1. جای Vinny تو wind breaker که وقتی سوار دوچرخه ش بود از هیچی نمیترسید و سایکو وار پیش میرفت. بدون ترمز تو سرپایینی، فقط با کف کتونی خیلی باحاااال
2. جای یه جنگجوی تنها که با گرگش که اندازه ی اسب هست تو سرزمین های خیلی خیلی قدیمی سفر میکنه، یه شنل باحال داره صورتش خیلی مخوف زیر سایه مونده و دوتاشمشیر باریک که اون زیر مخفی شده.
دوست داشتم یه گربه باشم تا بدونم چی تو مغزشون میگذره
یا یه شخصیت مافیایی تا بتونم مرموز و قدرتمند باشم
یا انیشتین تا ببینم به عنوان دانشمند چجوری زندگی می کرده