کتاب‌های نصفه ‌رهاشده

[الهه ن]

سلام. خب، همه‌امون قطعاً یه کتاب‌هایی رو شروع کردیم که ادامه ندادیم، خب تو این تاپیک بگید چه کتاب‌هایی رو شروع کردین به خوندن اما ادامه ندادید و بگید که چرا ادامه ندادید؟ قطعاً ادامه‌ ندادن به خاطر مشغله‌ی تحصیلی و شغلی مدنظر نیست. منظور محتوای مورد انتظار رو نداشت، ترجمه‌اش خوب نبود و ... . ترجیحاً انتشارات و مترجم (در صورت وجود) رو هم بگید.

 

[Chandler.]

♧بوف کور!
فقط صد صفحه بود اما نتونستم، تا ص پنجاه خوندم و حس کردم دیگه نمیکشم که ادامه بدمش .
انگاری یچیزی داخلش بود که ذهنمو از ادامه دادنش واداشت(شاید مسخره بنظر بیاد)
و ازطرفی اصلا نتونستم درکش کنم.

♧بیشعوری!
دوبار قصد خوندنش رو داشتم و هر دوبار نیمه کاره رها شد. با تمام احترام بنظرم کتاب مسخره ایه و اصلا محتوای مناسبی نداره(من بهش میگم کتاب زرد).

♧طریق بسمل شدن!
بدون هیچ تحقیق و صرفا بخاطر اسم نویسندش خریدمش و از بس ازهم گسیخته و نامنسجم بود نتونستم بخونمش.
پ.ن۱: بعدا که نقدش رو خوندم فهمیدم دیگران هم همین حسو داشتن نسبت به کتاب.
پ.ن۲: بنظرم اگه نویسنده کتاب رو کمی دستکاری و مرتب میکرد میتونست کتاب خوبی بشه.
●حالا بعدا بازم راجع به بقیه ی کتابای نصفه کارم میگم. :)

 

[زار]

دشت_آنتوان چخوف ترجمه فرشته افسری
زندگی جعلی من(My life as a fake) _ peter carey ترجمه شهرزاد لولاچی

بیشتر شاید بخاطر این باشه ک دیگه مثل قبل اعصاب کتاب خوندنو ندارم و واس همین هزار کتاب نخونده که دوست دارم بخونم ولی شرایط(!)شو ندارم تو لیستم هست،اما درمورد این دوتا ک از هرکدوم حدودا۳۰صفحه خوندم(همینقد تنبل و متوقع) فکر میکنم ترجمه‌ها یجور حوصله سربریه و حقیقتا نتونستم ارتباط برقرار کنم،و اصولا از رمانایی که خیلی کش اومدن خوشم نمیاد،این ویژگی رو قبلنم داشتم ولی الان دیگه خیلی بیشتر شده انگار،چون بالاخره هرچیزی ی مقدمه‌ای نیاز داره ولی من منتظرم ک همونم زودتر تموم شه،ولی تواین دوتا تموم نشدو من کنار کشیدم

 

[Farnaaaz]

زندگی، جنگ و دیگر هیچ، نوشته اوریانا فالاچی، ترجمه لیلی گلستان
من خیلی نتونستم با کتاب ارتباط بگیرم. به خاطر اینکه خب کتاب اصلا داستانی نیست و گزارشی از وقایع جنگ ویتنام هست که اوریانا خودش تجربه کرده. به همین خاطر هیچ تعلیقی وجود نداره.
و اینکه کلمه هایی هستند که نمیدونی چطور تلفظ کنی چون اسپلشون تو پی نوشت صفحه ها نیومده.
و بعد هم اینکه ترجمه میتونست روان تر باشه....

در کل کتاب سخت خوانیه. فکر نکنم دیگه سراغش برم.

 

[hypnos]

کتاب خاطرات خانه اموات اثر فودور میخاییلوویچ داستایوفسکی .قلمش سلیس نیست و همین باعث میشه بعد چند صفحه احساس خستگی کنی .اما نویسنده ماهری داشته و خیلی از وقایع رو باور پذیر کرده

 

[hosam.r]

حافظ ناشنیده پند
ایرج پزشکزاد نشر قطره

به نظرم کتاب، چندان مستند نبود و گاهی تلاش نویسنده در جهت ایجاد موقعیت‌های طنز تو ذوق می‌زد و باعث می‌شد نتونی با کتاب همراه شی (حتی تو کتاب دایی‌جان ناپلئون هم گاهی این موضوع مشهود بود اگرچه بسیار کمتر و البته باید گفت دایی‌جان ناپلئون کتاب عالی‌ای بود و اگه دنبال یه رمان طنز خوب می‌گردین حتما بخونینش)

برادران کارامازف
داستایوفسکی
ترجمه صالح حسینی

غلط کردم!‌
باید می‌خوندم ادامه‌ش رو هم.
یه مقدار سخت‌خوان بود برای حال و هوای وقتی که شروع کرده بودمش...

 

[Key]

تاریک ترین شب جنا شوالتر
وقت نکردم تمومش کنم و بعد یادم رفت.

 

[Maia]

کتاب کوری
داستانش خیلی یکنواخت بود و همینطور خسته کننده(به نظر خودم*)

 

[.shadi.]

تبصره 22
دو بار تو فاصله زمانی یه سال رفتم سراغش و هر دوبار از 50 صفحه بیشتر جلو نرفتم. کشش نداشت برام ولی خب خیلی کتاب تعریف شده ای هست و تو خیلی از لیستای درست حسابی کتاب اسمش هست. نمرشم تو گودریدز خوبه و سخت خوان هم نیست برای من. نمیدونم چرا اصن دلم نمیره ادامش بدم. اگه کسی خوندتش لطفا توضیح بده مشکل کجاس :د

 

[mohad_z]

♤ دال دوست داشتن، حسین وحدانی، نشر ویدا
×حقیتا کتاب پرفروشیه اما مُردم تا خوندم، اصلا دوسش نداشتم یه‌سری مجموعه دل‌نوشته وبلاگ‌طوره، به‌نظرم کتاب نبود و تمومش کردم اما به‌زور از وسطش فقط ورق می‌زدم برسم به یه جایی که خوب باشه.

♤ شیفتگی‌ها، خابیر ماریس، نشر چشمه
با یک باشگاه کتابخوانی شروعش کردم اما روندش خیلی کند بود و واقعا حوصلم نمی‌کشید. جذب داستان نشدم.

♤ جنگجوی عشق، گلنن دویل، نشر میلکان
دقیقا وسط کتاب بودم که اشتراک طاقچه بی‌نهایتم تموم شد و نصفه موند البته بعدا دوستم کتابو بهم هدیه داد ولی حس خوندنش نمیاد.

♤ رویازاد آهنین، جولی کاگاوا، نشر باژ
چون تو همخوانی شروعش کردم، کلا ۹۰٪ کتابایی که با همخوانی قراره بخونم نمیخونم داستانش هم خیلی جذبم نکرد.

♤ داستان‌های کوتاه طنز، علیرضا لبش، سوره مهر
بدترین مجموعه طنزی که خوندم، اصلا خنده‌دار نبود، بیشتر مجموعه داستانک‌های اجتماعی کلیشه مسخره بود.

♤ روان‌شناسی تنبلی، ؟ ، ؟
احساس کردم زندگی بی‌تنبلی بی‌معناست و کیفش رو از دست میده. دیگه نخوندم که خدایب نکرده به راه راست هدایت نشم.

♤ من پیش از تو، جوجو مویز، نشر آموت
قبلش فیلمش رو دیده بودم، حوصله‌م نکشید بخونم.

♤ پس از تو، جوجو مویز، نشر آموت
خدایااا! خیلی مسخره بود، یعنی فکر کنم فقط نوشته که ادامه داشته باشه. داستان از فرار دختر ویل شروع میشد!
فکر کنید ویل دختر داشته باشه

♤ هوش مثبت، شیرزاد چمین، نشر کلک آزادگان
کتاب خیلی خوب و مفیدی بود، و بازهم همخوانی! احساس کردم خوندنش وقت و تمرکز و تمرین‌کافی میخواد که خب تو اون بازه زمانی موجود نداشتم.

 

[pouryaa]

داستان سیستان از رضا امیرخانی
میدونستم موضوع کتاب رو،ولی با توجه به کتابای قبلی امیرخانی انتظار داشتم نگاه واقع گرایانه تری به ره بری داشته باشه
در واقع میخواستم از قلم یه فرد انقلابی هم این مسئله رو ببینم ولی خب پر بود از غلو و اغراق تو ذوق زننده


روانشناسی تصویر ذهنی از مکسول مالتز
خیلی تعریفش رو شنیده بودم که به طور علمی به موضوع سلف ایمیج می پردازه ولی خب دست کمی از کتابای بازاری خودیاری نداشت و تنها چیزی که توش نبود تم علمی بود

سفر درونی از اشو
از اشو شهامت رو خونده بودم و خیلی خوشم اومده بود
این یکی رو هم خریدم که باز از اشو بخونم
ده پونزده صفحه اولش داشت درباره اهمیت ناف و این که ناف مرکز بدنه و باید به نافمون‌ اهمیت بدیم حرف میزد(به جان خودم همینجوری بود)
دیگه تو ذوقم خورد، بقیه اش رو نخوندم


قوی سیاه از نسیم نیکلاس طالب
این یکی خیلی خوب بود،ولی اونقدر موضوعش تخصصی اقتصادی و دور از علایقم بود که ترجیح دادم کتاب رو بذارم کنار و پادکست های خلاصه اش رو گوش بدم

 

[ماهی]

خالکوب آشویتس
در واقع شروعش کردم که هم یه کتاب متفاوت خونده باشم هم ببینم بقیه چجوری کتاب میخونن :/ (باشگاه کتابخونی ۹۹) ضمن اینکه علاقه‌مندم به داستان های واقعی
منتها نویسنده جوری داستان رو روایت میکرد که نه تنها جذابیتی نداشت بلکه حوصله سر بر بود و حس میکردم دارم وقتم رو هدر میدم، داستان هم ترجیح میدادم راجع به شرایط اونجا بیشتر بگه ولی انگار گیر داده بود به رابطه خالکوب و دختره که جالب نبود و توصیف هاشم که خوب نبود
یه مقداری میخوندم که بقیه میخوان نقدش کنن متوجه بشم چی میگن. ولی دیدم انگار خبری نیست، ولش کردم رفتم سراغ یه کتاب دیگه

 

[آرتمیس]

بیست هزار فرسنگ زیر دریا _ ژول ورن

کتاب های ژول ورن رو خیلی دوست دارم ولی این یکی رو فقط چند صفحه خوندم و بعد ولش کردم
هم جذب داستان نشدم و هم ترجمه اش زیاد خوب نبود

 

[^N^]

جی کی رولینگ نویسنده ی خیلییی مشهور و پرفروشیه آما ....
من اصلا نمیتونم با کتاب اوای فاخته ش کنار بیام ...
البته که ترجمش هم دلیل خوبی بود برای ادامه ندادنش ... یه ترجمه ی پر از دست انداز و غیرموزون ...

 

[Mani.F]

عقاید یک دلقک

برخلاف چیزایی که ازش شنیده بودم، زیاد جالب نبود. از ترجمه مزخرفش که بگذریم با عقاید خود دلقک و نویسنده‌ی دلقکش حال نکردم

 

[MRΣZA]

کیمیاگر پائولو کوئیلو - نشر ثالث
تقریباً نیمی از کتاب رو خوندم ولی خیلی آزار دهنده بود.
بنظرم ترجمه‌اش خوب بود ولی نویسنده اصلاً خوب نبود.
مشکل اصلی‌ام این بود که اصلاً شبیه به رمان نبود و خط داستانی خوب و باورپذیری رو نمی‌تونست روایت کنه.
کتاب پُر بود از جملات قصار و شعاری!
و احساس می‌کنم فضاسازی خوبی هم نداشت.
با محتواش کاری ندارم (شاید ایده و مفاهیم خوبی رو داشته) ولی بنظرم فرم‌اش افتضاح بود.
اینها صرفاً نظرات و احساسات خودمه و من فرد کارشناس و حرفه‌ای نیستم.

 

[reihony]

Fangirl
پیشنهاد تراپیستم بود
داستانش زیادی یکنواخت بود برام و حتی وسط چیزی که قرار بود مثلا پیچش داستانی باشه ولش کردم

 

[Frmesk]

غرب‌زدگی- جلال‌آل‌احمد
برای کلاسِ نویسندگی باید آثار چندتا نویسنده‌ی ایرانی رو کامل می‌خوندیم. من قبل‌تر چندتا کتاب از آل‌احمد خونده بودم و خنثی بودم نسبت به قلمش اما این کتاب واقعاً از نظر محتوا چنان پوچ بود که نتونستم تمومش کنم.
کتاب دیگری که از 14سالگی تصمیم دارم بالاخره تمومش کنم اتروسکان از میکا والتاری‌ه. خیلی نخوندنی‌ه. ((: نمی‌دونم چطور بگم که منظورم چیه، کتابیه که با خودت میگی چرا باید بخونم اصلا؟ ایرادی هم در ترجمه‌ش پیدا نکردم. ((:

 

[Hami J]

Dune - frank herbert
به عنوان اولین رمان بلند انگلیسی یکم سنگین بود تصمیم گرفتم با چیزای سبکتر شروع کنم و بعد برگردم بهش...چیزای دیگه رو خوندم ولی برنگشتم بهش بدون هیچ دلیلی ولی الان که دقت میکنم همون 100 صفحه اول اونقدری کشش ایجاد کرده که دوباره برم سراغش