من تازه برنامه رو دیدم خیلی خوب بود فقط اون دو تا ایرادش... این حسرت به دلم موند که به یکی بگم رشته ام مهندسی شیمیه و برنگرده بگه آها شیمی!
حتی خود دکتر آذر هم ازم پرسید شیرین ترین جای شیمی کجاست؟
میخاستم بگم شیرین ترین جای شیمی اینه که با مهندسی شیمی فرق میکنه و هیچ کس متوجه نیست! ولی ادبی طور گفتم
ز شیمی تا م.شیمی یک میم فرق است جهانی اندر این یک میم غرق است
خاطرات خوبی تو اون دو سه روز رقم خورد یادش به خیر :)
از جمله خاطرات اینا بودن:
یک شب شام کوبیده دادن من و یکی از رفیقام رفتیم کنار حوض روبرو ابنس غذامون رو بخوریم آقا همین که نشستیم هفت هشت تا گربه دورمون رو گرفتن
این گربه های دانشگاه رو میبینی؟ انگار دانشگاه خونه ی آبا اجدادی شون بوده و دانشجوها مزاحمشون شدن
یک بیت اصفهانی دکتر آذر یادم داد: اگه با ما بوکونی مهر و بفا خیلی خوبه س ؛ اگه دس ورداری از جور و جفا خیلی خوبه س
نوبت ضبط من که شد میکروفون خراب شد
تا یک ساعت هم معطل همین بودیم به من گفتن واسه امتحان میکروفون یک چیزی بگو این بیت رو خوندم :گر که تیری از آسمان آید ، راست بر قلب مستمند آید