• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

تفاوت نظام‌شاهنشاهی،امپراطوری و پادشاهی و..

boodika

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
904
امتیاز
6,071
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ناکجا
سال فارغ التحصیلی
1398
سلام
یه تاپيک تاریخی جهت بحث:

بنظر شما و البته با توجه به تاریخ این نظام ها چه تفاوت ها و نقاط ضعف و قوتی نسبت به هم دارند و اصن تفاوتشون چیه???

خيليا هستن ک فرق بین سلطنت و شاهنشاهی رو نمیدونن و..
 
خب یه توضیح بدین بدونیم...
من به شخصه اطلاعات تاریخی ندارم واسه همین تو بحثا شرکت نمیکنم اما تاپیکا رو یه جوری پیش ببرید که کسی که اطلاعات تخصصی هم نداره بتونه استفاده کنه و حداقل یه چیزی یاد بگیره :-"
همه اینا رو گفتم که تهش همون جمله ی اولو بگم...توضیح :D
 
خب مثلا من جسته گریخته خیلی جاها خوندم تو کتب تاریخی ک بین امپراطور و شاه و کسی ک سلطنت میکنه تمایز قائل میشن!
مثلا میگن شاه کسی هست که مردمش از رفاه نسبي برخوردار باشن و اقلیت هم ميتونن در نظام شاهنشاهی ابراز عقاید خودشون رو داشته باشن!
امپراطوری ولی اینطوری نیست و اونجا هر کس قدرت دستش باشه اقلیت رو نابود میکنه...اما یه جا دیگ خوندم ک امپراطوری با توجه به سیطره بر ممالک تعبیر میشه ینی هر چی سرزمین بزرگتر اون نظام تبدیل به امپراطوری ميشه.


+راستی هر کس با هر اطلاعاتی میتونه شرکت کنه ...
 
امپراتوری :
حد اعلای حکمرانی محسوب میشه . در واقع هیچ مقامی بالاتر از امپراتور یا شاهنشاه ( معادل فارسی امپراتور ) نیست . امپراتور به منطقه و قلمروی گسترده ای حکومت می کنه و بعضا از فرمانرواهای کشور های دیگه هم باج یا خراج می گیره . در واقع هر امپراتوری در زمان خودش یک ابر قدرت محسوب می شده .فرمانروایی پس از مرگ امپراتور به ولیعدش می رسد و این نظام فرمانروایی موروثی می باشد .
امپراطوری ولی اینطوری نیست و اونجا هر کس قدرت دستش باشه اقلیت رو نابود میکنه...اما یه جا دیگ خوندم ک امپراطوری با توجه به سیطره بر ممالک تعبیر میشه ینی هر چی سرزمین بزرگتر اون نظام تبدیل به امپراطوری ميشه.
معمولا یک امپراتوری قومیت ها و نژاد های مختلفی رو شامل میشه و اصلا بر پایه هموناس که یک امپراتوری تشکیل میشه .
شاه :
کسی که بر یک قلمرو و کشور خاصی به طور رسمی حکومت می کنه ولی قدرتش از امپراتور کم تره و گاها حتی مجبور به پرداخت باج و خراج به امپراتوره. معمولا شاه به یه نژاد خاص حکومت می کنه و مردمش تنوع نژادی چندانی ندارن . پس شاه از نظر قدرت نظامی ، وسعت قلمرو تحت فرمانروایی و تنوع نژادی مردمش از امپراتور ضعیف تره . فرمانروایی پس از مرگ شاه به ولیعدش می رسد و این نظام فرمانروایی نیز موروثی می باشد.
حکام محلی :
فرمانرواها و حاکمانی که از سمت شاه یا امپراتور برای کنترل منطقه ی محدودی انتخاب میشن . حکام محلی نسبت به امپراتور و شاه از قدرت بسیار کمتری برخوردار بوده و به صورت موقت فرمانروایی می کنند و معمولا پس از عزل یا مرگ یکی از حکام محلی فرد دیگری به جانشینی او از سمت پادشاه انتخاب می شود .
پ.ن : البته در موارد زیادی هم پس از مرگ یک حاکم محلی ، فرزندش به جانشینی او از سمت پادشاه انتخاب می شود ، اما در این مورد فرمانروایی موروثی نیست .
 
یه سوالی واسم پیش اومد...
با توجه به توضیحاتی که دادین،در یک امپراتوری آیا شاهان و حکام وظیفه یا اجازه ی قانون گذاری داشتن؟ یا فقط امپراتور قانون وضع میکرده؟
چون بحث قراره روی نقاط ضعف و قدرت باشه اینو میپرسم. به نظر میاد اگر در یک امپراتوری قوانین فقط توسط امپراتور وضع میشدن استبداد خیلی بیشتر میشده اما اگر شاهان و حکام هم نقش داشتن اینطوری از عقل های بیشتری استفاده میشده و شاید حداقل یه سری بخش های امپراتوری تو رفاه بیشتری می بودن...
خودم فکر میکنم مورد دوم بوده. حالا احتمالا بعدا امپراتور هم روی قوانین وضع شده توسط شاه ها و حکامش اعمال نظر میکرده...یه جورایی مثه آمریکای الان که ایالتا نیمه متمرکزن و یه سری قوانین مخصوص خودشونو دارن اما در نهایتا کلیتشون یک دست میشه.
 
یه جورایی مثه آمریکای الان که ایالتا نیمه متمرکزن و یه سری قوانین مخصوص خودشونو دارن اما در نهایتا کلیتشون یک دست میشه.
بنظرم جملت درست نيست چون آمریکا نظامش امپراطوری نیست!و یعنی چی یک دست میشه??اتفاقا وقتی رئیس جمهوراشون عوض میشه دچار بحران های ایالتی میشن!و در واقع کسی نیست که یکدست کنه سياستشونو!

کسی که بر یک قلمرو و کشور خاصی به طور رسمی حکومت می کنه ولی قدرتش از امپراتور کم تره و گاها حتی مجبور به پرداخت باج و خراج به امپراتوره.
خب پارسا کلیت حرفاتوقبول دارم ولی من فکر میکنم واژه امپراطور بیشتر برای رومیان بکار رفته و گسترده شده مثلا داریوش در کتیبه خودش رو شاه شاهان معرفی میکنه در صورتی که بر یک نژاد حکمرانی نمی کرده!و بنظرم واژه شاه که مختص خودمونه میتونه با امپراطور برابری کنه
 
یه سوالی واسم پیش اومد...
با توجه به توضیحاتی که دادین،در یک امپراتوری آیا شاهان و حکام وظیفه یا اجازه ی قانون گذاری داشتن؟ یا فقط امپراتور قانون وضع میکرده؟
چون بحث قراره روی نقاط ضعف و قدرت باشه اینو میپرسم. به نظر میاد اگر در یک امپراتوری قوانین فقط توسط امپراتور وضع میشدن استبداد خیلی بیشتر میشده اما اگر شاهان و حکام هم نقش داشتن اینطوری از عقل های بیشتری استفاده میشده و شاید حداقل یه سری بخش های امپراتوری تو رفاه بیشتری می بودن...
خودم فکر میکنم مورد دوم بوده. حالا احتمالا بعدا امپراتور هم روی قوانین وضع شده توسط شاه ها و حکامش اعمال نظر میکرده...یه جورایی مثه آمریکای الان که ایالتا نیمه متمرکزن و یه سری قوانین مخصوص خودشونو دارن اما در نهایتا کلیتشون یک دست میشه.
اینجوری نبوده که قانون گذار مطلق شاه یا امپراتور باشه . در اکثر موارد امپراتور یا شاه با مشورت وزرا یا حتی پارلمان ها و مجلس های دربار قانون گذاری می کردن ( نمونش مجلس مهستان اشکانی یا سنای روم ) .
ضمنا شاه به صورت رسمی تحت فرمان امپراتور نبوده . همونطور که گفتم امپراتور یک ابر قدرت محسوب می شده . شاه ها به صورت مستقل قانون گذاری رو برای قلمرو شون انجام می دادند ( یادآوری می کنم قلمرو شاه مستقل بوده ) .
اما در مورد حکام محلی باید بگم من جایی نخوندم که بتونن به صورت مستقل قانون گذاری کنن . اما احتمال چنین چیزی باید بوده باشه به نظرم.
 
خب پارسا کلیت حرفاتوقبول دارم ولی من فکر میکنم واژه امپراطور بیشتر برای رومیان بکار رفته و گسترده شده مثلا داریوش در کتیبه خودش رو شاه شاهان معرفی میکنه در صورتی که بر یک نژاد حکمرانی نمی کرده!و بنظرم واژه شاه که مختص خودمونه میتونه با امپراطور برابری کنه
معادل فارسی امپراتور شاهنشاه یا شاه شاهانه . یعنی کسی که از شاه های دیگه برتر و بالاتره .
 
بنظرم جملت درست نيست چون آمریکا نظامش امپراطوری نیست!و یعنی چی یک دست میشه??اتفاقا وقتی رئیس جمهوراشون عوض میشه دچار بحران های ایالتی میشن!و در واقع کسی نیست که یکدست کنه سياستشونو!
آمریکارو مثال زدم. میدونم که امپراتوری نیس.
منظور از یک دست شدن قوانین هم این بود که نهایتا باید به تأیید مجلسشون برسه اون قانون دیگه نه؟
 
البته فک کنم پرنيانم تو حرفاش اشاره کرد که تو نظام امپراطوريس عدالت اجتماعی خیلی کمتر به چشم میخوره ولی تو شاهنشاهی رفاه نسبی موجوده

منظور از یک دست شدن قوانین هم این بود که نهایتا باید به تأیید مجلسشون برسه اون قانون دیگه نه؟
کلا میتونیم داشتن مجلس رو تو شاهنشاهی و امپراطوری ببینم ولی خب این مجلس کجا و آن کجا?
 
البته فک کنم پرنيانم تو حرفاش اشاره کرد که تو نظام امپراطوريس عدالت اجتماعی خیلی کمتر به چشم میخوره ولی تو شاهنشاهی رفاه نسبی موجوده
آقا شاهنشاهی معادل فارسی واژه ی امپراتوریه :) یعنی عملا تو ساختار تفاوتی ندارن . اگه بخوایم از نظر عدالت اجتماعی بررسی کنیم ، باید اعمال صاحبان قدرت یک امپراتوری رو تحلیل کنیم نه خود نظام امپراتوریو .
کلا میتونیم داشتن مجلس رو تو شاهنشاهی و امپراطوری ببینم ولی خب این مجلس کجا و آن کجا?
دقیقا :) مجلس های امپراتوری از اشراف تشکیل می شدن و عوام حق دخالت نداشتن .
 
خب بیان بریم سمت سلطنت:)و انواع پادشاهی در طول تاريخ

آقا شاهنشاهی معادل فارسی واژه ی امپراتوریه :) یعنی عملا تو ساختار تفاوتی ندارن
گفتم که يجا خوندم فرق دارن!بر اون اساس گفتم.
دقیقا :) مجلس های امپراتوری از اشراف تشکیل می شدن و عوام حق دخالت نداشتن .
آره به طبقات مختلف تقسیم میشدن و من کلا عاشق این قسمتشم...
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
Back
بالا