اگر به یه گله گرگ بزنه، مقصر چوپانه نه گوسفند. اگر گله گوسفند تو فصل زمستون از گشنگی بمیره، گله دار مقصره نه زمستون.
چوپان اساسا برای اینه که از گوسفند در برابر شرایط محیطی دفاع کنه. وگرنه گوسفند که خودش میچره و نیازی به چوپان نداره! نمیدونم چطور از این ساده تر میشه بیان کرد!
ذات سگ چیه؟ حیوان وحشی و درنده. اما برای مبارزه با مواد مخدر تربیت میشه، برای نجات جون انسان تو زلزله و سیل تربیت میشه، برای مبارزه با تروریسم و بمب گذاری تربیت میشه. سگ از ملت ایران بیشتر میفهمه و نژاد بهتری داره یا اینکه با ابزارهای مختلف تربیت شده؟ مردم از اون سگ کمترن؟ مردم از گوسفند بی شعور ترند؟ قبول، چرا حکومت نتونسته همین سگ ها و گوسفند هارو درست تربیت کنه؟
رسانه دست حکومته، آموزش دست حکومته، قانون دست حکومته، ثروت دست حکومته، نیروی نظامی و انتظامی دست حکومته، حتی صلاحیت انتخابات (که رسما انتصاباته) هم دست حکومته. مردم برای ایجاد تغییر چه قدرتی دارند؟
در هر سیستمی برای ایجاد تغییر و افزایش بهره وری، باید عضو اهرمی اون سیستم رو شناسایی کرد و بهبودش داد. کوچکترین تغییر در عضو اهرمی، بیشترین اثرگذاری رو در بهره وری سیستم داره. تو این سیستمی که مردم حتی حق رای هم ندارند، عضو اهرمی کجاست؟
عاقبت جمعیت امام علی رو ببینید. عاقبت زهرا محمدی رو ببینید. همه اینها مردمی بودند که خواستن به اندازه خودشون تغییری در وضعیت مملکت ایجاد کنند، واکنش سیستم به اونها چی بود؟ حذف و ارعاب و سرکوب!
زلزله کرمانشاه رو ببینید. مردم خروار خروار سرمایه انسانی و مالی سمت کرمانشاه سرازیر کردن. سیل پارسال رو ببینید. آتش سوزی های امسال رو ببینید. زلزله ورزقان، بویین زهرا، بم و ... مردم چی کم گذاشتن؟ حکومت برخاسته از دل مردم نیست. حکومت متاثر از ملت نیست. حکومتی که تو جنگ، بعد از جنگ، تو زلزله و ... برای خودش کیسه دوزی میکنه، حکومتی که دستش تو بیت الماله از مردمی که تو انقلاب و جنگ از همه چیزشون برای هموطنشون میگذشتن بر نخاسته. سیستم فساد زا و فساد زی مردم فاسد تربیت میکنه نه بر عکس!
حکومتی که کرور کرور پلیس و خروار خروار تجهیزات ضد شورش برای سرکوب مردم داره، نمیتونه از همینا برای پراکنده کردن مردم از محوطه پلاسکوی در حال سوختن استفاده کنه؟ مردم خر بودن و رفتن تو خیابون، حکومت نمیتونست افسارشونو بکشه؟
طی شونزده سال تحصیل شاید یک نمره (اون هم ناخواسته) تقلب کرده باشم، اما این تقلب نکردن من چه تاثیری در جامعه ای میذاره که از بالا مسیر تقلب چیده میشه؟ تو مملکتی که رییس دیوان محاسباتش رسما قانون رو دور زده، جعل سند و مدرک کرده، پایان نامه سرقت کرده، چطور به بچه م بگم پسرم تقلب نکن تقلب کار بدیه؟ چطور یه دانشجوی کارشناسی تقلب نکنه وقتی میبینه بدون تقلب کمترین معدل رو داره و دزد ترین و متقلب ترین میره میشه رییس دیوان محاسبات؟ این همه مردم نسبت به این ماجرای دیوان محاسبات اعتراض کردن. این همه سند رو کردن، این همه داد زدن. نتیجه؟ مردک دزد متقلب اومد گفت ما از اینهایی که بهمون تهمت زدن میگذریم! مردم اینجا چه تقصیری دارند؟
تو شهری که شتر دزد میشه حاکم، برای گزمه شدن باید تخم مرغ دزد شد!
حالا که اعصابمو خرد کردین و فکمو گرم اینم بگم. رابطه ما با سایر مردم، رابطه مردم با حکومت میتونن ذیل یک بازی (نظریه بازی) تعریف بشن. اگر تو یک بازی اعتماد وجود داشته باشه، نقطه تعادل بازی بیشترین نفع و کمترین ضرر رو برای طرفین بازی مشخص میکنه. این اعتماد در صورت شکسته شدن جامعه رو به سمت جامعه فریبکار و متقلب سوق میده.
این بازی رو انجام بدین تا متوجه منظورم بشین. تا متوجه شین علت متقلب و فریبکار شدن مردم چیه.
فارغ از این مساله، یکی از انواع بازی ها بازی دیکتاتوره. تو بازی دیکتاتور یک طرف بازی قدرت تصمیم گیری و اثرگذاری داره و تعیین کننده بازیه، و طرف دیگه تنها میتونه خودشو با شرایطی که دیکتاتور تعیین میکنه وفق بده. تو نظریه بازی تو هر بازی هر بازیکن به دنبال حداقل کردن ضرر حتمی و حداکثر کردن حداقل سود تضمینیشه. تو بازی دیکتاتور اگر منطبق با تصمیمی که دیکتاتور برات گرفته بازی کنی، ضررت نه حداقل که حداکثر میشه. (همون جمعیت امام علی رو در نظر بگیرید.)