• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

آزادی بیان

برید فکر کنید ببینید چرا شما و یک رژیم فاسد حرام‌زادهٔ شرور بقاتون رو مدیون مفاهیم مشترک زیادی هستید. فکر می‌کنید مشترک نیست؟ فلذا ناموس و حیات و وجود و دنیا و آخرتتون جلو چشمتون دزدیده شده و داره بهش تجاوز می‌شه، اگه خفه‌خون گرفتن رو ترجیح دادید، کلاً خفه‌خون بگیرید. اگه من بهش فحش می‌دم، می‌گم بده، خفه‌خون بگیرید. خفه‌خون نمی‌گیرید؟ دروغ‌گویید.
سال‌ها از رانتی که در اختیارتون بوده استفاده کردید، از آرامش دروغینی که براتون ساخته شده استفاده کردید، وقتی که جز خوردن، شکنجه شدن و کشته شدن ما رو دیدید، حالا که یکم نور افتاده روتون صداتون درومده و تازه مخاطبتون ماییم؟
هدفتون اصلاح و نوسازی پله‌پله‌ست؟ گم شید تو مسجد و اکثر جاهایی که اکثریتید حرف بزنید. تو جاهایی که مینیمم تعداد آدم مزدور مثل خودتون هست دنبال چی می‌گردید؟ ده نفری بسیج شدید یه بچهٔ ۱۳ ساله رو اصلاح کنید؟
انسان با کسی شطرنج بازی می‌کنه که خودش رو تحت قوانین شطرنج بدونه، نه کسی که هر لحظه ممکنه شمشیر بکشه گلوت رو ببره و احساس پیروزی کنه. مصالحه با شما شدیدترین بی‌احترامی به خوده، حرف مشترک ما فقط شمشیره. البته که الله توبه‌پذیره و اگر توبه کنید مسئله متفاوته.
 
آزادی بیان یعنی آزادی ابراز عقیده. نه آزادی تهدید به شرارت.

هویت افراد در ارتباط با عقایدشون تعریف نمیشه. شما هویت خودتون رو به عقاید گره می‌زنید تا آزادی بیان دیگران رو بگیرید.
هویت افراد کاملا مربوط به عقایدشونه
اگر همه چیز رو از شما بگیریم بازهم عقاید و طرز فکر شمارو نمی‌تونیم بگیریم
 
  • لایک
امتیازات: AaBb
یک کتابی میخوندم ( Think Again) که اتفاقا بحثش همین بود که چطوری میتونیم مطمئن بشیم که همیشه آماده و با ذهن باز نشستیم به روی درک اشتباهات توی عقایدمون و اصلاحشون. یک نکته‌ی خیلی مهمی که اشاره کرد بهش این بود که اگر از عقایدمون «هویت» بگیریم، هرگز نمیتونیم با دید باز باهاش مواجه بشیم و متوجه اشتباهاتش بشیم در صورت لزوم و اصلاحش کنیم. چون این کار به مثابه‌ی از دست دادن هویتمونه. حالا این میتونه عقاید دینی باشه، میتونه حمایت از سقط جنین باشه، میتونه تعصب روی شیر مادر باشه یا هر چیز کوچک و بزرگ دیگری (یک مثال این بود که تو آمریکا این بحث شیر مادر دادن یا ندادن به بچه از حالت بحث علمی خارج شده و هویتی و حیثیتی شده. آدما از عقیده‌شون (له یا علیهش) هویت میگیرن رسما و به همین دلیل بحثها بی‌منطق و بی‌نتیجه میشه).

من فکر میکنم تعریف کردن هویت بر اساس عقاید و اتچ شدن بیش از حد به عقاید خطرناکه و آدم رو متعصب و غیرقابل اصلاح میکنه.
 
‏در بحث ازادی بیان، گفته میشه کسی مالک اسلام یا هر دین دیگه ای نیست و توهین بهشون ایرادی نداره، ولی توهین به جامعه LGBTQ یا توهین نژادی از مصادیق توهین به شخصن(گرایش جنسی به اشخاص منسوب میشه پس توهین به اون، درواقع توهین به شخصه)؛ اما از طرفی هویت افراد در ارتباط با عقایدشون تعریف میشه؛ حتی همینکه ما از اینکه بهمون توهین بشه ناراحت میشیم بخاطر عقیدمونه( ما عقیده داریم انسان موجود ارزشمند و قابل احترامیه)، پس کسی که به ما توهین میکنه عملا داره این عقیده رو زیر سوال میبره، پس طبق این استدلال توهین به شخص هم باید ازاد باشه!
چرا اینارو گفتم؟ بنظر من اگه تو این سایت توهین به اسلامی که با اقداماتی مثل گشت ارشاد مشکل داره و از اون دفاع نمیکنه ازاده، توهین به هر چیز دیگه ای هم باید ازاد باشه!
چیزی که من از «ارتباط هویت با عقیده» می‌فهمم این که مثلا اگر کسی بگه اسلام پلیده به نوعی به کسی که اسلام رو درست می‌دونه هم پلیدی نسبت پیدا می‌کنه.
چیزی که به عقل من می‌رسه اینه که
مفاهیم قابل ارزش‌گذاری هستن و ممنوعیت ارزش‌گذاری منفی روی اون‌ها خودش به معنای جبهه‌گیری و ارزش‌گذاری مثبت روی اون‌هائه و قابل توجیه نیست.
ویژگی‌های وجودی انسان که اختیاری روشون نداره قابل ارزش‌گذاری نیستن پس ممنوعیت ارزش‌گذاری منفی روشون میتونه از آسیب به آدم‌ها جلوگیری کنه و قابل توجیهه.
 
😂😂آزادی بیان؟
شوخی می کنی؟
اینجا به عاقای رئیسی بگن تو ،میندازنش زندان
کلا نهایت بتونی توی خونت آزادی بیان داشته باشی و هر حرفی دلت خواست بزنی
 
😂😂آزادی بیان؟
شوخی می کنی؟
اینجا به عاقای رئیسی بگن تو ،میندازنش زندان
کلا نهایت بتونی توی خونت آزادی بیان داشته باشی و هر حرفی دلت خواست بزنی
الان خودتم گفتی تو:)
 
خطاب به اینایی که الان دارید می گی وای مادر اینا به ما گفتن خفه شو اینا خیلی وحشی و دیکتاتورن نمی ذارن ما حرف بزنیم
اولا اینکه شما به اندازه کافی طی این سال ها فرصت و تریبون لازم رو برای حرف زدن داشتی و خب ما هم مجبور به شنیدن کامل بودم و تو این همه سال شما که حرف زدید و ازادی داشتید چه نتیجه ای با حرف ها پر بارتون برای ما و مردم داشتید که حالا یه هفتست این تریبون ازاد ازتون گرفته شده غر می زنید ؟
دوما اینکه شما حتی معلوم نیست با کدوم قسمت از حرف های ما مخالفی فقط مخالفی چون بالاخره یکی نباید ضد تو حرف بزنه و ناراحت شی : ( بذارید حکومت مثل گوسفند مخالفین رو بکشه ادم ها رو زیر پاش له کنده تحصیل کرده های بالیاقت رو سانسور و زندانی کنه تا تو بتونی از پشت مانیتورت به اعتراضات ایراد بگیری بگی اینورش چرا اینطوریه اونورش چرا کجه
همتون هم موقع اختلاس و دزدی و جنایت های حکومتی لال میشید و فقط ابراز ناراحتی می کنید حالا بابت یه سطل اشغالی که میسوزه می خواین یقه جر بدید که این چه وضع اعتراضه
در نهایت همون شما ها خفه بشید بهتره به اندازه کافی ازادی بیان داشتید تا همیشه طرف اشتباه رو بگیرید و تاوانش رو بقیه پس بدن
 
بتونی از پشت مانیتورت به اعتراضات ایراد بگیری بگی اینورش چرا اینطوریه اونورش چرا کجه
می تونن خودشون به هر نحوی که دلشون می خواد اعتراض کنن:'-
آزادی بیان دادن به کسانی که می خوان آزادی بیانتو بگیرن مثل خودکشیه
 
می تونن خودشون به هر نحوی که دلشون می خواد اعتراض کنن:'-
آزادی بیان دادن به کسانی که می خوان آزادی بیانتو بگیرن مثل خودکشیه
نمی فهمم منظورتو
اصلا نمی دونم قسمت دوم حرفت رو به من بودی یا به اونا ؟
 
نمی فهمم منظورتو
اصلا نمی دونم قسمت دوم حرفت رو به من بودی یا به اونا ؟
با جمهوری اسلامی و طرفدارانش بودم
هیچ جایگاهی برای نظرمخالف نمی دن چرا باید ازادی بیان داده شه؟
 
الان شما از دارک لایت دفاع کردید در حالی که مسخره مون می کرد و بهمون توهین میکرد.
یعنی این رو قبول دارید که توهین و تمسخر جز آزادی بیان هست و مشکلی نداره؟
 
دوستان بیاید یکبار دیگه این تاپیکو بیاریم بالا
الان شما از دارک لایت دفاع کردید در حالی که مسخره مون می کرد و بهمون توهین میکرد.
یعنی این رو قبول دارید که توهین و تمسخر جز آزادی بیان هست و مشکلی نداره؟
شما هرکاری بکنین توهین و تمسخر رو از یکی میگیرین تنها چیزی که تو نبود ازادی بیان هست "از اونجایی که خب قطعا یکی زورش بیشتر بوده که به نوعی ازادی بیان رو محدود کنه" فقط یک طرف داستان مجاز میشه که یکی دیگه رو مسخره و تحقیر کنه

دقیقا مثل الان ایران ما که بسیجی صاف صاف راه میره لواطی که حکمش اعدامه رو میکنه میدزده میکشه تهشم که میای اعتراض کنی بهش میگه خواهرم چادرت کو

پس به نظر من اره باید توهین و تحقیر رو هم بخشی از ازادی بیان بگیریم و قبول کنیم
 
یه اتّفاق جالبی هم که توی آشوب‌های ۱۴۰۱ افتاد و با خوندن چند تا از پست های اخیر یادش افتادم،
این بود که حامیان سقوط نظام، نظام رو به عدم وجود تکثّرگرایی متّهم می‌کردن، ولی راستیتش تکثّرگرایی خودشون صفر بود.
نقطه‌اشتراک تمامی مبارزان بر علیه نظام یه چیز بود: رویای سقوط نظام. و به غیر ازین، حقیقتاً نقطه‌اشتراک دیگه‌ای نداشتن، نه نظام جایگزین واحدی مدنظرشون بود، نه رهبر واحدی، و حتّی نه ایدئولوژی واحدی، و خودشون هم در بطن این رو می‌دونستن، برای همین، برای حفظ همین یکی یدونه نقطه‌اشتراک، دوگانه‌ای مطلق به وجود آورده بودن: حامی سقوط نظام که "متّحد" محسوب می‌شدن و الباقی که فارغ از هرعامل دیگه‌ای، تماماً دشمن و کارشکن پنداشته می‌شدن (در حالی که اینطور نبود) و شدیداً برعلیهشون جبهه‌گیری می‌شد، حالا خواه ارزشی بودن، خواه بی‌طرف، خواه بدبین و خواه با هزاران استدلال و نوع نگاه دیگه که صفشون رو از حامیان سقوط نظام جدا کرده بود.
ازون‌طرف نظام شعورش رسید که دستشو بزاره رو همین نقطه‌ضعف مخالفان و کمی تکثّرگرایی بروز بده، افراد بی‌حجاب رو آورد جلوی دوربین و ازشون تأیید گرفت،، "شیوه" برگزار کرد و افرادی با گرایش‌های سیاسی مختلف رو دور هم جمع کرد تا بگه ما می‌دونیم شما هم هستید، و اینطوری وجهه‌ی مثبت خودش رو در برابر مخالفان پاچه‌گیر و رادیکالش حفظ کرد.
در کل، همین تأکید بر دوگانه‌ی "حامی سقوط نظام = باشرف / الباقی = بی‌شرف" باعث تارونده و طرد شدن افراد بی‌طرف بسیاری و تمایلشون به سمت نظام شد و یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات مخالفین نظام رو رقم زد که باعث شکستشون شد.
 
آزادی بیان تا حد زیادی غیرممکنه

تقریبا هیچ حرفی نیست که یک عده ای بزنند و یه عده ی دیگه پیدا نشن که بخوان صدا / خود عده ی دیگر رو خفه کنن

و عموما میون این گروه های مخالف کسایی هستن که مخالفت رو به حد افراطی میکشونن که عملا سازش دور از انتظاره

اونوقت اون " آزادی بیان " آرمانی رو باید انداخت دور و در آخر یک طرف رو ساکت کرد.

نهایت آزادی بیانی که میشه داشت اینه که توی جامعه گروه های کمتری صداشون نشنیده بمونه...
وگرنه همیشه کسایی هستن که خفه میشن :joy:

شو خوش

پ.ن : فکر کنم شمام هرچقدر سعی کنید همو قانع کنید یا حتی سوزش/سازش کنید یکی پیداش میشه که ساز مخالف بزنه
 
Back
بالا