چیشد که من دستشویی دارم و حوصله ندارم تا اونجا برم؟
چیشد که کسی نیست تا دم در دستشویی کولم کنه؟
چیشد که مامانم اجازه نداد که توالت فرنگی کنار تختم نصب کنم؟
چیشد که گرسنمه ولی حسش نیست بلند بشم چیزی کوفت کنم؟
چیشد که من فکر کردم موجود زنده هستم؟
چیشد که لبتاب اینهمه گرون شد و من آرزو به دل یه سیستم کول؟
چیشد که سامسونگ تاشو دادن بیرون مثلا تهش قراره با گوشی که تا میشه چیکار کنیم؟
چیشد که هدفونم تصمیم گرفت دیگه کار نکنه؟
چیشد که نمره واسم مهم شد؟
چیشد که بابام نارحت میشه وقتی نمره بد میارم ولی گیر نمیده بهم ولی مامانم دقیقا انقدر گیر میده که از اون درس متنفر میشی ؟
چیشد که امسال هر نمره فیزیک که میگیرم گنده ؟
چیشد که من انقدر بدبخت شدم ؟
چی شد که ما نفهمیدیم همهمون خودخواهیم؟
چی شد که ما نفهمیدیم همهمون راحت طلبیم؟
چی شد که ما نفهمیدیم همهمون چون یه بار زندگی می کنیم نمی ارزه بلند شیم و سعی کنیم و تغییر بدیم و زندگیو خرابش کنیم؟
چی شد که ما نفهمیدیم همهمون همیشه با هم رقیبیم و نتیجه از کار گروهی میاد؟
چی شد که ما نفهمیدیم همهمون به زنده موندن فکر می کنیم و زندگی کردن زنده موندن رو به خطر میندازه؟
چی شد که چشمم رو بستم و باز کردم کمتر از دوماه مونده به کنکور و من بر اساس رتبه معادل سنجش به زور می تونم دانشگاه شهر خودم رشته ی مورد نظرم رو برم؟ واقعا چی شد؟