خاطرات تلخ و شیرین روباتیک!!

پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از aghasina :
X-( X-( X-(
بله . وقتی آدم پشتش به یه جا گرم باشه خیالی نداره دیگران دربارشون چیمیگن .ها؟!؟
راس میگه
به نقل از Omi:D :
چه خبره ... بله ..
با بله... موافقم.
به نقل از Mëhrdad-bx :
یه سری فارسیشون ضعیفه و زیاد تفاوتی بین خاطره و فحش و حلی و ... حس نمیکنن!! یکی دو ترم ادبیات وارد برنامه درسی دبیرستانشون بشه این چیزا رو درک میکنن (:|
ای مدیر انجمن برس به داد ما! دوستان! اینجا که خیلیا دس به شکایتشون خوبه. یکی بره به مدیر انجمن شکایت کنه. من نمی کنم.
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

مدیر انجمن اگه دیگه کسی خاطره نگفت ببند اینجا رو .... :)
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

چي چي اينجا رو ببند . بچه ها دارن با هم حرف مي زنن و جواب مي دن يكي دوست داره به خاطره تعريف كردن رو با فحش دادن تعبير كنه يكي هم نه واقعا بدون غرض خاطرش رو مي نويسه .

بحث ازاده همگي دوستانه به خاطره دادن ادامه بدن.

اما ظاهرا بعضيها دوست دارن تا 1 چيز مخالف عقيدشون گفته مي شه ببنندن و بگيرن و بزنند.
مثله:
به نقل از Omi:D :
مدیر انجمن اگه دیگه کسی خاطره نگفت ببند اینجا رو .... :)
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

بهترین خاطره که یادم نمیاد. اما می دونم که تو AUT هر کی نوشابه نمی خورد من نوشابه شو می خوردم. و تازه می رفتم بازم می خریدم می خوردم. در حالیکه معده من به نوشابه حساسیت داره. بعد جالبه که هیچیمم نشد معده ام جو گیر شده بوده گویا!
دقیقا همیشه نوشابه دستم بود... رو میز همیشه نوشابه بود... نوشابه... نوشابه...
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

جالب ترين خاطره من برا aut بچه هاي تيم اسژادانا بودن كه اومدن مسابقه اما بدون روبات تا حريفا رو برا خوارزمي ببينن در چه وضعيتين اين در حالي بود كه روباتشون برا aut اماده بود اما گذاشتن خوارزمي رونمايي كن.
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

ای بابا واسه خنده اومدن نه واسه ارزیابی ..
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از nozhan :
چي چي اينجا رو ببند . بچه ها دارن با هم حرف مي زنن و جواب مي دن يكي دوست داره به خاطره تعريف كردن رو با فحش دادن تعبير كنه يكي هم نه واقعا بدون غرض خاطرش رو مي نويسه .

بحث ازاده همگي دوستانه به خاطره دادن ادامه بدن.

اما ظاهرا بعضيها دوست دارن تا 1 چيز مخالف عقيدشون گفته مي شه ببنندن و بگيرن و بزنند.
مثله:

بعد از اینکه نفهمیدم کی هستی الان یه حدسایی زدم .. بله ....
کسی نیز نگرفت و نبست .... اینجا مال خاطره ... نه کل کل .......
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

بهترین خاطرات من اون قسمتی بود که تو aut سر زمین .. گفت بچه ها DJ شون اومد:D:D:D
یا وقتی که پارمیدا بازی داشت سالن soccer پر می شد!!
فوق العاده ترین قسمتش همون بود که تو سالن بهمون گفتند حلی کشا!:D
یا اون بخش اختتامیه که ...... با دار و دستش اومدند مام 12 نفری پا شدیم از اختتامیه اومدیم بیرون!
اصلا" aut سراسر خاطره بود!
هر روز یه اتفاق می افتاد!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از Melica_AriAnA :
راس میگهبا بله... موافقم.ای مدیر انجمن برس به داد ما! دوستان! اینجا که خیلیا دس به شکایتشون خوبه. یکی بره به مدیر انجمن شکایت کنه. من نمی کنم.

مطمئن باشید حلی ها تو فروم هم پارتیشون کلفته و شکایت نمیتونه کاره ای باشه!
حالا یه خاطر میگم نبندید : خاطره برمیگرده با ایام ساخت روبات . روز قدس با کلی بد بختی و اینا از لای مردم رد شدیم اومدیم مدرسه برا کار. تن ماهی آورده بودن . بعدش همون روز داشتیم اسپین بک میبستیم . گرسنه شدیم بریم تن بخوریم متوجه کمبود امکانات شدیم!!

درب آشپزخونه و همه جا بسته بود و ما ناچار از آلومینیومی که برا اسپین بریده بودیم برای قاشق استفاده کردیم! مجردی !
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

ای بابا ما تو اسپادانا سوسیس تخم مرغ می پختیم ... حتی سر زنگ مدرسه ..بعدش با همه چی هم می زدیم ..می دادیم بچه های مدرسه .. :))
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

پس همه رو به آنفولانزای مرغی سوسیسی آلوده کردید!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

من بعد از روباتیک در اژه ای به دلیل فشار و تغذیه نادرست،زخم معده و اثنی اشر گرفتم :(
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از nozhan :
چی می خواستن بگن تعداد ما دو برابرشون بود انگار مسابقات تو اصفهان داشت برگزار میشد!
من این را درمورد 50-2 میگم نه چیز دیگه ای
ولی خداوکیلی ما که تزشون کم نیاوردیم
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از Omi:D :
من بعد از روباتیک در اژه ای به دلیل فشار و تغذیه نادرست،زخم معده و اثنی اشر گرفتم :(
یادمه بعد از دوره ی كار عید برای ایران اوپن از اون جایی كه به مدت ده روز نهار و شاممون سوسیس و كالباس بود ، به مدت یك هفته بعد ایران اوپن از فرط چربی بیخود در بدن حالم داغون بود و درست نمیتونستم بخوابم!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

آفرین به شما . ما که معلوم نبود اصلا چیزی میخوردیم یا نه . یه نون و یه قالب پنیر بود تا از یخچال درمیومد همه حمله ور میشدن به سمت قالب پنیر و غارت میکردن . والا اون هفته آخر کارامون یه ذره از لحاظ شکم بهمون خوشگذشت.


راستی قابل توجهه که ما ها ارادت خاصی به دلستر و ایستک داریم و برای رسیدن به یه قطره از اون توی یکی از شبای گرم تابستون توی نماز خونه تاریک و بسیار گرم کودتا کردیم و نشتیم دلستر خوردن .
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

ما که تابستون انقدر ظهرا چیپس و ماست و موسیر خوردیم مردیم! من که حدودا 10 12 هزار تا جوش رو پیشونیم زد!
به نقل از یک ایرانی :
من این را درمورد 50-2 میگم نه چیز دیگه ای
ولی خداوکیلی ما که تزشون کم نیاوردیم
نه اصلا!
به نقل از aghasina :
آفرین به شما . ما که معلوم نبود اصلا چیزی میخوردیم یا نه . یه نون و یه قالب پنیر بود تا از یخچال درمیومد همه حمله ور میشدن به سمت قالب پنیر و غارت میکردن . والا اون هفته آخر کارامون یه ذره از لحاظ شکم بهمون خوشگذشت.


راستی قابل توجهه که ما ها ارادت خاصی به دلستر و ایستک داریم و برای رسیدن به یه قطره از اون توی یکی از شبای گرم تابستون توی نماز خونه تاریک و بسیار گرم کودتا کردیم و نشتیم دلستر خوردن .
منم جدیدا از نوشابه به رانی پرتغال تغییر ذائقه دادم.
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

هی امشب خاطره ها رو یه بار خوندم دلم لک زد برا 10 دقیقه کار تو کارگاه مدرسه و کلی خنده !
فک کنم ایران اپن امسال هم جالب باشه .
یه خاطره از مسابقات صائب:
ما مسیر یاب ماله 2 سال پیشمون رو برده بودیم تنها کاری که براش کرده بودیم شارژ باتری ها بود.
تو 1 ساعت اول روبات ما رفت تو زمین و یه دور زمین رو زد و ما دیگه تا ظهر کاری نداشتیم بچه هام که چنچرشون رو با خودشون اورده بودن اونو قسمت به قسمت اوردن تو سالن مسابقه (اگه کسی از فروم تو خوارزمی امسال بود و چنجر قبلی رو دید باید بگم که این 400 وات بود و اونی که بردیم صائب 1200 وات)
خلاصه چنچرو بلند گو ها کاملا نصب شد باتری ماشین هم اوردیم و راهش انداختیم قبل شروع موزیک سالن در سکوت کامل بود و با شروعش یه هو همه شروع به دست زدن کردند و اینقدر ما خندیدیم که حد حساب نداشت چون ما روی بلندگو ها کارتون گذاشته بودیم کسی تا 5 دقیقه اول اونا رو پیدا نکرد اما بعد ما رو گرفتن و تیم رو حذف کردن و همه به طرف داری از ما داد می زدن و هو می کشیدن. <:-P
خلاصه اون روز یکی از بهترین روز های مسابقه ای ما بود چون کلی خندیدیم تازه قابل توجه که 4 هم شدیم و یه افتخار هم به ما اضافه شد چون برا اولین بار یه کمیته داوری یه مسابقه را پیدا کردیم ;D ;D
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

این چنچرتون رو سره مسابقه به ما هم قرض میدید؟ منم فول آلبوم یاحل و نمیدونم هر قرتی رو که بگی بهت میدم؟ خوبه دیگه ....!!!
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از aghasina :
این چنچرتون رو سره مسابقه به ما هم قرض میدید؟ منم فول آلبوم یاحل و نمیدونم هر قرتی رو که بگی بهت میدم؟ خوبه دیگه ....!!!
با کمال میل اصلا شما هم بیایید با هم تشویق می کنیم.
 
پاسخ : جالب ترین خاطره رباتیک

به نقل از yavari :
با کمال میل اصلا شما هم بیایید با هم تشویق می کنیم.

بسیار ایده پسندیده ای است . همه با هم ......
 
Back
بالا