برق که میره چیکار می کنین ؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع پرواز
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • تگ‌ها تگ‌ها
    برق
می‌خوابم یا میرم موهامو مدل میدم و اینا:)) بعدم با نور فلش چندتا عکس ضایع میگیرم و در تفکر حجم سم بودنشون به سر میبرم تا برق بیاد:))
 
به نقل از asiww :
:)) :)) :))
هر وقت که عنوان اینجارو میبینم ایمان میارم ک منحرفم.:))( دو متر نیش باز)
کلیک کنید تا باز شود...
فقط تو نیستی منم اول همون فکرو کردم و سریع اومدم ولی دیدم نه از این خبرا نیست :-"
 
برقای ما درست راس ساعت دو ربع میره تا چهار و ربع
نهار خورده شکم پر میگیریم میخوابیم تا وقتی برق بیاد
ی تاپیکم بزنید برا وقتایی م آب بعد برق میره چیکار میکنید اونجا حرف زیاد دارم ( ایموجی قدم زدن)
 
به نقل از ید :
برقای ما درست راس ساعت دو ربع میره تا چهار و ربع
نهار خورده شکم پر میگیریم میخوابیم تا وقتی برق بیاد
ی تاپیکم بزنید برا وقتایی م آب بعد برق میره چیکار میکنید اونجا حرف زیاد دارم ( ایموجی قدم زدن)
کلیک کنید تا باز شود...
همینجا بگو دیه
من کتاب میخونم روز باشه. نباشه کتاب صوتی گوش میدم .بیهوده قدم میزنم در خانه. اهنگ گوش میدم و یخچال خالی می کنم. میشینم عکس های سبحان نگاه میکنم
 
تعریف کردم یه بار برقامون رفته بود خیلی عصبانی بودم برداشتم زنگ بزنم اداره برق هر چی از دهنم در میاد بگم
همون لحظه اول طرف گفت ببخشید
گفتم اشکالی نداره و خواهش میکنم و فلان ::|
خدای کظم غیظ در ثانیه اصلا -_-
 
اینجا فقط یه بار حدود ۲۰‌ دقیقه رفت
هیچ کاری هم نمیکنیم
فقط شر شر عرق میریزیم و قدر کولر را بیشتر میدانیم
 
یکی از سرگرمیام اینه داداشمو اسکل میکنم میگم گوشی رو بزن شارژ بعد تا نصف مسیر که میره یهو میفهمه برق نیست سیر دلم میخندم ... بعد یذره دیگه میگذره یادش که رفت یهو حالت جدی میگم زود باش زود باش تلویزیونو روشن کن فلانی اومده شبکه سه حرف میزنه بعد میره سمت کنترل همینه که میخواد برش داره باز یادش میوفته برق نیست و من باز سیر دلم میخندم ... و این ماجرا ادامه دارد ...
 
میرم با اعتماد به نفس گوشیمو بزنم به شارژ،بعد یادم می افته برق نیست و پاوربانک هم شارژ نداره:)
 
به نقل از sHaGaYeGh :
تعریف کردم یه بار برقامون رفته بود خیلی عصبانی بودم برداشتم زنگ بزنم اداره برق هر چی از دهنم در میاد بگم
همون لحظه اول طرف گفت ببخشید
گفتم اشکالی نداره و خواهش میکنم و فلان ::|
خدای کظم غیظ در ثانیه اصلا -_-
کلیک کنید تا باز شود...
چند سال پیش منم با خشم و عصبانیت زنگ زدم، یه آقایی گوشیو برداشت با صدا و لحنی بسیار خشن فرمود: بــلــه؟ -_- منم ترسیدم و قطع کردم =)) از اونجایی که شماره اداره برق 3رقمی بود و نمیتونستم بگم میخواستم دوستم و بگیرم و اینا، آماده بودم اگه پیگیر شدن و بهم زنگ زدن بگم میخواستم اداره آب و بگیرم و اشتباه شد =)) خودم از میزان ترسو بودنم کیف کردم اصلا :-"
 
۱)دنبال چراغ قوه می‌گردیم.
۲)باتری نداره:/
۳)دنبال شمع می‌گردیم و روشنش می‌کنیم.
۴)ادای اینو در میاریم که کار خیلی مهمی داشتیم و الان که برق نیست کلی وقتمون تلف شده و اعصابمون خورد شده و ...
۵)به هیچ کاری نکردن ادامه می‌دیم. :D
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا