نجات از پرتگاه

[Nonuno]

اگه تو فضای واقعی باشی خیلی راحتتر می شه منصرفت کرد. میشه بغلت کرد و باهات حرف زد و بهت گفت
+چیزی نیست...
_ نه، خیلی سخته.
+آره سخته ولی می‌گذره.
ولی تو قراره بیای اینجا و من قرار نیست ببینمت.
پس بهت حرفایی رو میگم که هر وقت یادشون میفتم قلبم لبخند می‌زنه:)شاید قلب تو رو هم گرم کنه.
زمانی که کوچیک بودی و چهار دست و پا راه می رفتی
وقتی میخواستی راه بیفتی
خیلی می خوردی زمین.خیلی درد داشت:)
یه نفر بود که دستتو میگرفت و بهت لبخند میزد.
می‌گفت طوری نشده،تو می تونی،دوباره.
بهش اعتماد می‌کردی و دوباره انجامش می‌دادی
احتمالش زیاد بود که بازم بخوری زمین ولی حرف اون ارزش داشت برات، نه؟
لطفاً اگه هست برو بغلش کن.باهاش حرف بزن.اون بهت میگه درست میشه.مثل قبلاً بهش اعتماد کن.⁦(^^)⁩
اگرم نیست لطفاً زحمتاشو ضایع نکن.خیلی دوستت داشت.اون می خواست تو خوشحال باشی.کلی آرزو داشت.نمی خوای آرزوهاشو برآورده کنی؟

 

[....!...]

یه نگاه به دنیای دورت بنداز
هر کسی هی مشکلی داره
دووم بیار
خدا وقتی که دیگه امیدی نداری خودشو نشون میده
یه نگاه بنداز
هر نوزادی که متولد میشه یعنی دو نفر(پدر و مادر)به زندگی خودشون و اون امید دارن
ارزششو نداره
هممون دیر یا زود میریم اونجا؛عجله نکن
زندگیترو سر وسامون بده... دیگران کمک کن و حال خوبتو(حتی اگه خییلیییییییی کم باشه) با اون سهیم شو تا اون ها هم حال خوبشونو با تو سهیم بشن.....
امید چیز جالبه جادو میکنه..
«وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ»
«خدا با شماست؛ هر جا که باشید»
خدا همیشه هست؛همه جا هست
شاید یه جایی برس که فکر کنی نیست و از زندگی ببری ولی؛اون هست..همون نزدیکی از رگ گردن هم نزدیک تر...منتظر توئه تا بیشتر مقاومت کنی......میخواد ببینه آیا واقعا میخوای بمونی؟و بعدش که آزمونش به پایان رسید اون میاد......و اوضاع رو بهتر میکنه..............
هر کاری میخوای بکن فقط اون کار رو نکن

 

[پریشون]

چون که کشور اوضاع خوبی متاسفانه نداره دوست دارم دوباره این تاپیک رو بلد کنم / من می گم اقا این همه انواع هنر های مختلف مونده برای شنیدن برای تجربه کردن برای لذت بردن / یه کاری کن اول همش رو امتحان کن بعدش بیا خودم کمکت می کنم / چه فیلم هایی هست که هنوز ندیدی چه اهنگ هایی چه ورزش هایی هست که تجربه نکردی و دنبالشون نکردی شاید تو یکی از همین ها بهترین بود شاید دلیل این کارت رو با اون نابود کردی / تو باش عامل نابودی چیزی که قراره نابودت کنه

 

[ماهی]

کسی که می‌خواد خودکشی کنه حال نداره کسشرای مثبت‌اندیشی بخونه، پس در ابتدا سعی کنید منطقی باشید.

 

[melina03]

ی پیشنهاد دوستانه... بیا دو نفری هر کی ک باعث شده بخوای همچین کاریو بکنی بکشیم... البته فعلا نه.. ایشالا ی 4_5 سال دیگه ک راحت پاشم بات بیام

 

[پریشون]

کسی که می‌خواد خودکشی کنه حال نداره کسشرای مثبت‌اندیشی بخونه، پس در ابتدا سعی کنید منطقی باشید.

کاملا مخالفم / دلیل زندگی بعضی ها تنها هنر همینجور که ابتهاج رو پرسیدن از زندگی راضی گفت چرا نباشم کجا می تونستم به اهنگ های شجریان پدر یا قطعات موسیقی کلاسیک گوش کنم یا اشعار شهریار رو مطالعه کنم بحث سر هدف زندگی رو یافتنه نه اینکه انگیزه به طرف بدی شاید یکی تو شطرنج دیدش یکی دیگه داخل شمشیر زنی مهم اینه که شاید هنوز اونقدر نگشتی تا هدفت رو پیدا کنی پس بگرد تا اخرین لحظه چرا باید خودت رو از این فرصت محروم کنی / من صرف این بود شاید هنوز به دلیل زندگیت دست پیدا نکردی

 

[*100RA*]

بیا از پشت بوم خونه ما بپر

 

[امین]

بلک میرر یه اپیزود داره به اسم Hated In The Nation و خیلی جالبه؛ یه وبسایتی هست که نظرسنجی می‌کنه منفورترین فرد در حال حاضر چه کسیه، کسی که همه دیسش می‌کنن و کلاً ازش متنفرن. بعد میاد با استفاده از یه ارتش زنبورهای رباتی هرکجا که باشه خفتش می‌کنه نیشش می‌زنن از سوراخ دماغش بالا میرن و خلاصه سر و تهِ طرفو یکی می‌کنن و بگاش میدن.
ما که هنوز تکنولوژی زنبورا رو نداریم، اگر عزیزی خواست خودکشی کنه مفید خودکشی کنه و اون Hated ای که مد نظر همه‌ست رو هم با خودش ببره.

 

[پریشون]

بلک میرر یه اپیزود داره به اسم Hated In The Nation و خیلی جالبه؛ یه وبسایتی هست که نظرسنجی می‌کنه منفورترین فرد در حال حاضر چه کسیه، کسی که همه دیسش می‌کنن و کلاً ازش متنفرن. بعد میاد با استفاده از یه ارتش زنبورهای رباتی هرکجا که باشه خفتش می‌کنه نیشش می‌زنن از سوراخ دماغش بالا میرن و خلاصه سر و تهِ طرفو یکی می‌کنن و بگاش میدن.
ما که هنوز تکنولوژی زنبورا رو نداریم، اگر عزیزی خواست خودکشی کنه مفید خودکشی کنه و اون Hated ای که مد نظر همه‌ست رو هم با خودش ببره.

با جمله ی اخر موافقم حداقل این دنیا رو برای بقیه یکم قشنگ تر کن

 

[zeynabgol]

براش آهنگ everything i wanted از بیلی رو میفرستم.

 

[Radikal]

من هر وقت جدی به فکر خودکشی بودم به خودم گفتم فقط ۱۰ روز رو طوری زندگی کن که انگار آخرین روزهای عمرته...
تو که میخوای بمیری چیزی برای از دست دادن نداری، داری؟

به عنوان آخرین روزهات سعی کن با خودت مهربون باشی سعی کن بری برای خودت شکلات بخری، بری چیزهایی که دوستشون داری رو ببینی حتی فقط ببینی, برو اون خودکار گوگولی های لوازم تحریر ها رو نگاه کن با دقت, کتاب های نو رو باز کن بوشون کن...برای خودت یک شاخه گلی که دوست داری بخر , به شب زل بزن ستاره ها رو بشمار، اگر ماه کامل بود برو یک گوشه زوزه بکش، سوار تاب شو چشمات رو ببند بادی که میخوره به صورتت رو حسش کن، برو به آدم هایی که خیلی وقته ندیدیشون بگو دوستشون داری ، برو یک جای سبز روی چمن ها دراز بکش چشمات رو ببند و به هیچی فکر نکن ، برو برای گربه ها غذا ببر ، برو استخر کلت رو بکن زیر آب اصلا از بالاترین جا شیرجه بزن تو آب ، یک کاری که همیشه میترسیدی مثلا کشتی صبا رو سوار شو...
برو یک شهر دور اگر میتونی ...
کتاب بخون ، پادکست گوش بده، یک‌طوری که انگار اخرین باره...
برو یک فیلمی که برات جذاب بوده رو نگاه کن
بعدش اگر دیدی زندگی ارزش ادامه دادن نداره ، شاید تصمیمت درست باشه ولی ایا ارزش تموم شدن داره؟
شاید بازم بتونی از این چیزهای کوچیک زندگی لذت ببری ... خصوصا اگر بدونی قراره به زودی بمیری...

با همین فرمون وقتی که خیلی حالم بد بود، از کارم استعفا دادم یک هفته رفتم یک اقامتگاه بوم‌گردی اون طرف ایران و تنها توی کویر زندگی کردم ذره ذره چیزهایی که قشنگ بودن رو حس کردم بعدش برگشتم و زندگی ادامه داشت :)
میتونی بهم پیام بدی اگر دوست داشتی و حالت بد بود به خاطر اینکه
I've been there *-*

 

[خاکی]

یدونه پست درست حسابی بذار اینجا که از نظر خودت یکی که میخواد بمیره رو قانع کنه، بعد بمیر
اگه بعد نوشتنش باز هم خواستی خودتو بکشی بدون پستت پشم نمی‌ارزد، از نو بنویس

 

[sara-li]

یبار برای صمیمی ترین دوستم اتفاق افتاد! ما همیشه مدام در حال چت کردنیم توی واتساپ بعد من اون روز دو ساعت رفتم بیرون و بعد که برگشتم دیدم پیام داده بود که خداحافظ و من الان قرص کنارمه و .... من قشنننننگ یخ زده بودم حتی نمیتونستم تایپ کنم چیزی!!! همش قسمش میدادم که صبر کن گوش کن به من ... دیگه تند تند زنگ زدم مامانش که بره سر وقتش!! وای حالم بد میشه بهش فکرم میکنم ... ( اما ادامه ماجرا خنده دار بود بعدش که مامانش رفت تو اتاقش اون بهم پیام داد چرا رفتی خبر کردی همه رووو فقط یه لحظه دیگه مونده بود تموم شه همه چیز! بعد من بهش گفتم برای همیشه خداحافظ دیگه باهات حرف نمیزنم اینقدر فشار و استرس بهم وارد شده بود که میخواستم خودم برم بکشمش خلاصه اون روز تا شب دویست بار بهم زنگ زد معذرت خواهی کرد ... اما واقعا هنوز حالم بد میشه و نفسم میگیره وقتی بهش فکر میکنم ....
در کل در چنین شرایطی نه میشه با طرف احساسی حرف زد چون بدتر احساساتش جرحیه دار تر میشه و عین فیلم هندیا میشه آخرش و نه اینکه میشه منطقی و رک باهاش حرف زد چون اینجوری هم ممکنه طرف لج کنه و بدتر دست به انجامش بزنه!! کلا یه شناخت و روان شانسی عمیقی از طرف لازم داری که بدونی بسته به شخصیتش بهش چی بگی اون موقع! مثلا من دوستمو میشناختم میدونستم چکار کنم خصوصا اون قهر آخرم که عین آب رو آتیش بود
بچه ها منم چند بار شرایط خیلی خیلیییی سختی برام پیش اومد که واقعا به پوچی رسیده بودم بعد رفتم توی نت سرچ کردم روش های خودکشی(از خودم خجالت میکشم!) بعد گوگلم نامردی نمیکرد میمومد دونه دونه روشا رو میگفت بعد من هر کدومو که میخوندم میمومدم تصور میکردم اون ثانیه ای که این کارو میکنم چه بلایی سر اون قسمت بدنم میاد بعد دست میکشیدم روی بدنم میدیم هنوز سالمه و جون داره و اونقدررر حالم بد میشد که سریع از صفحه خارج میشد و میبستمش ... واقعا خیلی عذاب وجدان دارم وقتی به این فکر میکنم که روزی میخواستم همچین کاری کنم. حس ضعیف بودن بهم دست میده ... بچه ها تو رو خدا خودتونو دوست داشته باشید همین! سلول به سلول بدنتون رو دوست داشته باشید و حتی خونی که توی رگ هاتون جریان داره ... این بدن بخاطر شما داره کار میکنه شما هم هواشو داشته باشید..

 

[Bk_201]

آدمی که از همه چی بریده رو نمیشه با حرفهای قشنگ نجات داد
به جای حرف های مفت و بی ارزش بهش یه دلخوشی بدید
یه دلخوشی که این دنیای کثیف رو تحمل کنه

 

[MRΣZA]

بهش اشعار مولانا و سعدی رو میدم‌.
و بهش میگم که اگر تمام دنیا هم از تو بیزار باشن هنوز یک نفر هستش که قبلش بخاطر تو می‌تپه :) (برداشت آزاد)