قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع radiowavefm
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
بغض گلدان لب پنجره را چلچله ها میفهمند
حال بی حوصله ها را خود بی حوصله ها میفهمند
 
انگشت به لب مانده ام از قاعده ی عشق
ما یار ندیده ، تب معشوق کشیدیم
#صائب_تبریزی
 
عاشق
دختر بچه ای است که
کفش پاشنه بلند مادر را پوشیده!
هیجان دارد
اما زمین خوردنش حتمی ست

ارش ناجی
 
تو مرد باش و میندیش از گرانی درد
درد همیشه به سروقت مردمی اید
 
هر آن که نیست در این حلقه زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

#حضرت_حافظ
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

بازم #حافظ

این دو بیت اولش خیلی عالیه! منو یاد "بندگان شکور خدا" میندازه :-"
 
ای جان و ای دو دیده‌ی بینا چگونه ای
وی رشک ماه و گنبد مینا چگونه ای

ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست
ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای؟


مولانا
 
بی عشق نشاط و طرب افزون نشود

بی عشق وجود خوب و موزون نشود

صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد

بی‌جنبش عشق در مکنون نشود

"مولانا"
 
دیگر بوی بهار هم سرحالم نمی کند
چیزی شبیه گریه زلالم نمی کند

آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار ؟
وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمی کند
 
گویند بهشت عدن با حور خوش است
من می گویم که آب انگور خوش است
اين نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کاواز دهل برادر از دور خوش است

:x28 اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم عمر خیام شاد باد:x
 
مثل وقتایی که یهو بادکنکی می ترکه
بعضی وقتا دلای ما الکی می ترکه
خنده هامونو گرفتنو نمردیم
ولی اشکو از کسی بگیری طفلکی می ترکه
چرخا می چرخه واسه هرکی نمکدون رو شکست
عوضش چرخای چرخ نمکی می ترکه
هر دقیقه حرفاشون روحمو قلقلک میده
ته قصه ادم قلقلکی می ترکه
بعضی وقتا دلای ما الکی می ترکه
 
تو آن شعری که من جایی نمی خوانم که می ترسم
به جانت چشم زخم آید چو می گویند تحسینم

محمد علی بهمنی
 
بعد از آن دیوانگی ها ای دریغ
باورم ناید که عاقل گشته ام ...
 
ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
"حافظ"
 
گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است
چون خوردن نوشابه که در جام شراب است
گر دل بدهی تن ندهی باز خراب است
این بار نه جام است و نه نوشابه ،سراب است
اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند
چون دغدغه مردم این شهر حجاب است
تن را بدهی دل ندهی فرق ندارد
یک آیه بخوانند، گناه تو ثواب است
خریدند تنت را و بریدند کفنت را
به یک آیه و چند سکه ببستند دهنت را
نه روحی به کار است
نه عشقی به بار است
فقط شهوت مردانه به اندام تو یار است
...

(واقعا زشت بود اگه فقط یه بیتشو مینوشتم...)
 
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
.‌‌‌‌‌...
فریدون مشیری
 
ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺩﻝ ﺍﺯ ﮐﻔﻢ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ،
ﻫﺮﭼﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ , ﺳﻨﮕﺪﻝ ﻧﺸﻨﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ،
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﺍﯼ ﺩﻟﺮﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮ ﺯ ﺩﻝ ﺑﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ؟
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ...


ژولیده نیشابوری
 
Back
بالا