@R A T A&
سلام و تبریک
1.پیش میومد که به مسیرتون و انتخابتون شک کنید؟ (مثلا اینجوری که بگید اگه کنکور خونده بودم بهتر بود...و..) ،چطور هندل میکردید این رو؟
2.تا اوایل یازدهم چه منابعی رو خونده بودین؟
3.درصدتون در آزمونهای آزمایشی و دورههای قبل، حدودا چقدر بود؟
4. در هفته حدودا چقدر برای مدرسه وقت میذاشتید؟از کی معافیت داشتید؟ این مسئله به نمرات و کنکورتون اسیب نزده؟
5.مرحله 1 و 2 دوره 24 رو چند درصد زدید؟
6. برنامه ریزیتون به چه شکل بود؟ مشاور براتون برنامه میریخت؟
7. چند درصد از تایم تون برای حل سوال صرف میشد؟
8. چجوری مرور میکردید؟ کمپبل رو تخصصیها رو
9.در طول مسیر، چی بیشتر از همه بهتون انگیزه و امید میداد؟
10.با عقب افتادن المپیاد؛ چه میکردید و چه باید کرد؟
11. چی بیشتر از همه باعث میشد وقتتون رو تلف کنید؟
12.کلا چقدر از فضای مجازی استفاده میکردید؟
13.تفریحات اضافی و نسبتا بیهوده مثل مهمونی رفتن و این چیزا رو حذف کردید کلا؟
14.تو چه بامزهای از شبانهروز بیشتر مطالعه داشتید (شبزندهدار بودید یا سحرخیز؟؟)
15.بزرگترین دستاوردت از المپیاد چی بود؟
16. المپیاد چه تاثیری روی انتخابهای بزرگترتون درمورد آینده، گذاشت؟
17.چه کارهایی رو اگه انجام میدادید/ نمیدادید نتیجه تون بهتر میشد/به این خوبی نمیشد؟
18.مهمترین توصیهاتون به ما؟
سلام ممنونم ♡_♡
۱.ترس از نشدن اره خیلی زیاد پیش میومد ولی اینکه بخوام ولش کنم به طور جدی حداقل یادم نمیاد ،دلیل شخصیمم این بود که مطمئن بودم بعدا حسرت میخورم و اگه ول کنم هم کنکور نمیخونم و در فکر المپیاد به سر خواهم برد.
ببین به نظرم نتیجه گرایی رو بیخیال شو اگه بشه اگه نشه فلان هیچ کمکی بهت نمیکنه جز اینکه کلی انرژی روانی تو هدر میده و باعث میشه آدم حساس بشه رو همه چی نتیجه آزمون آزمایشی ،اینکه چقدر بقیه چیز بلدن من هیچی نیستم و الی ماشاالله من قبل عید یازدهم درگیر این قضیه شده بودم و واقعا گند زده بود به حس و حالم به قولی سخت کار کن ولی سخت نگیر
+منابع روتین خونده بودم دهم ،یازدهم هم دوباره خوندم من کلا روخوانی و خواندن و مرور و اینام همه تو یک مایه ان چیز خاصی فک کنم اضافه نشد اونقدر جز برن و شاید فصل هایی از بعضی کتابا سراغ چیزای عجیب غریب نرفتم فی الواقع وقت نکردم×_×
+مرحله یک یا مرحله دوها؟ والا درست یادم نیست اگه مهمه میتونم نگاه کنم بهت بگم
حالا مرحله یک و دو شاید ولی درصد آزمون آزمایشی بیخیال نتیجشو کلا بیخیال منظورم این نیست که اصن اهمیت ندی ولی این مدلی قیاس کردن درصد و رتبه و انا خیلی آسیب زاست اره زمانی بدی بشین تحلیل کن واسه تحلیل هم یه کاری که یکی بهم توصیه کرده بود هر چند من جز سه چهار بار دیگه انجامش ندادم این که هر اشکالی تو دقیق بررسی کن و دلیل باید براش که چرا ۵لط بدی غلط علمی غلط حواس پرتی چیزی رو یادت رفته مبحثی هست که کلا ضعیفی مثلا تو چند تا آزمون داری کلی گیاهی خراب میکنی خوب احتمالا باید دوباره مرور کنی و یه کار قشنگ دیگه ای هم که هست تحلیل آماری قضیه است اینکه مثلا سوالی که شک دار برو علامت بزن موقع حل بعدا بررسی کن تو چند تا آزمون که نتیجه شک دارها بیشتر درست شده یا غلط اعداد و ارقام معمولا دروغ نمیگن میتونی بفهمی که شک دارهاتو بزنی یا نه یا برای مرحله دوری ها هم کار باحالیه اینکه بفهمی مثلا ۴ تا رو بدی پنجمی رو شک داری تو اکثر مواقع درست در نیاد یا غلط حالا پنجمی رو زدن که میگن امید ریاضی مثبت ولی من مثلا به شخصه ۴ از پنج هام خیلی زیاد بود بعد اگه به نظرم اون مواردی که شک داشتم و رندوم میزدم بیشتر به نفعگ بود تا تکیه بر احساسات خودم اره خلاصه زیاد حرف زدن در همین حد که بتونی ضعف ها تو پیدا کنی و رفعشون کنی و مهارت آزمون دادن و فکر کردن و حل سوال بدست بیاری مهمه ولی مثلا یکی از معلما تابستون دهم به یازدهم گفت که اره دیگه حداقل تو آزمون باید تو ۳۰۴۰ تای اول باشین و بعد آذر اینا میگفت شما که بلدین چرا رنک نمیشین و.. واسه من که جالب نبود نتیجه فوکوس کردن رو نتایج آزمونا من با شل کردن راحت تر بودم حالا هر حور صلاح
من سر کلاسهای فیزیک ریاضی میرفتم البت هاخرا دیگه اونارم نرفتم و خوب اوایل مشقاشو یکم مینوشتم ولی بعد دیگه شل کردم×_×
+مرحله یک ۵۵ و خوردی مرحله دو ۵۳ و خوردی
+نه من برنامه ام دست خودم بود و خوب کار خیلی منظم و درستی نداشتم که بخوام توصیه ای کنم بر حسب نیاز یا علاقه میرفت حل و
+درستش که قطعا اینه بیشتر تایمت حل سوال باشه کلا هم آزمون دادن بیشتر از درس خوندن خوش میگذره و یه چیزی که هست این فکر کردن رو سوال مهمه یعنی یه سوالی که مثلا تو آزمون بلد نبودی رو بذار دوباره روش فکر کن مهم نیست چقدر طول بکشه همین که زور بزنی رو حل سوال خیلی کمک کننده است
+من مدل خوندنم کلا اینطوری که سرسری و سریع می خونم ولی چند باره یعنی من یه فصل گایتونو دهم که هیجی بارن نبود هم سریع نیخوندم رد میشدم حالا تهشم هیچی بلد نبودم یازدهمم تو همون سرعت بود ولی خوب الان میدونستم چه مهم و چی نیست و فصل های مهم رو میخوندم واسه همین مرورم با خوندنم فرقی نداره×_× خودن راحت باهاش ولی کار تباهیه توصیه نمیشود
+طلا انگیزه خوبیه
+تیک ایت ایزی فشار درسی بخور ولی فشار روحی روانی نه، المپیاد یه مسابقه علمی دانش آموزی بیشتر نیست که تو کل کشور تعداد انگشت شماری حتی اسمشو شنیدن نمیدونم چقدر میتونه موثر باشه تو مسیر زندگیت یا تغییرش میده یا نه ولی بخوای کل نگر باشی چیز خاصی نیست طلا هم بشی باز تهش میکی خب که چی (حالا ما که در حسرتش ماندیم ولی×_×) لذت ببر از مسیری که انتخاب کردی
+دهم که بودم مرحله دو عقب افتاد که خیلی خوشحال شدم و به نفعم بود کل عایدی دهمم یک ماه قبل مرحله دو بود=) یازدهم هم که مرحله یک بود و اونقدر آدم اهمیت نمیده بهش ولی مثلا توصیه ای که من شنیدم این بود که کار هایی که برا مرحله دو میخواین انجام بدین و شروع کنین که وقت کم نیارین ×_× و یه بحث دیگه هم شایعاتی که هی تاریخ های مختلف میگن و اینا مثلا سر مرحله دو پارسال اکثرا فکر میکردن باشگاه بخواد یه همچین حرکتی بزنه واقعا که نصف این ور بگیر نصف اونور شوکه کننده بود برا همه در کل اینجا ایران است و انتظار همه چیز و داشته باش از قضا اون ور هم که المپیاد و دیگه واااااااقعااااا انتظار هر چیزی رو داشته باش و با برنامه خودت پیش برو خیلی دچار تشویش نشو
+کلا آدم وقت هدر دهیم با ترک دیوار هم وقت هدر میدم
فیلم سریال گوشی کتاب بازی با بچه ها خواااااب×_×
+خیلی زیاد
+حالا ما کلا خانواده پر رفت و امدی نیستیم ولی خیلی هم سخت نگیر،من خودم میگم خیلی آدم وقت هدر دهی بودم سالن مطالعه هم گزیته خوبی بود
+هیچ کدوم نداره،مثلا ۹ اینا یا ۱۰ یا ۱۱ شروع بود بعد شبم ۱۱ ۱۲ اینا میخوابیدم ساعت مطالعمم بالاتر گفتم زیاد نبود متاسفانه
+ایگنور کردن چیزی که مهم نیست و توجه به چیزی که برات مهم جرئت مواجه شدن با چیزای جدید رو توم بالا برد
اینا فک کنم واضح تریناشه=)
+به مرحله انتخاب بزرگ نرسیدم هنوز~
+اگه به حرف بقیه گوش میکردم و مقایسه میکردم خودمو به نظرم خیلی بدتر بود وضعیت= اعتماد کردن به خودت و توانایی هات تو قرار نیست به اندازه یکی دیکه درس بخونی به اندازه اون تو حل سوال فلان مبحث خوب باشی سعی کن به اندازه خودت خوب باشی
و خوب دوره واقعا فشرده است آدم باید بتونه هندلش کنه و خوب من شاید به اندازه ای که لازم بود تلاش نکردم فک کنم از حرفمون تا این جا معلوم بود خیلی آدم زیاد بخونی نیستم،هر چند که مطمئن نیستم لزوما اگه بیشتر میخوندم نتیجه قرار بود بهتر باشه یا نه بالاخره من سعی کردم که سعی مو بکنم
+واقعا در حد توصیه کردن نیستم
×این ها تجربه های شخصی لطفا به چشم توصیه یا راه درست بهشون نگاه نکنید × خیلی وقت ها آدم تو تست زدن هم با راه غلط به نتیجه ممکنه برسه