سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Sampadik
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از afroDt :
دو چندي؟
ببينم بتون منفي دادم يا نه! :-"
ماله يكي از دوما خيلي خوب شده بود... ولي قفس نبود!

من 2.1 ام !

خب با توجه به این که ما زیادی کثیف کاری داشتیم امکان نداش ببریم !
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

یک سری سوال !
الان معاون اجرایی کیه ؟
ساعت چند تعطیل می‌شین ؟
با ورود دبیرستانی‌ها چقدر خشن برخورد می‌شه ؟ (پارسال مجبور شدیم از رو آلاچیق بریم رو دیوار از پشت کلبه بریم حیاط اونوری :-")
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از آرمیتا ثابتی‌اشرف :
یک سری سوال !
الان معاون اجرایی کیه ؟
ساعت چند تعطیل می‌شین ؟
با ورود دبیرستانی‌ها چقدر خشن برخورد می‌شه ؟ (پارسال مجبور شدیم از رو آلاچیق بریم رو دیوار از پشت کلبه بریم حیاط اونوری :-")

اجرایی عابدیانه ! :-s :-<

روزای زوج ساعت 2 ، فرد ساعتِ 12:15 !

فک کنم خیلی خشن ! تا جایی که من میدونم هویدا اصن خوشش نمیاد از این مساله !
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

این خانم عابدیان از خانم ساویز خشن‌تره یا ملایم تر !؟ خیلی نکته‌ی مهمیه ;D
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

یادش بخیر راهنمایی... =((
راستی نمی دونم کسی گفته یانه. ولی خطاب به راهنماییای عزیز:چرا این ساویزِ دیوونرو فرستادین دبیرستان؟؟؟؟؟؟ :-&
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از آرمیتا ثابتی‌اشرف :
این خانم عابدیان از خانم ساویز خشن‌تره یا ملایم تر !؟ خیلی نکته‌ی مهمیه ;D

خیلی فرق دارن !!!

ببین مثلا این عابدیان بسیار بسیار ملایمه ، یه سوتم با خودش میاره زنگ ه میخوره واسمون سوت میزنه ( ;D) ، یه مانتوی بلند می پوشه و...

کلا خشن نی ! چیزی که لجِ آدمو در میاره اُمُل بودنشه !! :| :|

به علاوه ی این که دیگه واسمون درباره ی بچه شیعه و صلواتاش حرف نمی زنه ! :-"

به شخصه ساویزو ترجیح میدم !!

وختی عابدیان باهام حرف می زنه حس خَرشدگی دارم، یا مثلا حس بچه مهد کودکی بودن! :-s :-&
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

خب پس مشکلی نیست ... می‌تونیم بیایم >) خانم ساویز فکر کنم الان کلی ناراحته اومده دبیرستان :-" حداقل ما که ذره‌ای بهش توجه نمی‌کنیم :-" اول دوما رو نمی‌دونم ;D
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

پارسال مجبور شدیم از رو آلاچیق بریم رو دیوار از پشت کلبه بریم حیاط اونوری )
واقعن؟؟؟؟؟؟ چطوری رفتین بالا آلاچیقو ندیدنتون؟؟؟ :-? :-? ما یه بار روز مسابقه علمی (امسال) رفتیم بالا آلاچیق بعد نورالهی دید مارو!!!! :-" بعد داشت میخندید! ما فک کردیم الان کلی دعوامون میکنه(بالا آلاچیق اخراجه تنبیهش!) اما دیدیم اون داره میخنده مام چون ضایه نشیم هویجوری خندیدیم!!!! :-" آخرم با کلی دلیل فیزیکی توضیح داد که اون بالا خطرناکه!! ;D :-w
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از MmAaHhSsAa :
واقعن؟؟؟؟؟؟ چطوری رفتین بالا آلاچیقو ندیدنتون؟؟؟ :-? :-? ما یه بار روز مسابقه علمی (امسال) رفتیم بالا آلاچیق بعد نورالهی دید مارو!!!! :-" بعد داشت میخندید! ما فک کردیم الان کلی دعوامون میکنه(بالا آلاچیق اخراجه تنبیهش!) اما دیدیم اون داره میخنده مام چون ضایه نشیم هویجوری خندیدیم!!!! :-" آخرم با کلی دلیل فیزیکی توضیح داد که اون بالا خطرناکه!! ;D :-w
از اون بالا تازه کلی عکس هم گرفتیم :دی توی تاپیک عکس‌ مراکز هست !
اون موقع حواسشون به بچه‌هایی بود که جلوی در داشتن یه چیزی رنگ می‌کردن ! بعد رو سقفش که واینستادیم ! سریع رفتیم رو لبه‌ی دیوار !
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از آرمیتا ثابتی‌اشرف :
از اون بالا تازه کلی عکس هم گرفتیم :دی توی تاپیک عکس‌ مراکز هست !
اون موقع حواسشون به بچه‌هایی بود که جلوی در داشتن یه چیزی رنگ می‌کردن ! بعد رو سقفش که واینستادیم ! سریع رفتیم رو لبه‌ی دیوار !

مااَم دو سه بار رفتیم بالا عکس گرفتیم ! بعد یه یارو از بیرون داشت نگاهمون می کرد(اَ اونورم که ارتفاع خیلی بیشتره!) کُپ کرده بود ما

با مرد عنکبوتی چه نسبتی داریم و چجوری رفتیم!
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

حالا انقدم خشن نیسن مسئولای جدید ! جدیدا خیلی منطقی تر شدن ! گیر نمیدن به دبیرستانیا !
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از ریــــــــحانه :
حالا انقدم خشن نیسن مسئولای جدید ! جدیدا خیلی منطقی تر شدن ! گیر نمیدن به دبیرستانیا !
به دبيرستانيا گير نميدن؟
ما اين قدر اين در اون در زديم كه بذارن بيان تو...
خيلي هم گير ميدن...
جديدا گير نميدن چون ما ديگه يه راست ميريم پيشه هويدا....
اون موقع ها كه اول به رعنا ميگفتيم اصن نميذاشت...
پ.ن: ريحانه تو كه خودت تو جرياني... واسه دهه ي فجر ديدي كه چه قد كيميا با هويدا بحث كرد تا راضي شد!
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

نه خب مسلما گیر میدن ! و مسلما دهن ما صاف شد تا هویدا بزاره بیان ! ولی اگه خیلی میخواسن مسخره بازی دربیارن کلا راضی نمیشدن !
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از ریــــــــحانه :
نه خب مسلما گیر میدن ! و مسلما دهن ما صاف شد تا هویدا بزاره بیان ! ولی اگه خیلی میخواسن مسخره بازی دربیارن کلا راضی نمیشدن !
مسخره بازي رو هويدا زياد در نمياره...
اون كاره رعنا و قربانعليه...
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

تو زهرایی ؟!
بابا قربانعلی ماست به تمام معناس ! فقط بلده بشینه سر جاش به اون شقایق بگه کاراشٌ بکنه ! شقایقم که بیــــــکار !! :))
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از ریــــــــحانه :
حالا انقدم خشن نیسن مسئولای جدید ! جدیدا خیلی منطقی تر شدن ! گیر نمیدن به دبیرستانیا !

. :-? :-?ریحـــــانه ؟!! انصافا کلمه ی رعنا و منطق با هم جور در میان ؟! :-?
 
  • لایک
امتیازات: L.E
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از نــرگـســـــ :
. :-? :-?ریحـــــانه ؟!! انصافا کلمه ی رعنا و منطق با هم جور در میان ؟! :-?
باو حالا مگه کل مدرسه رعناس ! ;D
منظورم اینه که بهتر شدن !
یادت نیس اول سال چه جوهایی میخوردن ؟!
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

به نقل از ریــــــــحانه :
باو حالا مگه کل مدرسه رعناس ! ;D
منظورم اینه که بهتر شدن !
یادت نیس اول سال چه جوهایی میخوردن ؟!
به ريحانه...
تداركات كارسوق دوما... ;D
نرگس الان بسوز...هم من هستم هم ريحانه..
منم كه رئيسشونم هستم!
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

مااَم میایم حالا تا چشتون درآد ! ;D

می بینی !

(زهرا ؟ [-o<بابا با این دهدست بحرف بگو ما میایم کمک می کنیم و اینا! :( :| [-o< [-o<)

. ;D ;D الان کسی اون تیکه ایو که به زهرا گفتم نخونه ؛فوضولی عیب داره!
 
پاسخ : سمپادی‌های تهران [راهنمایی فرزانگان 1]

پس با لباس شخصي بياين...
باتوم يادتون نره خواهشا دوما زبونه ادم حاليشون نيس ;D
پس فردا صبح!
(نرگس قرار بود 13 نفر باشيم 14 نفريم!
خودمون هم زياديم!
صبح زود مگه اين كه برين پيشش چون همه رو بايد تو گرو علوم اجتماعي مطرح كنه بعد انتخاب كنه!)
درگوشي بود الان!
 
Back
بالا