حیوانات مدرسه!!!

تا حالا تو مدرسه تون حیوونی غیر از حشراتی مثل زنبور اومده؟؟؟

  • بله، خیلیییییی :د

    رای‌ها: 53 60.2%
  • نه بابا یه بار هم نیومده:/

    رای‌ها: 17 19.3%
  • خداروشکر فقط یه بار:)

    رای‌ها: 18 20.5%

  • رای‌دهندگان
    88
قبل از اینکه بیام سمپاد مدرسمون یه بار موش اومد بخاطر یه موش کل اون روز تعطیل شد
 
دوره ی اول ، گوربه خونه بود مدرسه مون
انواع گوربه های نر و ماده
پشمالو و فاقد پشم
تپل و پر چربی و لاغر
تو کوچه ی بغل مدرسه تجمع میکردن تا بچه های ما براشون غذا بیارن
زنگای ناهارم جاشون رو سر ما و چشمای ما بود، بیخود می‌کرد کسی غذا نده اینا بخورن
هر روزم صبحا یکی با دم سیخ از در مدرسه میومد تو
مادمازل طور قدم میزد همه رو آنالیز می‌کرد
هر چند ماه یه بار هم بساط جمع آوری توله گربه های پشمک و ریزه ای رو داشتیم که مامانا شون بالای درخت مدرسه ولشون کرده بودن
از اونجایی که همه حق مادری به گردن اینا داشتیم بسیار لوس و بغلی و پرخور تشریف داشتن 🤣
 
ته حیاط ما چند تا مرغ و خروس لونه دارن.
طبق گفته ها (خودم هنوز ندیدم) چند تا سنجاب هم هستن.
کفتر و دم جنبونک هم زیاد دیدم که البته اینا همه جا هستن
 
والا حیوون نیومده
ولی همسایه مدرسمون سه تا خروس داشت از زنگ اول تا اخر همش برامون اواز میخوند😗خدا خیرش بده بعضی وقتا انقد از ته دل میخوند ک تا مرز پارگی میرفتیم:}
پ ن:سر زنگ ریاضی و ورزش بیشتر افتخار میداد😂🌝
 
والا حیوون نیومده
ولی همسایه مدرسمون سه تا خروس داشت از زنگ اول تا اخر همش برامون اواز میخوند😗خدا خیرش بده بعضی وقتا انقد از ته دل میخوند ک تا مرز پارگی میرفتیم:}
پ ن:سر زنگ ریاضی و ورزش بیشتر افتخار میداد😂🌝
اتفاقا اون زمان همسایه مدرسه ماهم مرغ و خروس داشتن گاهی زنگ عربی مرغه تخم میزاشت از شروع کلاس تا اخرش قد قد میکرد زنگ زده میشد این مرغ هم فارغ میشد😐
 
بغل مدرسه ما بیابونای راه آهن بود، شبی که گیر داده بودیم شب در مدرسه باشه مدیرمون گفت دیوار در حال تعمیراته، این بیابون هم پر شغال و روباهه، بازم میخواین تو مدرسه بمونین:))
 
شاید باور نکنید ولی حیوانات مدرسه ما حیوانات دوپای سخنگو بودن، یادمه معلم شیمیمون میگفت اگه شمارو توی قفس، در معرض دید عموم بذارن و برای بازدید از مردم عادی پول بگیرن سودمندتر هستین تا اینکه درس بخونین🚶
 
حیاط مدرسه‌مون دو تا گربه داشت، محسن و منوچهر؛ و فامیلی هر دو تا ضیا بود چون پسر عمو بودن.
البته منوچهر رو منوچ صدا می‌کردیم.
چشمای محسن عسلی رنگ بودن، واسه همین یکی از بچه ها فامیلیش رو گذاشت ضیا.
خیلی هم گربه‌های سر به راهی بودن و اجازه میدادن نازشون کنیم.
 
اره، ۵ تا گربه داشتیم فقط
@TiaTi درست دارم میگم؟ من حافظم ضعیفه-
آره خلاصه یه سفید-زرد و یه مشکی بودن، با سه تا بچه های سفیدزرده
تازه ازونجایی که ما بچه های خیلی شیرینی بودیم، برا همه گربه ها اسم گذشتیم
یادمه یکی از دوستانم هر روز غذای گربه میورد میداد به سفید زرده، منم اینارو ناز میکردم
اصلا خیلی کیوت بودن این پنج تا، هردفم میرفتن زیر درختا میخوابیدن، البته مشکیه زیاد نمیومد ~
از یکی از بچه هاشم خیلی خوشم میومد، چون یبار یکی از بچه هامون بغلش کرد و مقنعشم پاره کرد و چند تا چنگ کوچولو زد بهش. از یارو خیلی بدم میومد😂
 
مدرسه ما قتل گاه گنجشکاست
۵ تا گنجشک مشاهده شده که کلش جدا شده بود قلبش افتاده بود بیرونن
ولی قاتلان تا کنون مشاهده نشدعه
 
اره بچه ها تو نمازخونه نماز میخوندن. یهو ی موشی رد شده.. همه جیییغ داااااد🤣
برگای امام جماعته ریخته بود بنده خدا🍃🤦‍♀️🤣


پشت مدرسه فضای راه اهنه.. بعد جا اضافه اورده کلی درخت کاشته مثل جنگل.. ریلام ک ب بر بیابون راه دارن.. ی بار تو خود مدرسه ک ن ولی پشت مدرسه روباه بود..
 
حدودا یکی دو ماهی میشه که یه بچه گربه ای هست تو حیاط. بیچاره یک پاش نمیدونم عفونت کرده یا شکسته یا چی خیلی وضع خوبه نداره. ولی با این حال بعضا این دسته بدمینتون هارو سیم هاشونو پاره پاره میکنه و چندتا از کفتر هایی که کنار نمازخونه جمع میشن هم کشته. خیلی با بچه ها صمیمی شده و بعضی وقتا میبینم راحت بین بچه ها میره و میاد. خیلی بامزه س ولی مثل اینکه بچه ها اسمشو گذاشتن هاشم :|
 
سال پیش ما هم دو تا گربه توی مدرسه داشتیم
توی محوطه ی پشت حیاط که بوته و فضای سبز داره زندگی می کردن، به جز زنگ نهار که میومدن تا بچه ها بهشون غذا بدن :)‌)
یه نر بودن و یه ماده، مادهه سفید و خاکستری بود و نره تقریبا سفید، به جز بالای چشاش که دو تا خط سیاه مثل ابرو داشت
مادهه رو یوری صدا می زدن و نره رو مجید (با این حال خودم اسماشونو شاهرخ و ماهرخ گذاشته بودم)
سر امتحانات خرداد، قبل یکی از امتحانا که داشتم با نظافتچی مدرسه حرف می زدم گفت چند هفته پیشش شاهرخ مرده، ظاهرا تو خیابون ماشین زده بود بهش و اینم هرجوری بوده خودشو تا در مدرسه کشونده ولی همونجا مرده، نظفاتچی صبح که اومده بود در مدرسه رو باز کنه دیده بودتش :(((
بعد از اون دیگه خبری از ماهرخ هم نیست
امسال هم که تا حالا تقریبا خبری از هیچ گربه ای نبوده
 
  • ناراحت
امتیازات: Sui
ما فقط عنکبوتای رو سقفو میبینیم😂
 
مدرسه ما مرغ و خروس داره. هر روز میان تو حیاط ی بار داشتیم فوتبال بازی می‌کردیم نزدیک بود خروسه رو با توپ بزنیم.

سوسک و حشره به لطف مرغ و خروس‌ا نداریم
 
Back
بالا