اکثریت ۶١ درصدی مردم ایران به این زبان صحبت میکنن، در عین حال پشتوانه تاریخی و فرهنگی عمیق این زبان رو نمیشه نادیده گرفت. جالبه که این برتریها رو نادیده گرفتید.
برتری خاصی نیست. تمام زبان های ایران فرهنگ و تاریخ شکلگیری خودشون رو دارن، و بیشتر فولکلر های ایران توی زبان های مختلف با نوع خاص خودشون وجود دارن. جمعیت جغرافیایی خاصی رو دارن که به اون زبان صحبت میکنه.
اگه دارید راجع به ایران تا قبل از رضاخان صحبت میکنید، شاید درست باشه. اما شما میتونید یک بلوچ یا کرد سنی رو که در دولت ایران مسئولیت داشته بهم معرفی کنید؟ من که پیدا نکردم چنین کسی رو. اساس گزینش استخدام هم بر تفتیش عقایده که طبق نص صریح قانون جرمه. نمیگم اقلیتها تو ایران تحت فشارن ولی با این حرف شما هم موافق نیستم.
من تا جایی که یادمه هر منطقه توی ایران رای گیری میکنه برای فرستادن یک نفر به مجلس. اینکه کی رای بیاره، انتخاب مردمه. مردم هم معمولا کسی رو انتخاب میکنن که به خودشون شباهت بیشتری داره.
فدرالیسم برای ایران جواب نمیده، وارد جزئیات نمیشم دیگه. در همین حد بگم که شما هرگز نمیتونید بین مردم ایران مرز قطعی بکشید.
من نگفتم فدرالیسم برای ایران بهتر جواب میده، ولی سیستم خوبی هست برای استقلال دادن به بخش های کشور، و هر استان میتونه بر حسب صنایع خودش رشد کنه.
مرز کشیدن معنیش این نیست که هر کس توی استان خودش زندانی شده! مردم میتونن جابه جا بشن، تفاوتش اینه که مالیات و نوع صنایع و نوع مصرف پول از یک تصمیم دولت مرکزی بیشتر میرسه به دولت های ایالتی، که منافع خودش رو داره.
مهمترین دلیلی که حکومت مرکزی تو ایران به قومیتها پروبال نمیده، ملاحظات امنیتیه. اگه ایران بتونه در منطقه با کشورهای همسایش روابط پایداری برقرار کنه که منافع طرفین توش حفظ بشه، من فکر میکنم حکومت رویکردش رو عوض کنه.
بیشتر فکر میکنم دلیلش این هست که بخش هایی از ایران خواستار استقلال دارن از حکومت مرکزی، و خوب حکومت مرکزی موافقش نیست.
آزادی از لحاظ فلسفی یه توهم و از لحاظ سیاسی یه فریبه. این آزادی بیان چرا موقع انکار هولوکاست یهو غیب میشه؟
انکار هولوکاست فقط توی چند کشور اروپایی غیر قانونی هست، توی امریکا، هنوز میتونه هولوکاست رو انکار کنی.
این حرفتون فقط یه شعاره، پشتبانه ی خاصی نداره.
توهین به ریشههای هویتی یه فرد، فرق چندانی به توهین به شخص اون فرد نداره. یه نفر اگه به مادر شما توهین کنه، فرقی نمیکنه با کسی که به کشور شما توهین کرده. تو هیچ کدوم از این دوتا فرض به فرد شما توهین نشده.
نه به پدر مادر من توهین شده نه من.
اولا اینکه جهان سومی بودن، خصوصیت منفی محسوب نمیشه. صرفا یه شرحیه از وضع صنعت و منابع اون کشور.
اگر از کشور جهان سوم، منظوری که برداشتید کشور در حال توصعه بودن هست، معنیش اینه که کشوری که توصعه نیافته، این خصوصیت مثبتی نیست! وضع صنعت و اقتصاد یک کشور قدرت تبادل اقتصادیش رو با باقی کشور ها مقایسه میکنه، و نوع زندگی مردم اون کشور رو، چطور میتونید بگید خصوصیت منفی ای نیست؟
دوم اینکه طبق اون توافقی که بین ٨٠ کشور دنیا امضا شد (تو ایران به اشتباه به کاپیتولاسیون معروفه) چنین خطری اساسا وجود نداره.
سوم هم اینکه تفاوت فرهنگی و زبانی یه چیز عادیه و باعث اطلاق لفظ توحش به مردم یه کشور نمیشه. (البته وحشی و تروریست نامیدن مردم ایران هنوزم از طرف دوستان امریکاییمون ادامه داره)
دوباره هنوز هیچ لینکی به تعریف اون قانون ندادید، به خاطر همین من نمیتونم در مورد اون قانون نظر خاصی داشته باشم.
من نشنیدم کسی مردم ایران رو به طور کلی تروریست معرفی کنه. به طور کلی تقریبا همه حتا نخست وزیر اسراییل مردم ایران رو جدا میکنن از دولت ایران، از مردم ایران تشکر و تعریف میکنند، و دولت ایران رو یک دولت پشتیبان تروریست نام میبرند. و دلیلش هم واضعه، ایران از گروه هایی پشتیبانی میکنه، که توی لیست گروه های تروریستی جهان جا دارند! و دوباره این موضوع هیچ ربطی به مشکلات داخلی نداره، و مربوط میشه به مشکلات ایران و باقی کشور ها.
ببینید شما خیلی اصرار دارید از دریچه نگاه خودتون قضیه رو توضیح بدید. خب ایرادی هم نداره. اما بذارید من یه tab دیگه کنار نظرتون باز کنم. امکان انباشت سرمایه در مناطق مرزی و در معرض آشوب قومیتی خیلی کمه. سرمایهدار ترجیح میده پولشو یه جایی سرمایهگذاری کنه که خیالش راحت باشه (دقیقا همین موضوع راجع به جذب سرمایه به ایران از کشورای دیگه دنیا هم مطرحه). میبینیم که نهایتا تبعیض و ضعف اقتصادی و مسائل امنیتی تو یه نقطه به هم رسیدن.
من تلاش دارم میکنم از دریچه ی شما مشکلات رو ببینم، ولی دارید مشکلات داخلی و خارجی رو با هم ترکیب میکنید، تبعیض مذهبی، قومی، زبانی رو با هم ترکیب میکنید.
به من هیچ معیار خاصی برای مقایسه نمیدید.
بهائیت یه جریان سیاسیه و نه یه مذهب. به طور مستقیم هم از طرف صهیونیستها ساپورت میشه. البته میشد با جلوگیری از انحلال انجمن حجتیه، مبارزه با بهاییت کماکان پایههای مردمی خودشو داشته باشه و تا این حد امنیتی نباشه. ولی خب، میبینیم که نشد! :)
بهالله اگر یادم باشه سال ۱۸۱۰ به دنیا اومد و سال ۱۸۹۰ مرد، قبل از جنگ جهانی اول، و قبل از جنگ جهانی دوم، و قبل از شکل گیری اسراییل. دورانی که فلسطین هنوز وجود نداشت، و بخش از دولت عثمانی بود.
این اون چیزی هست که توی مردم ایران من نمیفهمم، ازادی و برابری میخواید، ولی تا وقتی فقط و فقط به نفع خودتون هست، نه برای گروه هایی که ازشون خوشتون نمیاد.
شاه البته ایرادش اینجا بود که وابسته بود. پایبندیش به اسلام هم شاید کمتر از مسئولین فعلی نبود. اینا البته چیزاییه که تو کتابای تاریخ مدرسه گفتن بهمون. حرجی نیست به شما اگه اینطور فکر کنید.
شاید بد نباشه در مورد انقلاب سفید و میزان شکایت های مراجع ایران قبل و بعد از اون کمی بخونید. در صورتی که زمان پهلوی به خاطر اینکه وضع مالی ایران بهتر بود، ارزش بیشتری داده شد به بخش های مختلف ایران که کمک زیادی به شکل گیری فرهنگ ایرانی کردند، و سرمایه گذاری زیادی شد برای حفظ بخش های تاریخی کشور و قدرت دادن به پایتخت هر استان برای رشد.
نکته بعد اینکه اسلام مخالف تکثر در جامعه نیست. زیر پرچم حکومت پیامبر هم یهودیا و نصرانیا زندگی میکردن و کسی متعرضشون نمیشد.
رویکرد تبعیض آمیزی که ازش حرف میزنید، قبل از جمهوری اسلامی هم وجود داشته. دلایل سیاسی هم داره بیشتر.
و اینکه طبق قانون اساسی، مذهب رسمی کشور، مذهب اکثریته. اگر اهل سنت اکثریت باشن، حتی رهبر هم باید سنی باشه.
دوباره این بحث درمورد اقلیت های مذهبی نیست. ولی باز هم توی همین بخش از صحبت خودتون میتونید ببینید چرا اقلیت های مذهبی وضع سختی توی ایران دارند.
یه جا هم گفته بودید که رهبر و رییس جمهور ایران میتونن به راحتی قوانین رو عوض کنن که موافق نیستم باهاتون. قدرت سیاسیشون هم حتی اگه بهشون این امکان رو بده، از نظر قانونی چنین حقی ندارن.
ولی تاثیر خیلی بزرگی روی این دارند که کل کشور ایران داره به چه مسیری حرکت میکنه، و استان ها به طور جدا نمیتوننن تصمیم گیری مستقلی داشته باشن.