- ارسالها
- 1,188
- امتیاز
- 29,463
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- -
- سال فارغ التحصیلی
- 1402
- مدال المپیاد
- Used to Bio
- رشته دانشگاه
- CS
دوان دوان
از اتوبوسهای قرمز میپرسم
کدامین راه مرا به تو باز خواهد رساند؟
و از خاکهای سرخ
که عاقبت بر کدامشان خواهم نشست؟
و از فروغ که «کدام قله، کدام اوج
مرا پناه خواهد داد؟»
در پشت دشتهای موعود،
چه کسی به انتظار من خواهد ایستاد؟
چه کسی خواهد ماند؟
و چه کسی شاعر خواهد شد؟
«برای شاعر شدن تنها کلمه کافی نیست»
و برای درخت شدن، تنها سکون.
من برای درخت نشدن،
ریشههایم را دست میگیرم
و به دویدن ادامه میدهم؛
تا باز هم به شهری برسم که متعلق به همه است و هیچکس نیست.
به جاهای خالی
و خالی جاها
و زایش معنا، جفتِ بودنشان.
ادامه میدهم.
از زمینهای بارور
و ریلهای موازی که برای رفتن باید از هم عبور کنند،
برای دیدن دوبارهی خورشید
و عاریت گرفتن نور،
همه را میدوم.
میدوم و ریشهها را به اختیار
در فواصل شیمیایی بین کلمات
میکارم.
میدوم و
اینبار
به مقصد دوبارهی اتوبوسهای قرمز میرسم
و به این فکر میکنم که شاید
من از نرسیدن گذشتهام
نه برای فراموشی،
که برای ادامه.
سهشنبه، ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۴:۲۳ | بامداد
از اتوبوسهای قرمز میپرسم
کدامین راه مرا به تو باز خواهد رساند؟
و از خاکهای سرخ
که عاقبت بر کدامشان خواهم نشست؟
و از فروغ که «کدام قله، کدام اوج
مرا پناه خواهد داد؟»
در پشت دشتهای موعود،
چه کسی به انتظار من خواهد ایستاد؟
چه کسی خواهد ماند؟
و چه کسی شاعر خواهد شد؟
«برای شاعر شدن تنها کلمه کافی نیست»
و برای درخت شدن، تنها سکون.
من برای درخت نشدن،
ریشههایم را دست میگیرم
و به دویدن ادامه میدهم؛
تا باز هم به شهری برسم که متعلق به همه است و هیچکس نیست.
به جاهای خالی
و خالی جاها
و زایش معنا، جفتِ بودنشان.
ادامه میدهم.
از زمینهای بارور
و ریلهای موازی که برای رفتن باید از هم عبور کنند،
برای دیدن دوبارهی خورشید
و عاریت گرفتن نور،
همه را میدوم.
میدوم و ریشهها را به اختیار
در فواصل شیمیایی بین کلمات
میکارم.
میدوم و
اینبار
به مقصد دوبارهی اتوبوسهای قرمز میرسم
و به این فکر میکنم که شاید
من از نرسیدن گذشتهام
نه برای فراموشی،
که برای ادامه.
سهشنبه، ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۴:۲۳ | بامداد