- ارسالها
- 599
- امتیاز
- 6,851
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- شهر خشن
- سال فارغ التحصیلی
- 98
- مدال المپیاد
- زیستی ناکام
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : سخنان یک سمپادی
من اون ابتدابی تلاش کردم بیام سمپاد تا دوستام کسایی باشن که درس بخونن.
حالا که اومدم سمپاد می بینم هیشکی درس نمیخونه. همه دنبال حاشیه هان.
خوش به حال شما.به نقل از so what? :چرا همه اومدن اینجا و غر زدن؟
من خیلی خوشحالم که تو این مدرسه درس میخونم
شاید سختیایی داشته باشه ولی مسلما مزایاش بیشتره
بچه هامشغله فکریشون یکیه و میتونن همو درک کنن
به هم کمک میکنن تا بتونن
پای دوستیاشون وا میستن
من اگه تو مدرسه ی دیگه ای بودم انقد سختی نمیکشیدم و مسلما انقد اوقات خوبی نداشتم =D
پس خدا رو شکر میکنم
و در مورد مملکت...
زیاد سخت نگیرین بابا
من اون ابتدابی تلاش کردم بیام سمپاد تا دوستام کسایی باشن که درس بخونن.
حالا که اومدم سمپاد می بینم هیشکی درس نمیخونه. همه دنبال حاشیه هان.