منِ موازی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تو دنیای موازی قطعا یه جاندار دیگه غیر انسان بودم

یه پاندا تو منطقه محافظت شده ...
یه وال تو آب های آزاد...
یه گنجشک تو روستا...
یه شبدر تو مراتع سوئیس...
 
جهت بالا اومدن تاپیک
ممکن بود که گریزلی باشم.یا پاندا(ولی بیشتر نظرم رو گریزلیه)
....
دوست ‌داشتم شاهزاده پری دریایی ها باشم و کل اقیانوس برای من باشه و تمام موجودات دریا تحت فرمان من باشن.توی دریا آزاد و رها بچرخم و هیچ خطری هم تحدیدم نکنه.
...
شاید مارشمالو یا پاستیل می بودم(نرم و انعطاف پذیر و دوست داشتنی)
 
من موازی
ی پسره رشته ریاضیه ک بعد کنکور میره آلمان خلبانی میخونه
و اونجا عاشق ی دختره بور سفید میشه ک مثل خودشه (من کنونی)
یا دانشجوی حقوقه و داره برای ورود ب ریاست جمهوری تلاش میکنه و قراره خیلی چیزا رو درست کنه
من موازی ی پسره:)
 
من فقط ایکس باکسمو زود تر می خریدم :| :| :|
 
به نظرم تو دنیای موازی، یه نقاش و نوازنده یا روانشناس میشدم.
یه آدم که از زندگیش راضیه و احساس خوشبختی داره و اعتماد به نفس بالایی هم داره
 
من موازی ی دانشمند فیزیک کوانتومه و شاید میلیاردها سال نوری اونور تر مرگ رو میچشه

شایدم من موازی شاگرد داوینچیه و میشینه قربون صدقه ش میره

شایدم روح زن مولاناست میشینه پچ پچای شمس و مولانا رو گوش میده:-"
 
من موازی یا کسی مثل دن بیلزریان هست
یا یه دزد دریایی تو قرن ۱۸ میلادی تو آبهای آزاد که فقط غارت میکنه:D
 
من تو دنیای موازی ریاضی خونده،پیانو میزنه و تو یه نشریه کار میکنه،مینیمالیسته و در شرف گیاه خوار شدنه،المپیاد شیمی شرکت کرده و تو تهران مهندسی کامپیوتر خونده.
بعدش قراره به فرانسه مهاجرت کنه و اونجا سینما بخونه.
دوی ماراتون هم شرکت میکنه و مینویسه.
 
من موازی

معتقده
آروم و با ثباته
یا شاعره یا زبان شناس
به فکر اینه که یه گل فروشی بزنه

...

یه من آرمانی ام هست
که دور و بر ۱۸۰۰ تو فرانسه به دنیا میاد
فیزیکدان میشه
و تو سن ۲۰/۳۰ سالگی بر اثر وبا میمیره
 
منِ موازی همین که در این حد خنگ نباشه و گیج نزنه کفایت میکنه:|:))


اها تو ایران موازی عم بدنیا نمیاد ایشالا :|:))
 
یه RTX 3090
شایدم یه Intel core i9
 
من موازی احتمالا هنرمنده
نقاشی رو دوست داره
متولد ایران نیست
شاید سوییس باشه
توی دانشگاه موسیقی می خونه
توی یه بند موسیقیه
سازشم شاید گیتاره
از دبیرستان توی یه رستوران کار می کرده
ولی مطمئنم در هر حال فقط فیلم و سریال کمدی می بینه
 
شاید یه آدم شاد تو یه جزیره آروم و خلوت که تنها وظیفش درست زندگی کردن باشه ؛...
شاید یه آدم موفق تو یه شهر شلوغ که پره از روزمرگی و مشغله باشه ؛ ...
شاید یه بیمار روانی که بدون توجه به اطرافش تو یه عالمه دیگه زندگی میکنه ؛ ...
شاید یه آدم فعال که دورش پره از دوست و آشنا ؛ ‌‌‌...
شاید یه آدم منزوی که با آهنگ ها و نقاشیاش سرگرمه؛...
شاید یه آدم شاد و پر انرژی که خستگی ناپذیره؛...
به هیچ کدوم از این شاید ها مطمئن نیستم! اما مطمئنم بین تمام این شاید ها ، باید من موازی عاری از هر قانون و منطقی که زندگی رو سخت میکنه ، زندگی کردن بلد باشه و از زندگیش راضی باشه!
 
اگر ادم باشه بازم یه ایرانیه و اگه نباشه یه سنگ تو رودخونه.
 
منِ موازی احتمالا ترکیه است، سرکار میره، عصرا میره کنارِ پل چایی و باقلوا می‌خوره، بارونی کرمی می‌پوشه، موهاشم بلند گذاشته:))
سه چهارتا دوست خفنم داره اونجا.
 
منِ موازی با مجازی میونه خوبی نداره..صبح از خونه میزنه بیرون دنبال کارش و شب میاد خونه..اخلاق و روحیاتش مثل الانِ منه..یه باغ کوچیک داره که بهش رسیدگی میکنه..باشگاه میره و ورزش کردن رو دوست داره..مقاله های خوب خوب مینویسه در حد جهانی..زندگی آروم و بی سر و صدایی داره..
 
در دنیای موازی همین دختر(علایق،روحیه،استعداد و...فعلی) باهمین امکانات هستم فقط از دوست و فامیل هایی که تا کمر سرشون تو زندگیمه خبری نیست!:)
 
عاااه
خب خب خب همین عادمی میبودم که الان هستم فقط نسخه مذکر ((((((=
 
من موازی همین من باشه لطفا فقط با قابلیت رفع باگ های این من در اون من :-"
#غبار_روبی_تاپیک_ها
 
Back
بالا