♤ دال دوست داشتن، حسین وحدانی، نشر ویدا
×حقیتا کتاب پرفروشیه اما مُردم تا خوندم، اصلا دوسش نداشتم یهسری مجموعه دلنوشته وبلاگطوره، بهنظرم کتاب نبود و تمومش کردم اما بهزور از وسطش فقط ورق میزدم برسم به یه جایی که خوب باشه.
♤ شیفتگیها، خابیر ماریس، نشر چشمه
با یک باشگاه کتابخوانی شروعش کردم اما روندش خیلی کند بود و واقعا حوصلم نمیکشید. جذب داستان نشدم.
♤ جنگجوی عشق، گلنن دویل، نشر میلکان
دقیقا وسط کتاب بودم که اشتراک طاقچه بینهایتم تموم شد و نصفه موند
البته بعدا دوستم کتابو بهم هدیه داد ولی حس خوندنش نمیاد.
♤ رویازاد آهنین، جولی کاگاوا، نشر باژ
چون تو همخوانی شروعش کردم، کلا ۹۰٪ کتابایی که با همخوانی قراره بخونم نمیخونم
داستانش هم خیلی جذبم نکرد.
♤ داستانهای کوتاه طنز، علیرضا لبش، سوره مهر
بدترین مجموعه طنزی که خوندم، اصلا خندهدار نبود، بیشتر مجموعه داستانکهای اجتماعی کلیشه مسخره بود.
♤ روانشناسی تنبلی، ؟ ، ؟
احساس کردم زندگی بیتنبلی بیمعناست و کیفش رو از دست میده. دیگه نخوندم که خدایب نکرده به راه راست هدایت نشم.
♤ من پیش از تو، جوجو مویز، نشر آموت
قبلش فیلمش رو دیده بودم، حوصلهم نکشید بخونم.
♤ پس از تو، جوجو مویز، نشر آموت
خدایااا! خیلی مسخره بود، یعنی فکر کنم فقط نوشته که ادامه داشته باشه. داستان از فرار دختر ویل شروع میشد!
فکر کنید ویل دختر داشته باشه
♤ هوش مثبت، شیرزاد چمین، نشر کلک آزادگان
کتاب خیلی خوب و مفیدی بود، و بازهم همخوانی! احساس کردم خوندنش وقت و تمرکز و تمرینکافی میخواد که خب تو اون بازه زمانی موجود نداشتم.