایده ی تقریبا مشترکی را دنبال کردند. هردو اصل پنجم رو کنار گذاشتند و سعی کردند تمام قضایا در هندسه اقلیدوسی را بدون آن حل کنند. نتیجه جالب این بود که اجبارا به یک اصل جانشین برای اصل پنجم نیاز پیدا کردند. لباچوفسکی گفت از نقطه خارج خط دو یا تعداد بیشمار خط موازی می توان رسم کرد و ریمان گفت اصلاً نمی توان خطی موازی رسم کرد. این شروع ایجاد دو هندسه کاملا متفاوت با هندسه اقلیدوسی بود.

ولی کاربرد هندسه ریمانی چه بود؟ کاربرد اکتشافات ریاضی معمولا سالها بعد از کشف مشخص میشود. حدود 70 سال بعد از ریمان، اینشتین خیلی خوشحال بود که ریمان این هندسه را قبلا فرموله کرده و او می تواند از آن استفاده کند. خود ریمان هیچ تصوری از کاربرد هندسه جدیدش نداشت. هندسه لباچوفسکی هنوز هم کاربرد چندانی ندارد. ولی فیزیک نسبیت بدون هندسه ریمان امکان پذیر نیست.

تخصص هندسه ریمان چیست؟ محاسبه سطح و حجم اشکال ریمانی یا بهتر بگویم اشکالی که در فضای چهار بعدی خم شده اند.

حالا باید کمی راجع به محاسبه سطح بدانیم. خوشبختانه نصف هندسه دبیرستانی در مورد محاسبه مربع، مستطیل، دایره، ذوزنفه و غیره هست. یعنی وقتی شکل ما قابل محاسبه باشد فقط یک فرمول لازم داریم تا سطح آن را بگوییم. تا اوایل قرن هجده محاسبه دقیق سطوح محصور بین منحنی ها کار سخت و طاقت فرسایی برای ریاضیدانان بود. ولی بزرگترین ریاضیدان تمام قرون «لایب‌نیتز» ابزار جدیدی بوجود آورد که به «بینهایت کوچکها» معروف است. ایده ساده بود و محاسبات ریاضی آن با نبوغ لایب نیتز تکمیل شد. برای محاسبه سطح زیر منحنی کافیست آن را بصورت نوارهای نازک درآورد و هر تکه را مثل یک مستطیل محاسبه کرده و در نهایت آنها را با هم جمع کنیم. اگر چه وقتی تعداد نوارها محدود باشد دقت محاسبه هم کم است ولی اگه تعداد نوارها را بینهایت فرض کنید محاسبه دقیق است. از این روش نه تنها برای محاسبه سطح بلکه برای محاسبه حجم هم می توان استفاده کرد. تنها چیزی که لازم داریم فرمول دیواره های شکل یا جسم است. این روش را به نام انتگرال و انتگرال‌های دوگانه و سه‌گانه می‌شناسیم.
می یای یه تایپیک به اسم هندسه اقلیدسی بزنی یه کم اختلات سود مند کنیم توش؟
برام یه سری سؤال پیش اومده.
یه مقاله ای نوشتم اون وسط یه فاتحه ای هم خوندم اومدم گفتم ریمان و لباچفسکی یه حرف زدن و یه هندسه رو ساختن
فاتحه خوندم خودم می دونم.
 
تاپیکو زدم بیاین صحبت کنیم
 
سلام دوستان.من یک دانش اموز کلاس هفتمی هستم.راستش در همه ی دروسم فوقالعاده قوی هستم.چه در دروس حفظی چه در دروس درکی.فیزیکم که در حد المپیاده و فوقالعاده توش قویم.قطعا به این دلیل میخوام به رشته ریاضی-فیزیک برم.ولی متاسفانه ریاضیم فوقالعده بده.حتی بخاطره این قضیه از ریاضی متنفر شدم.با تحقیق فهمیدم نه تنها من بلکه خیلی ها بخاطر این مشکل رشته ریاضی که علاقشون بوده رو نرفتن و الان پشیمونن.من نمیخوام اینطوری بشم و میدونم که خیلی ها در این دوره در ریاضی به مشکل میخورن.من خواستم ازتون راهه چاره بپرسم.اگر میتونید کمکم کنید لطفا دریغ نکنید.
منتظر پاسخ هاتون هستم.
راستی میخواستم علاه بر نظر هاتون به من بگید چطور ریاضی رو خوندید که الان توش مشکلی ندارید.در هر صورت اگر تونستید کمکم کنید ممنون میشم.
موفق باشید.
سلام
من كلاس دهمم و ميرم يازدهم
اول از همه ميخوام بهت بگم كه اصلااا نگران نباش اصلا
هرچيزي با تلاش درست ميشه
من خودم دقيقا وضعيت تو رو داشتم
من رياضيم كلاس ششم عالي بود جوري كه مثلا معلممون سوالي رو كه حل نميكرد من حل ميكردم
وقتي رفتم هفتم با خودم گفتم خب من كه تيزهوشان قبول شده خب اوكيه يكم نسبت به ششم كمتر درس ميخونم و اينا! واسه همين خيليييي درسم افت كرد رياضيم نقطه ضعفم بود جوري كه با تقلب از رو برگه بغل دستيم تازه ميشدم ١٣-١٤ :)) تو امتحانايي هم كه نميتونستم تقلب كنم كه ديگه هيچي :)) اصلا در موردشون حرف نميزنم
ولي اصلا برام مهم نبود چون ميگفتم من كه ميخوام برم تجربي پس برامم مهم نيست:| واسه همين كلا خيلي برام مهم نبود
وقتي رفتم كلاس هشتم تازه فهميدم كه واي كه چقدر من از زيست بدم مياد حتي از رياضي هم بيشتر:-w واسه همين نظرم عوض شد و به شك افتادم كه برم رشته رياضي
و همين طورم شد
البته بگم بهت
اصلااا اسون نبود تابستون هشتم به نهم كه مطمئن شده بودم كه ميخوام برم رشته رياضي شب تا صبح فقط تست رياضي ميزدم كل تابستون جوري رياضي خوندم كه كمتر از بيست نگيرم( البته كلاس تقويتي ميرفتم) ولي شد
;)
الان رياضيم خوبه خودم راضيم حداقل;;)

پيشنهادم اينه كه برو كلاس تقويتي حتما!
بازم اگر سوالي داشتي يا نياز داشتي يكي كمكت كنه من هستم ميتوني بهم پيام بدي^-^
موفق باشي:-h
 
حرفتون قبول دارم ولی دبیر ریاضیمونننن,,,,,,,خوبه هاااا ولی من باش ارتباط نمیگیرم و گرنه خودم خیلی نگران ریاضیم هستم.راستش تلقین اینکه بلد نیستم بیشتر از بلد نبودنم ضربه زده بهم.بازم ممنون به توصیه تون گوش میدم
راستش مام یه دبیر داریم میگن این فلانه و این بهمانه. یعنی از اول کلاس که وارد میشه از خودش میگه تا وقتی بره. واقعا کلاسا شدن سیرک. نه اینکه با ریاضی مشکل داشته باشم اتفاقا برعکس خیلیم خوشم میاد ولی اینجور دبیر ها فقط وقت از آدم میگرن. اگه به این که میتونی بدون دبیرم درس رو بخوونی اعتقاد داشته باشی همه چی رواله
 
میشه بگید از کجا و چطور شروع کنیم که به سطح قابل قبولی پیدا کنیم؟
 
Back
بالا