نیازمندی‌های خلاقانه

[iShirley]

یدونه از اینا :

 

[خاکی]

حال

 

[melina03]

حافظه

 

[Retr026]

کافه موزه گربه ایرانی

وسط قهوه خوردن کلی گوربه بغل کنم

 

[Sanich]

تمرکز در حد کار عمیق

 

[valter]

خواب

 

[باشد که بِشَد]

1- یه نفر که دوسه میلیون بده برم باهاش کتاب بخرم

2-ایان سامرهلدر بیاد کنارم بشینه باهاش حرف بزنم

 

[آفرودیت]

نیازمند زمان مناسب که بتونم همه کتاب های محمود دولت آبادی رو بخونم

 

[*100RA*]

پول پول پول
تمام نیازمندی های اینجا با پول حل میشه

 

[TiaTi]

معجزه.

 

[آفرودیت]

ذهن آگاه با افکاری مثبت

 

[who_cares]

یه ماشین اوراقی که بکوبونمش به در دیوار و باهاش تصادف کنم و بزنم به ستون و بدنه اش رو بترکونم
و بعدش اوراقش کنم

 

[مثبت]

یکی از دستام مو برداره

 

[زار]

مثانه‌ای بزرگتر

 

[KOURO$H]

یک جعبه کدکس جهت ایمنی در خصوص آمیزش با عوامل ترمیم نمره

 

[رامتـین]

دکه فلافلی در شیطان بزرگ - نیویورک - سنترال پارک - بولوار شهید جان.اف.کندی - جنب اغذیه مک دونالد - فلافلی ممل آمریکایی

ویرایش : فردا افتتاحیه هست . هم کانادا داریم هم کوکا هم ایستک . سس تند عهوازی هم هست .

 

[Phoenixyeah]

یکی رفیق پایه که هر غلطی به ذهنمون برسه بکنیم