معما

[farshidGCD]

پاسخ : معما

ولی اون یک نفره زورش به سه نفر نمیرسیده.

خوب کاری نداره، افغانی رو با تیر میزنه میکشه، بعد میره پرتقالی رو میخوره انرژی میگیره آخر سر هم میره سراغ چینی & میشکنتش!

 

[@Sigm]

پاسخ : معما

با یه تیر چینیه رو میکشه و اون دو تای دیگه رو با دسته ی تفنگ میکشه.

 

[cactus]

پاسخ : معما

دختر پادشاهي از پدر خود ميخواهد، كه او را تنها به كسي شوهر دهد كه بتواند به پرسشهاي منظوم او پاسخ گويد، بزرگان و اميرزادگان، همه از پاسخ گفتن درمي مانند و سرخود رادر اين راه برباد ميدهند. تا آنكه دلاك كچلي در پاسخگويي به پرسشهاي دختر پادشاه توفيق حاصل مي كند. پرسشهاي آن دختر چنين بود:
من اگر آهوي شده به كوهها بگريزم، چه مي كني؟ 2- من اگر مشتي دانه شده، برزمين ريختم، چه مي كني؟ 3- من اگر گُلي شده بر كوهها رُستم، چه مي كني؟ 4- من اگرسيبي شده به درون صندوقي رفتم، چه مي كني؟ پاسخ آن دلاك كچل چه بود؟

 

[cactus]

پاسخ : معما

دو مرد نسبت به هم، دايي وخواهر زاده اند. يعني اولي دايي دومي و خواهر زاده اوست، دومي نيز دائي اولي و خواهرزاده وي مي باشد. چطور چنين چيزي ممكن است؟

 

[cactus]

پاسخ : معما

جهانگردي توسط قبيله اي وحشي دستگير شد. اما به او اجازه داده شد تا جمله اي بگويد.ولي بدين شرط كه اگر جمله او صحت داشته باشد او را در روغن جوشان بسوزانند و اگر غلط باشد، با تيرزهرآگين مورد هدف قرار دهند. جهانگرد هوشيار با كمي فكر پاسخ داد كه موجب نجات او از مرگ شد. به نظر شما پاسخ او چه بود؟

 

[amir.love]

پاسخ : معما

خیلی آسونه تو مبتکران هست
گفت شما منو با تیر زهر آگین میکشین

 

[@Sigm]

پاسخ : معما

خیلی آسونه تو مبتکران هست
گفت شما منو با تیر زهر آگین میکشین

منم میخواستم همینو بگم

 

[farshidGCD]

پاسخ : معما

1- اگر من خرس شدم و آهو رو فراری دادم چی؟

2- اگر من خروس شدم و دونه ها رو خوردم چی؟

3- اگر من باغبان شدم و گل رو چيدم چی؟

4- اگر من سيب را خوردم و تو رو بغل کردم چی؟

 

[farshidGCD]

پاسخ : معما

دو مرد رو در نظر مي گيريم كه زناشون مردن وهر كدوم يك دختر دارند، اولي دختر دومي رو میگیره دومي هم دختر اولي رو، پس اون دو تا پدر زن همدیگه و دوماد هم محسوب مي شن، حالا هر كدوم یه پسری گیرشون میاد، پس یعنی هرکدوم از اين پسرا نسبت به یکی دیگه هم دايي محسوب مي شه و هم خواهر زاده!

 

[@Sigm]

پاسخ : معما

1. میام و شکارت میکنم.
2. جمعت میکنم و میدم تا مرغ ها بخورند.
3. تو را میککنم و میدم به کسی که دوستش دارم.
4. در صندوق رو باز میکنم و تو را میخورم.

 

[cactus]

پاسخ : معما

رضا از طبقه دهم ساختماني به زمين افتاد ولي نمرد. چطور چنين چيزي ممكن است؟

 

[Ehsan.IN$PIRE]

پاسخ : معما

چون خدا بهش رحم کرده.
تو طبقه ی دهم افتاده زمین. هرکس بخوره زمین نمیمیره که.

 

[cactus]

پاسخ : معما

يكنفر اهل منطق به شهري وارد شد و تصميم گرفت نزد سلماني برود و سروصورتش را اصلاح كند. آن شهر دو سلماني بيشتر نداشت. وقتي مرد بسراغ نخستين سلماني رفت، او را با سر وصورتي آشفته و پرپشت و موهايي ژوليده و نامرتب و هنگامي كه به سراغ دومين سلماني رفت، او را با موهايي بسيار مرتب و ريشي تراشيده يافت. لذا تصميم گرفت نزد نخستين سلماني برود و سروصورتش را بپيرايد. چرا او چنين تصميمي گرفت؟

 

[Ehsan.IN$PIRE]

پاسخ : معما

التبه جواب اصلی اینه که اون آرایشگر(از لغت سلمونی خوشم نمیاد) دومیه همیشه میرفته پیش اولیه تا خودش رو اصلاح کنه ولی اولیه چون کار دومیه خوب نبوده پیش اون نمیرفته و کس دیگه ای هم نبوده که موهاشو کوتاه کنه بنابراین همیشه موهاش بلند بوده.

 

[p.sh]

پاسخ : معما

التبه جواب اصلی اینه که اون آرایشگر(از لغت سلمونی خوشم نمیاد) دومیه همیشه میرفته پیش اولیه تا خودش رو اصلاح کنه ولی اولیه چون کار دومیه خوب نبوده پیش اون نمیرفته و کس دیگه ای هم نبوده که موهاشو کوتاه کنه بنابراین همیشه موهاش بلند بوده.

منم جوابم همینه

 

[p.sh]

پاسخ : معما

تو طبقه ی دهم افتاده زمین .واسه همین نمرده

 

[p.sh]

پاسخ : معما

خیلی ................ بود

 

[E.pisces]

پاسخ : معما

پيش نفر اول رفته چون نفر اول قادر بوده مو هاي نفر دوم رو درست كنه و از اين جهت نفر اول ارايشگر بهتري بوده و نفر اول كه خودش پيش نفر دوم ميرفته نفر دوم نمي تونسته مو هاي نفر اول رو درست كنه در نتيجه نفر اول ارايشگر بهتري بودي

 

[farshidGCD]

پاسخ : معما

عبارت زير را بخوانيد:H-M-B-A-A4-B-R

از ميان تعدادي زن و مرد برهنه، چگونه مي توان آدم و حوا را شناخت؟

مي دانيم كه در بهشت هر چه بخورند دفع نمي شود، در جهان مادي كداميك از مثالها و شواهد را مي توان يافت كه با آن امر همسان باشد؟

اچراغ راهنمايي و رانندگي كه روبروي خيابان است قرمز است، افسر راهنمايي هم در آنجا ايستاده است، با اينحال راننده اي از چراغ قرمز مي گذرد و كسي مزاحم او نمي شود. چطور چنين چيزي ممكن است؟

آمد و رفت، آمد و نرفت، زائيد و نمرد، نزائيد و مرد

شخصي در حين خواندن نماز ميت، به هنگام سجده، ناگهان سرش به لبه تابوت مي خورد پيشانيش مي شكند و خون پيشاني او به كفن مرده غسل داده شده مي خورد و آنرا نجس مي كند. حالا اين سوال پيش مي آيد كه آيا بايد مرده را دوباره غسل داد يا بايد كفنش را عوض كرد يا چاره ديگري انديشيد؟

آن چيست كه پر وخاليش يك وزن دارد؟

در يك انبار، تعدادي كيسه حبوبات هست كه در درون آنها نخود، لوبيا، عدس، ماش، باقلا و ... وجود دارد. در صورتي كه نام هيچيك از حبوبات روي كيسه ها نوشته نشده باشد، و علامت مشخصّه يا نمونه آنها هم روي كيسه هانباشد، دَرِ كيسه ها نيز باز نباشد تا بدانيم در داخل آنها چيست. و از سوي هيچكدام را در جاي مشخصي نگذاشته باشيم تا جاي آنها پيدا باشد. اما هرگاه اراده كنيم، مي توانيم كيسه محتوي حبوبات مورد نظر خود را از ميان كيسه هاي ديگر جدا كنيم. چطور چنين چيزي ممكن است؟

خري با بار از روي پلي مي گذشت. ناگهان پل خراب شد و خر با بارش به درون رودخانه سقوط كرد، بطوريكه علاوه بر خر بارش نيز خيس شد. پس از چند دقيقه، پشت خر شروع به سوختن كرد. بار او چه بود كه اينچنين شد؟

دو برادر را به دادگاه احضار كردند. رئيس دادگاه از آنان پرسيد: شما برادر هستيد؟ گفتند: آري، گفت: پدر شما يكي است؟ گفتند: بلي، گفت: مادرتان هم يكي است؟ گفتند: آري بعد كه به شناسنامة آنان نگاه كرد گفت: شما هر دو در دوازدهم تير 1340 خورشيدي متولد شده ايد، پس حتماً دوقلو هستيد؟ گفتند: خير! چطور چنين چيزي ممكن است. در حاليكه آنان دروغ نگفته اند؟

باغي باغبان سختگيري دارد كه هر كس مي خواهد وارد باغش شود با گفتن واژه «نه»، مانع ورود او به باغ مي شود. اما مردي زرنگ و هوشيار، باگفتن جمله اي، از باغبان اجازه ورود به باغ را مي گيرد. او چه مي پرسد كه باغبان با وجود گفتن واژه نه به او اجازه ورود به باغ را مي دهد؟

نام شهر است، كه اگر حرفِ اولش را بردارند، نام شخصي مي شود. اگر دو حرفِ اولش را بردارند. لقب يكي از پيامبران مي گردد. و اگر سه حرفِ اولش را بردارند، يك وسيله جنگي است، و اگر چهار حرفِ اولش را بردارند، واحد پول يكي از كشورهاست؟

يك نفر با تفنگ به سوي پرنده اي تيري انداخت و او را نقش بر زمين ساخت. پرنده بلافاصله درگذشت. حالا از كجا بدانيم بچه اي كه در پرنده در شكم دارد حلال است يا حرام؟

سخت است سنگ نيست، چهار پا دارد شتر نيست، تخم مي گذارد پرنده نيست

از دختري پرسيدند: اسمت چيست؟ گفت: دو سال و شش ماه. اسم او چه بوده است؟

پدراحمد مي تواند يك اتوبوس پر از مسافر، يا يك كاميون پر از بار را با يك دست نگهدارد، چگونه؟

 

[farshidGCD]

پاسخ : معما

ا من پست دادم چرا پاک کردین X-(
گفته "رضا از طبقه دهم افتاد ولی نمرد" خوب این یعنی "رضا" افتاد، شخصی به نام "ولی" نمرد