تجربیات‌ تحصیلی‌ من‌(Vernal)

[Vernal]

سلام
توی دوران دانش آموزی(مخصوصا کنکور) خیلی وقت ها دونستن تجربه ی کسایی که شرایط مون رو قبلا تجربه کردن می تونه مفید باشه
و اینجانب به عنوان سردار آزمون با سابقه 3 بار شرکت در کنکور،واجب دونستم یه سری از مسائلی که ممکنه شما هم تجربه کنید رو باهاتون در میون بذارم
+لطفا اگه سوال یا پیشنهادی دارید اینجا بپرسید،این تاپیک برای پرسش و پاسخ نیست.
+باز شدن این تاپیک به معنا نیست که من آدم موفقیم،به هیچ وجه!،اما درسهایی یاد گرفتم که شاید به دردتون بخوره
+احتمال آپدیت برای هر بخش وجود داره
+تعداد موضوعات زیاده و برای هر کدوم هم صحبت زیاده،ممنون از شکیبیایی‌تون
ممنون

 

[Vernal]

بخش اول
مـسمومیــت​

احتمال آپدیت
این بخش صرفا به کنکور خلاصه نمیشه و اگه چم و خم راه رو بدونین،توی مراحل بعدی زندگی تون می تونه به درد بخور باشه
اکثر مردم توی زندگی شون اهدافی دارن،و خیلی ها برای اون اهداف تلاش می کنن
توی این مسیر،دونستن اینکه با چه کسی در ارتباط باشین،حائز اهمیته
اگه به صورت حضوری یا مجازی با آدمهای سمی در ارتباطید،بسیار سخت گیر و در عین حال بیخیال عمل کنید
سمی بودن ربطی به سن و جنسیت نداره،یعنی می تونه همکلاسی تون باشه یا اون زنِ عموی بزرگه تون

آدمهای سمی چه کسانی هستند؟
1.راجع به هر چیزی نظر میدن(فارغ از موقعیت و تخصص خودشون)
2.از هر چیزی میخوان سر در بیارن(فارغ از میزان کاربرد موضوع توی زندگی شون)
3.مدام چشمشون به زندگی بقیه است و به اصطلاح دنبال حرف هستن
4.توزیع انرژی منفی توی هر موضوع و بحثی
5.به هیچ وجه رازدار و محرم شما نیستن
6.به شدت دو رو هستن(حتی خیلی وقتها با خودشون هم صادق نیستن)

میشه گفت بزرگترین ویژگی هاشون ایناست،هر چند سمی بودن هر روزه دچار جهش میشه و انواع مختلف و پشم ریزونی توسط بشریت داره به جهان معرفی میشه

چه جوری توی این موضوع به ظاهر ساده اما به شدت مهم میتونیم هم سخت گیر باشیم و هم بیخیال عمل کنیم؟

سخت گیر در ارتباط باهاشون و بیخیال در برخورد باهاشون
تا جایی که می تونین باهاشون در تماس نباشین،اما خب یه وقتایی به دلایل مختلف ممکنه باهاشون روبه‌رو بشین
ممکنه بعضی از این خصوصیات و ویژگی های مشابهش رو خود شما داشته باشید
پس شما مسمومید
باید ذهنتون رو پاکسازی کنید،با متمرکز شدن روی هدف و برنامه ریزی براش.
دنبال حرف نباشید،اینکه فلانی چقدر میخونه،منبعش چیه براتون نباید ذره ای اهمیت داشته باشه
ممکنه کسانی که بهتون خیلی نزدیکن این ویژگی رو داشته باشن،اگه می تونین ازشون دوری کنید،اگه برای مثال اعضای خونواده‌اتون هستن سعی کنید مستقیم یا غیر مستقیم بهشون بفهمونید که با صحبتهای خاله زنکی ذهنتون رو مشغول نکنن،مثلا وقتی بحثش شد یه قیافه دلخور بگیرین یا جمع رو ترک کنید
البته فقط ظاهرش رو داشته باشید،نه اینکه درونتون از اون اتفاق دلخور باشید،چون اگه دلخور بشین و بخواین بهش فکر کنین،چیزی جز اتلاف وقت براتون نداره و در نهایت ذهنتون خسته میشه
گفتم اتلاف وقت،این آدما خوراکشون اتلاف وقته
خواسته یا ناخواسته،با یه حرف می تونن نظرتون رو جلب کنن و بعد اونی که گفت و گو رو ادامه میده شمایین(حکایت اونی که میگه من بلد نیستم برقصم و وقتی میاد وسط دیگه نمیشه جمعش کرد)
هر وقت ذهنتون درگیر موضوعی میشه،قبل از اینکه بیشتر بهش فکر کنین،به تاثیرش توی نتیجه ی کارتون یا ادامه زندگی تون متمرکز شید
پرداختن و وقت گذاشتن برای حرف فلان استاد،همکلاسی،دوست که ناراحت تون کرده،باعث میشه بهتر کار کنین؟معلومه که نه،حتی توان رو کم می کنه و ممکنه چند ساعت یا حتی یه روز کامل رو از دست بدین

یکی از مهم ترین آدمای سمی تو حوزه کنکور،مسئولین هستند،از 1 مهر تا یه روز قبل کنکور،نماینده مجلس و رییس کمیسیون آموزش و ... کلی مصاحبه در رابطه با امتحانات نهایی،تاثیر مثبت و قطعی،تعویق و لغو کنکور انجام می‌دن.
بی توجه به صحبتهاشون کارتون رو انجام بدین،بهترین منبع برای چنین اخباری سایت خود سازمان سنجشه
حتی گاهی خیلی از استادهای بنام کنکور میان راجع به این موضوعات نطر میدن،به اونها هم توجهی نکنید،خیلی هاشون دنبال درآمد زایی بیشترن
توصیه ام همون سایت خود سازمان سنجشه و یه منبع قابل اعتماد که برای مثال می تونه مشاورتون باشه
باز هم تاکید می کنم،تا خود سازمان سنجش توی سایت اطلاعیه ای نزده،روی حرف هیچ کس صد درصد حساب باز نکنین
البته زیادی هم از ماجرا پرت نباشید،سعی کنید استراتژی های مختلف رو توی ذهنتون داشته باشید و خودتون رو برای هر چیزی آماده کنید(مملکت گل و بلبل!)

همه اینها رو گفتم
اما هر کاری هم کنید،همیشه حرف هست
اگه اون حرفها باعث میشه شما اذیت بشید،بیشتر به خاطر اینه که خودتون اجازه می دین اکثر افکارتون درگیر یه همچین چیزایی باشه
نمیخوام از کاه کوه بسازم،ولی واقعا باید نسبت به چرت و پرت ها،محکم عمل کنید،هر چی گفتن بگین چشم( یه خر هم خودتی تو دلتون نثارشون کنید) و کارتون رو درست انجام بدین
انقدر ذهنتون رو درگیر درسها کنید که حتی حوصله ی فکر کردن به چنین خزعبلاتی رو نداشته باشید
هر چند این وسط،ممکنه یکی هم صلاح تون رو بخواد،پس سریع جبهه نگیرید
فکر شده و عاقلانه عمل کنید


بخش بعدی:رقابت،رفاقت

 

[Vernal]

بخش دوم
رقابت،رفاقت​

احتمال آپدیت

گفتم تا بحث پاکسازی سموم ذهنی تازه‌اس،راجع به این بگم که شما اگه قراره با کسی رقابت کنید،اون شخص خودتونه.
این جمله رو احتمالا شنیدین که هر روزتون بهتر از روز قبل باشه،اگه واقعا به همچین چیزی اعتقاد داشته باشید و عمل کنید،تبریک می‌گم،فارغ از نتیجه تبریک می‌گم

در عین این رقابت،بیشتر از همه با خودتون رفاقت داشته باشین
یعنی چی؟
یعنی من اگه با خودم رفیق باشم،برای خودم احترام قائلم و وقتی به این نتیجه برسم،هیچ سمی اجازه رشد توی ذهنم رو نداره
اگه با خودم رفیقم،واقع بینم،نه اینکه خیال پردازی کنم و تا خود کنکور روی یه رویای پوچ زندگی کنم
(یه بخشی از این رویای پوچ با تقلب های آزمونها تقویت میشه،راجع بهش مفصل خواهم گفت)
برعکس با توجه به وضعیت (بنا به شرایط گاهی با کمک مشاور)برنامه ریزی واقع بینانه انجام میدم و در صورتی که برای خودم ارزش قائل باشم،بهش عمل خواهم کرد،چون میدونم توی نتیجه ام موثر خواهد بود
به تغذیه ام اهمیت می‌دم،اگه لازم دیدم ورزش می کنم(زیاده روی نشه)
اگه می بینم نیاز دارم از یکنواختی در بیام،برای خودم وقت می‌ذارم و سعی می‌کنم حالم رو بهتر کنم(زیاده روی نشه)
اگه برای خودم احترامی قائل نباشم،خب همه‌ی اینا کشکه و من به فرعیات بیشتر خواهم پرداخت
به قول وحیده کاغدی:کسی که به حاشیه بپردازه،رتبه اشم میشه حاشیه(البته تو شرایط عادی،نه اینکه مثلا طرف مشکلات روحی و مالی و... داره و ما توقع داریم صد درصد تمرکزش روی کنکور باشه،نه! قطعا سلامتی جسمی و ذهنی مهم تر از همه ی ایناست)

سعی کنید از بقیه فضاهای رقابتی فاصله بگیرید و بیتشر رفاقت رو خرج خودتون کنید،نه اینکه اگه کسی ازتون کمک خواست نادیده بگیرید،اما زیاد هم درگیر آدمهای دیگه نباشید.

خودتون رو دوست داشته باشید

این دوبخش بیشتر مناسب کسایی بود تازه وارد این راه شدن
تعداد موضوعات خیلی زیاده
ممنون از صبوری‌تون

 

[Vernal]

بخش سوم
انـگـــیـزه​

خب آقا و خانوم
این موضوع یه کم ممکنه جلوی راهتون رو بگیره،اما مهم ترین نکته ای که راجع به انگیزه وجود داره اینه که تنها کسی که می تونه براتون انگیزه ایجاد کنه،و اون انگیزه واقعا شما رو به سمت جلو هدایت کنه،خودتونین،خودت

بله!اینایی که میگن اهدافت رو فریاد بزن،مثبت فکر کن و کوفت و... رو بذارین کنار،قانون جذب و اینا هم وقتی جوابه که شما اعتماد به نفس داشته باشی،هر چی بشه کارت رو به نحو احسن انجام بدی و در کنارس نفوس بد نزنی،همین
وگرنه از الان تا خود کنکور هیچ کاری نکن،فقط صبح تا شب رشته و دانشگاه مدنظرت رو به لب بیار(بعد کنکور بیا راجع به کنکور مجدد باهم حرف بزنیم)
و از اون طرف بخوای بشینی پای درسها و یه لحظه استراحت نکنی،یه دونه از این مربی های زندگی فیک رو بیاری بغل دستت،دفعه دوم که گفت پرقدرت باش میزنی تو گوشش که خفه شه
اصلا نمی خواد بزنی تو گوشش،یه کتاب بذار جلوش بگو بشینه بخونه،اگه خودش ول نکرد بفرستش باهم صحبت کنیم

توی اینکه شما باید صبر به خرج بدین و به هیچ وجه کوتاه نیاین شکی نیس،اما اگه سخته،برای همه است
اگه بی عدالتی بشه،در حق اکثریت ناحقی شده(نمیگم همه،چون سوالا لو میرن)

دنبال خیال پردازی های زیادی نباشید

دلایلی که باعث شما شما از خیلی از کارای دیگه بزنید و بشینین بخونین رو توی یه دفتر بنویسید و دم دست بذارین،نیاز میشه هر از گاهی،نگاهی بندازید
هر دلیلی،هر دلیلی..هر چقدر به نظر خودتون مسخره باشه؛اگه باعث میشه برای هدفتون تلاش کنید،بنویسید
یا یه شیء که نماد هدفتونه رو (اگه باعث نمیشه حواستون پرت بشه)جلوی چشمتون بذارید
(من خودم عاشق شیرازم،یه دستبند از اونجا خریده بودم و همیشه یا دستم بود یا کنارم می ذاشتم و وقتی به این فکر می کردم که دانشجوی شیراز بشم گل از گلم می شکفت)

خیلی وقتها حس میکنید بی انگیزه اید ولی بیشتر به خاطر یکنواخت شدن زندگی تونه...نذارید یکنواخت بشه(فیلم،موسیقی و...)
اگه قراره کسی دلسوزتون باشه،کاری براتون انجام بده،حالتون رو خوب کنه،اون شخص بیشتر از همه باید خودتون باشید

و مثل همیشه...خودتون رو دوست داشته باشید

بخش بعدی:کلاس های آنلاین موسسات

 

[Vernal]

بخش چهارم
کلاس‌های آنلاین موسسات​

(اگر نیاز دارید البته...)

توی این موضع بسیاااار وسواس به خرج بدین،سعی کنین از چند آدم معتبر(پیشنهادم مشاوره) پرس و جوی دقیق داشته باشین
واقعا باید استاد بتونه درس رو براتون حلاجی کنه،
در وهله ی بعد ارتباط گرفتن خودتون با استادها مهمه،و همین طور به روز بودنشون تو حوزه ی آموزشهای کنکوری(با شیوه تدریس عادی متفاوته...مثل پیش بینی سوالای کنکور)
واقعا وسواس خرج بدین،معمولا نمونه کلاسهای سالهای قبل هست و در کنارش برخی شون جلسه اولشون رو رایگان میذارن که اگه دوست داشتین ثبت نام کنید

استاد خوب کیست؟
فرض بر این گرفته میشه که شما چندتا استادی که می دونید باهاشون می تونید ارتباط برقرار کنید،مدنظرتونه
از بین اینها بگردید دنبال کسی که واقعا کلمه به کلمه کتاب رو توی ذهنتون جا بندازه(دینی/زیست/حفظیات شیمی و فیزیک) و قشنگ چم و خم مسائل رو بهتون بگه(سایر دروس)
قطعا یه بخش بزرگ و مکمل این کلاسها،پیگیری خودتونه،تستهای مربتط با موضوع کلاس حل کنید حل کنید و اشکال یابی کنید و رفع اشکال دقیق داشته باشید،از تست جدید حل کردن نترسید،از این بترسید که تیپ های معمول تست های اون درس براتون ناآشنا باشه


اینا صرفا تجربیات منه،به این معنا نیست که تدریسشون مشکلی داره

و اما تجربه من:

ادبیات:هامون سبطی(کاد)
خیلی خوب بود،واقعا خیلی خوب بود... از وقتی که دبستانی بودم عاشق ادبیاتم،اما حتی همین علاقه ی شدید یه جاهایی یاری نمی کرد و نمی تونستم از پس یه سری سوالا بر بیام،مثلا انواع استعاره،بعد از این کلاسا دیدم چقدر قشنگ میشه تشخیص شون داد

عربی:محمدعلی مرتضوی(کاد)
خوب نبود،یعنی من واسه کنکور 98 که توی همین شهر درب و داغون خودمون کلاس رفتم خیلی بیشتر به دردم خورد،حتی دبیر مدرسه ام هم از ایشون سر کلاس بهتر عمل کرد،
از یه جایی به بعد هم شرکت نکردم
برای جمع بندی از کلاسهای مهران ترکمان(درس لایو) استفاده کردم،خیلی خوب بود

دینی:وحیده کاغذی(آی کلاس)
استاد کاغذی نازنین...کلاساشون عالی بودن،نکات ترکیبی رو موقع تدریس می گفتن و واقعا دینی رو عالی تدریس کردند

زبان:محسن کردافشاری(کاد)
خوب نبود...من البته مشکل چندانی توی زبان نداشتم و انگلیسی و عربی رو به خاطر پدر و مادرم ثبت نام کردم،از یه جایی به بعد هم شرکت نکردم
ولی من راضی نبودم

ریاضی:در طول سال سامان سلامیان(کاد)
دروغ چرا؟جلسات اول خیلی سریع،فوری،انق... سوال حل میکرد و منم خیلی خوشم نیومد،اینم همون منبع تستم برام کافی بود
بعدا برای جمع بندی از کلاسای بابک سادات (کلاسینو) استفاده کردم،خوب بود

زیست:محمد چلاجور(کاد)
خوب نبود
اولاکه پارسال نروژ بود و به خاطر کرونا نمی تونست بیاد ایران و یه سری بی برنامگی اوایلش پیش اومد و خیلی از برنامه آزمونها عقب بود
تدریسش هم درست بود(یعنی متن رو میخوند و نکات رو می گفت،ولی خیلی نکات بهتر از کلاس توی تستهای کتابها بود)
برای جمع بندی از عمارلو(کلاسینو) استفاده کردم...خوب بود

فیزیک:علیرضا ایدلخانی(کاد)
خوب بود واقعا...روی تمرین های کتاب کار میکرد و تاکید زیادی روشون داشت
برای جمع بندی از کلاس های استاد مدرسه دوست (علوی) استفاده کردم،دست مریزاد بود واقعا

شیمی: کلاسهای علیرضا علمداری(کاد)
راضی بودم
برای جمع بندی از کلاسهای دکتر نامور (علوی) استفاده کردم و خیلی خوب بود

یکی پرسیده بود فرقی می کنه معلم بومی شهر باشه یا استاد موسسه خاص؟
نه....سواد علمی،مهارت تدریس،به روز بودن و دلسوزی شون مهم تر از همه‌ی ایناست

دوباره تاکید می کنم:
اینا صرفا برداشت منه،به این معنا نیست که تدریسشون مشکلی داره

و اینکه مثل همیشه...خودتون رو دوست داشته باشید

 

[Vernal]

بخش پنجم
تهیه کتب درسی و کمک درسی
​

برای خرید آنلاین کتاب های کمک درسی،جامع ترین سایتی که دیدم،بانک کتاب پایتخت بود
پشتیبانی خوب
کیفیت ارسال بالا(زمان و کیفیت کتب مورد نظر)
تخفیف های خوب
کد رهگیری رو راحت می تونید از خود سایت بگیرید(قبلا باید بهشون شماره سفارش رو میفرستادیم،الان یه بخشی داره که شماره سفارش رو وارد می کنی و کد رهگیری رو می گیری)

و اما پیدا کردن کتاب های درسی که بیشتر برای بچه های پشت کنکور می تونه مسئله باشه

• بانک کتاب پایتخت به صورت تلفنی سفارش می گرفت(در حال حاضر اطلاعی ندارم)​
• صفحه ی اینستاگرام konkoor_tm​
• وقتی که سفارش های تک جلدی سامانه فروش و توزیع مواد آموزشی فعال بشه (معمولا بعد از شروع سال تحصیلی)،می تونین با کد پرسنلی یک فرهنگی،حساب باز کنید و کتابهای همون سال تحصیلی رو سفارش بدین.​

برای دانلود فایل PDF کتاب های درسی به سایت پایگاه کتاب های درسی مراجعه کنید.

اینکه برای سال دوم چه کتاب هایی رو تهیه کنید،بستگی به خودتون داره ولی به طور معمول کتابی مثل دینی،شیمی،زیست نیاز میشه
من بعدا متوجه شدم کتب درسی ادبیات مورد نیاز 1400 هم تغییراتی نسبت به منابع کنکور 99 داشته و تهیه اش کردم
اما مثلا برای متن کتاب فیزیک،از نسخه PDF استفاده کردم
اگه نمیخواین مثل من کتاب درسی عربی رو تهیه کنید کتاب های لقمه مهر و ماه خوبه

مثل همیشه...خودتون رو دوست داشته باشید

 

[Vernal]

بخش ششم
سوگواری​

سال اول خیلی گریه کردم،حس کردم واقعا نمیشه
بعدش گفتم نه،من راه رو اشتباه رفتم،بذار یه بار دیگه امتحان کنم
سال دوم هم نشد،حتی دورتر شدم از هدفم.
امسال؟!
نشد،چند دقیقه ای به حال خسته و پریشونم گریه کردم و بیشتر از همیشه شرمنده ی خونواده ام شدم
شاید باید همون سال اول تمومش می کردم
می دونی
من کم نذاشتم،اصلا
از این بابت مطمئنم
نمیدونم بقیه چیکار می کنن که تونستن اما نوش جون همه‌شون
نگاه می کنم،به گریه ی مامانم،به صورت شکسته ی بابام
از حکمت بهم میگن،نمیدونم چقدر مؤثره
هیچی نمی دونم،هیچی

 

[Vernal]

بخش هفتم
کلیــد اسرار​

والا به نظرم تنها تقلبی که می چسبه،تقلب امتحانای طول ترم مدرسه اس،امتحان ترم که به ریسکش نمی‌ارزه،و اما تقلب توی آزمونهای آزمایشی...
به نقل از شخصی که به تازگی معترف شده برای آزمونهای آزمایشی از کلید استفاده می کرده:

از لج یک از همکلاسی ها سراغش رفتم،فکر می‌کردم کلیدها از روی پاسخنامه‌اس،ولی به قول خودشون تیم کلید زنی دارن،خیلی وقت ها درصدها از اون چیزی که خودم می تونستم بزنم،پایین تر می شد(گویا فقط کلید رو میزده،حتی سوالها رو نمی خونده) ،چندتا آزمون به همین منوال گذشت و یهو متوجه شدم من چندتا تا آزمونه که هیچی نخوندم،نزدیکای عید بود،تصمیم گرفتم برای آزمون بعدی بخونم و بدون کلید برم سر جلسه،تازه فهمیدم چقدر روی اعتماد به نفسم تاثیر گذاشته،چندین بار وسوسه شدم که بازم برم کلیدها رو بخرم اما یاد کنکورم افتادم و منصرف شدم.اون آزمون به خیر گذشت و بهم اعتماد نفس از دست رفته رو برگردوند،شروع کردم به جمع بندی و دیگه سراغش نرفتم،اما مثل یه سیاه چاله است،بیشتر و بیشتر بهش وابستگی پیدا می کنی و دل کندن ازش واقعا سخته.​

بله
اینم از تجربه ی یکی از دوستان
البته ایشون ۲ سال پیش تونستن داروسازی روزانه قبول بشن
فکر نکنم حرف دیگه ای برای گفتن باشه

اگه می‌تونین،خودتون رو دوست داشته باشین

 

[Vernal]

بخش هشتم
کنکور مجدد؛آری یا خیر؟​

آپدیت میشه
خب خب خب
راجع به این موضوع خیلی پرسیدین،چه امسال چه سالهای پیش
جواب این سوال رو در نهایت فقط خودتون می تونید بدید
آماااااا
از کجا بفهمیم آمادگی داریم یا نه؟

• آمادگی ذهنی

آیا حاضرین با رفتارهایی که باعث ناراحتی تون بشه کنار بیاین و یا به حدی برسه که اجازه ندین ناراحت تون کنه؟
تعداد این رفتارها و حرفها ممکنه گاهی زیاد بشن و یه جاهایی باهاشون روبه‌رو می‌شین که اصلا برگی براتون نمی مونه
ممکنه موقع اعلام نتایج اعصاب تون به هم بریزه،می تونین کنترلش کنین و اجازه ندین روزهای بعدتون رو خراب کنه؟
در طول مسیر با زخم زبون ها می تونین کنار بیاین؟
نمیخوام ته دلتون رو خالی کنم ولی باید آمادگی هر چیزی رو داشته باشین،انقدری قوی باشین که چیزی شما رو از پا نندازه
یه بخش دیگه ای از آمادگی ذهنی اینه که شما به آخرش فکر نکنین
هدفتون رو مشخص کنید،منظم باشید(وسواس به خرج ندین)
آدم های سمی رو به طرز جدی بذارید کنار
اگه از شبکه های اجتماعی استفاده می کنید،با آدمهای سمی قطع ارتباط کنید
رودروایسی دارین میوت یا ریستریک کنید
والااا

• آمادگی مالی

واقع بین باشید،شاید برای خیلی از درسها نیازی به تغییر منبع یا کلاس نباشه
شاید فقط روش درس خوندن تون برای یک یا چند درس مشخص اشتباه بوده
برای گرفتن مشاور همه چی به خودتون بستگی داره
یا اگه در توان تون نیست که چندماه هزینه ی مشاوره بپردازید،برای یک جلسه بررسی سال گذشته از مشاور کمک بخواین

 

[Vernal]

شاید اصلا مهم نباشه اما وظیفه‌ی خودم می‌دونم یه معذرت خواهی کنم که چند وقتیه پست درست و حسابی اینجا نذاشتم
سعی می‌کنم سریعتر ذهنم رو جمع و جور کنم و این تاپیک فعال بشه
ممنون از درک‌تون

 

[Vernal]

بخش نهم
تجربه من از اضطراب شدید

​

کنکور 98
اولا که کل سه سال دبیرستان،هر شنبه اسید معده ام می‌زد بالا و بعضی وقت ها باید به آنتی اسید متوسل می شدم
کنکور اول من 98 بود،تابستون 97 که دیگه برچسب کنکوری رو بهمون زدن،این اضطراب شدید شد
شاید باورتون نشه ولی من وقتی می اومدم سایت و می دیدم پای یوزرنیمم یه کنکوری 98 خورده،ته دلم خالی می‌شد
ببینین که از کنکور توی ذهنم چه غولی ساخته بودم و هر روز شاخ و برگ بیشتری هم بهش می دادم(خواسته یا ناخواسته)
توی تابستون 97 کلی حرفهای چرت و پرت رو پشت سر هم شنیدم،خیلی حالم بد بود ولی نمیخواستم قبولش کنم
به خاطر همین استرس، یک ماه سیستم گوارشم به هم ریخته بود و واقعا عذاب کشیدم
وقتهایی که توی قلمچی رتبه‌ام از یکی از همکلاسیهام بهتر می‌شد،کل هفته رو برج زهرمار بود
ما هم اکثر کلاسهای خصوصی‌مون باهم بود و این واسه من شده بود عذاب
یعنی هر دفعه کانون امتحان می دادم،می گفتم خدا کنه اون از من بهتر شده باشه
روابط سمی رو دست کم نگیرین،تاثیر زیادی روی اضطرابتون میذارن
بماند که این وسط چقدر از دست معلمها توی مدرسه اذیت می‌شدم،با رفتار و حرفهاشون و منم روحیه به شدت شکننده ای داشتم و کاملا تحت تاثیر قرار می گرفتم
و در کنارش،فامیل و حرفهاشون
در طی سال هم دچار پرخوری عصبی شده بودم،از مدرسه میومدم تا وقتی ناهار رو آماده می‌کردم یه بسته کامل چیپس رو می‌خوردم
البته بعد دکتر بهم قرص داد و کنترل شد،اما حالم اصلا خوب نبود،خیلی سریع به خاطر هر چیزی اشکم در می‌اومد
31 فروردین 98 پدربزرگم رو از دست دادم و به شدت ذهنم پرت اون موضوع شد
و این حال بد خیلی ادامه داشت

کنکور 99
به خواست خودم،پشت کنکور موندم
گفتم امسال دیگه پوستم کلفت شده
نه خبری از همکلاسی هست و نه از معلما
بدون هیچ مشاوری شروع کردم و ادامه دادم
نتایج خوبی می گرفتم،خیلی وضعیت درسیم بهتر بود
کنار درسم ورزش می کردم و فکر می کردم حالم خوبه
در واقع بهتر بودم،اما خوب نبودم،هنوز هم بعضی چیزا می تونست اشکم رو در بیاره
99 هم با حال بهتر نشد

کنکور 1400
نمیخواستم بمونم،ولی والدینم اصرار کردن که حیفه، نهایتش تو بدترین حالت دوباره همون جایی هستی که الانی،راضی شدم بالاخره
راجع به کلاسها قبلا توضیح دادم و راجع به منابع هم خواهم گفت
یه بار توی حرف بزن راجع به مشاورم توضیح دادم لینک
حالم واقعا خوب شد،حس کردم پخته تر شدم،دیگه هر چیزی اذیتم نمی کرد
اما نشد

خلاصه نمی دونم چرا ولی نشد
اما من حالم خیلی بهتره

هرچی که شد خودتون رو دوست داشته باشید