- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 540
- امتیاز
- 12,187
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- بابل
- سال فارغ التحصیلی
- 1395
- رشته دانشگاه
- پزشکی
سلام
هممون سیندرلا رو میشناسیم، دختر مهربونی که گیر نامادری و خواهرهای فاجعهای افتاده بود. ی دختر به ظاهر توانمند که برای بیرون اومدن از شرایط وحشتناکش البته خیلی کار خاصی هم نمیکرد و قربانی شرایط بود، تا وقتی یه پرنس جذاب و پولدار و مهربون عاشقش شد.
از سندروم یا عقده سیندرلا اطلاع دارین؟
بعضی از زنان گرایش ناهوشیاری دارن که توسط دیگری مورد مراقبت و محافظت قرار بگیرند و ترسی ناهوشیار از استقلال و مسئولیت پذیری درونشون به وجود اومده! زنانی که بر طبق تحقیقات در رابطه هایی آسیب زایی گیر میکنن و منتظر یه ناجی هستن که از این شرایط نجاتشون بده، یه کسی مثل پرنس جذاب قصه سیندرالا!
حالا چرا ما ممکنه عقده سیندرلا بگیریم؟! تصور کنید یه دختر بچه کوچولو هستین و شروع به راه رفتن میکنید، مامان و بابا خیلی خوشحالن ولی چون شما رو موجودی شکننده میدونن به شما کمتر از پسرها، به خاطر نگرانی هاشون، اجازه اکتشاف میدن و هرجایی برای کمکتون دوان دوان میشتابند! یا تصور کنید مامان یه سوسک میبینه و وحشت زده میشه و جلوی شمای بچه، شروع به جیغ زدن میکنه، بعد پدر خانواده میاد مثل یک قهرمان کل خانواده رو از دست هیولای سوسک نجات میده و امنیت به خونه برمیگرده!
شما در کودکی و نوجوانی هرکجا شکننده و نیازمند رفتار میکنید تقویت مثبت میگیرید، هم از خانواده و هم از جامعه! و تلاش و گرایشتون به استقلال در ناهوشیار میره به سمت اینکه "وای زنانگی تون داره از دست میره!" حتی در بعضی موارد از زنان میشنویم "میخوام مثل یک مرد قوی باشم!" یا "مثل هر مردی پول در بیاریم!" در واقع همچنان شاهد یه جور قیاس هستیم، انگار زنانگی داره چیز دیگهای رو تعریف میکنه!
حالا به نظر شما پیامهای مردسالاری که به صورت مستقیم میگن: "ایشاالله یه مرد خوب پیدا بشه، عاقبت بخیر بشی" یا "فلان جا میری حواست به مردهای گرگ باشه" و "نه اصلا ولش کن خودم میبرمت" چقدر میتونه تو عقده سیندرلا نقش داشته باشه.
شما چه پیام هایی از اطرافیان و خصوصا خانواده گرفتین که تو به وجود اومدن این سندروم اثر گذار بوده؟
هممون سیندرلا رو میشناسیم، دختر مهربونی که گیر نامادری و خواهرهای فاجعهای افتاده بود. ی دختر به ظاهر توانمند که برای بیرون اومدن از شرایط وحشتناکش البته خیلی کار خاصی هم نمیکرد و قربانی شرایط بود، تا وقتی یه پرنس جذاب و پولدار و مهربون عاشقش شد.
از سندروم یا عقده سیندرلا اطلاع دارین؟
بعضی از زنان گرایش ناهوشیاری دارن که توسط دیگری مورد مراقبت و محافظت قرار بگیرند و ترسی ناهوشیار از استقلال و مسئولیت پذیری درونشون به وجود اومده! زنانی که بر طبق تحقیقات در رابطه هایی آسیب زایی گیر میکنن و منتظر یه ناجی هستن که از این شرایط نجاتشون بده، یه کسی مثل پرنس جذاب قصه سیندرالا!
حالا چرا ما ممکنه عقده سیندرلا بگیریم؟! تصور کنید یه دختر بچه کوچولو هستین و شروع به راه رفتن میکنید، مامان و بابا خیلی خوشحالن ولی چون شما رو موجودی شکننده میدونن به شما کمتر از پسرها، به خاطر نگرانی هاشون، اجازه اکتشاف میدن و هرجایی برای کمکتون دوان دوان میشتابند! یا تصور کنید مامان یه سوسک میبینه و وحشت زده میشه و جلوی شمای بچه، شروع به جیغ زدن میکنه، بعد پدر خانواده میاد مثل یک قهرمان کل خانواده رو از دست هیولای سوسک نجات میده و امنیت به خونه برمیگرده!
شما در کودکی و نوجوانی هرکجا شکننده و نیازمند رفتار میکنید تقویت مثبت میگیرید، هم از خانواده و هم از جامعه! و تلاش و گرایشتون به استقلال در ناهوشیار میره به سمت اینکه "وای زنانگی تون داره از دست میره!" حتی در بعضی موارد از زنان میشنویم "میخوام مثل یک مرد قوی باشم!" یا "مثل هر مردی پول در بیاریم!" در واقع همچنان شاهد یه جور قیاس هستیم، انگار زنانگی داره چیز دیگهای رو تعریف میکنه!
حالا به نظر شما پیامهای مردسالاری که به صورت مستقیم میگن: "ایشاالله یه مرد خوب پیدا بشه، عاقبت بخیر بشی" یا "فلان جا میری حواست به مردهای گرگ باشه" و "نه اصلا ولش کن خودم میبرمت" چقدر میتونه تو عقده سیندرلا نقش داشته باشه.
شما چه پیام هایی از اطرافیان و خصوصا خانواده گرفتین که تو به وجود اومدن این سندروم اثر گذار بوده؟