مشاعره [شعر های خودمون]

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع peihaghi
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

یاد از آن روز که زهره بودی یار من
...
آخر کجایی زهره...؟! ;D

پ.ج:الان می خوایم کم کم تغییر کاربری بدیم، اینجا بشه واسه مشاعره معمولی و اون ور بشه واسه شعرای خودمون، کی می فهمه؟! اون ور شلوغ تره تازه! بیشتر خوش می گذره! ;D
 
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

چرا قاطی پاتی شد الان با چی بگیم؟
 
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

خوب شد؟! :D
بازم ببخشید. ;)
اگه دوست داری با ه بگو.
 
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

هوش و حواسم بپرون ای مردک عضو سرون
خانه و خاکم بپرون ایرانیه بیغیرتون
 
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

ناتوان بهر خدا می گردد / از برای دل ما می خندد
 
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

به نقل از peihaghi :
هوش و حواسم بپرون ای مردک عضو سرون
خانه و خاکم بپرون ایرانیه بیغیرتون

سبک شعر جالب بود، یادم رفت تو پست بالایی بگم! =D>
 
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

دران بد هنگامی که تو بر من نبودتی
ما زنده دلان بودیم و بس در همه ی دنیاها
 
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

آسمان آبی است اگر بگذارند / من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم، عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند!

پ.ج: اگر بگذارند...
 
پاسخ : مشاعره با شعر های خودمون

دوست باید بکشد کشته گر دوستش را
گرنه ، دشمن بکشد دگر دوستان ار به گذر(زمان)
 
پاسخ : مشاعره [شعر های خودمون]

الان با نون بگم یا ر ؟
اصلا چرا کسی ادامه نمیده ؟
 
Back
بالا