اهل شعر

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع amir h
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اهل شعر

عيب رندان مكن اي زاهد پاكيزه سرشت
كه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از پردیس :
فکر نمیکنین این تایپیک باید به انجمن شعر انتقال داده بشه؟
به انجمن شعر انتقال داده شد
من فکر کنم شما اختلاف فاز دارید.
این تاپیک ماله خیلی وقت پیشه.
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از Soroush.farshchin :
اشتباهه!

بیت دوم:
.................................................. ..............................................

تو غره به آنی که همی می نخوری ..............................................
بیخیال بابا.
من دیوان رباعیاتشو دانلود کردم,همینو نوشته.
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از amir h :
من فکر کنم شما اختلاف فاز دارید.
این تاپیک ماله خیلی وقت پیشه.
مهم نیست که اختلاف فازم زیاد باشه
در ضمن من تازه اینو دیده بودم
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از پردیس :
مهم نیست که اختلاف فازم زیاد باشه
در ضمن من تازه اینو دیده بودم
آره برا دخترا طبیعیه!!!
ولی ممنون از لطفتون.
 
پاسخ : اهل شعر

حافظ
جهان پیر است . بی بنیاد،از این فرهاد کش ،فریاد که کرد افسون و نیرنگش،ملول از جان شیرینم
 
پاسخ : اهل شعر

نظامی :
مجنون چو حدیث عشق بشنید اول بگریست ، پس بخندید
از جای چو مار حلقه برجست در حلقه ی زلف کعبه زد دست
می گفت، گرفته حلقه در بر کامروز منم چو حلقه بر در
گویند ز عشق کن جدایی این نیست طریق آشنایی
پرورده ی عشق شد سرشتم جز عشق مباد سرنوشتم
یا رب به خدایی خداییت وانگه به کمال پادشاهیت
کز عشق به غایتی رسانم کاو ماند اگر چه من نمانم
گر چه زشراب عشق مستم عاشق تر از این کنم که هستم
از عمر من انچه هست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای
میداشت پدر به سوی او گوش کاین قصه شنید ، گشت خاموش
دانست که دل اسیر دارد دردی نه دوا پذیر دارد



نظامی: اگر در خاک شد خاکی ستم نیست سرانجام وجود الا عدم نیست

×پست های متوالی ترکیب شد×
 
پاسخ : اهل شعر

زلف آشفته و خی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

× ستاد شبگردی بیکاران سمپادی حوصله سر رفته !
 
پاسخ : اهل شعر

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیمه شب دوش به بالین من آمد بنشست

× ستاد شبگردی بیکاران سمپادی حوصله سر رفته !
 
پاسخ : اهل شعر

سرفرا گوش من آورد و به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینه ی من خوابت هست؟

× ستاد شبگردی بیکاران سمپادی حوصله سر رفته !
 
پاسخ : اهل شعر

عاشقی را که چنین باده ی شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست

× ستاد شبگردی بیکاران سمپادی حوصله سر رفته !
 
پاسخ : اهل شعر

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده نگیر که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

× ستاد شبگردی بیکاران سمپادی حوصله سر رفته !
 
پاسخ : اهل شعر

آنچه او ریخت به پیمانه ی ما نوشیدیم اگر از خمر بهشتست وگر باده ی مست

× ستاد شبگردی بیکاران سمپادی حوصله سر رفته !
 
پاسخ : اهل شعر

خنده ی جام می و زلف گره گیر نگار ای بسا توبه که چون توبه ی حافظ بشکست

× ستاد شبگردی بیکاران سمپادی حوصله سر رفته !
 
پاسخ : اهل شعر

مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد

× ستاد شبگردی بیکاران سمپادی حوصله سر رفته !
 
پاسخ : اهل شعر

جدیدا که تفسیری عالی ازین شعر و بخصوص دو بیت نخستش خوندم؛ یجور دگ حال کردم باهش!! ;)

_ _

ساقی! به «نورِ باده» برافروز جام ما .. مطرب، بگو که کار جهان شد به کام ما

ما در پیاله عکسِ رُخِ یار دیده‌ایم .. ای بی‌خبر ز لذتِ شُربِ مُدام ما


.
 
پاسخ : اهل شعر

تو جانِ من شده بودی و من جوان شده بودم
وَ اعتراف کنم شوقِ ناگهان شده بودم
تو هم نیامده هم آمده چه حال و هوایی
عجب بیانی از آن حسِ بی بیان شده بودم
کمی نه _ کمی از کم زیادتر به گمانم
دچار وسوسه و شرمِ توامان شده بودم
نگاه کردی می خواستم سلام بگویم
که شرمسار تو از لکنت زبان شده بودم
سَسَسَسَسَسَسَ و زبانم به رمز نام تو را گفت
و من چقدر از این گفته شادمان شده بودم
تو خواستی که بخوانم ، سکوت کرد زمان هم
که خوش قریحه ترین شاعر زمان شده بودم
خروسخوان تو طلوعی در آسمان شده بودی
و من دوباره غروبِ ستارگان شده بودم
.....
این شعر از استاد محمد علی بهمنی هست...خوندن شعرای ایشون به نظرم برای هر شعر دوستی لازمه
 
پاسخ : اهل شعر

سخن عشق نه آن است که آید به زبان
ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت وشنفت
 
  • لایک
امتیازات: Zed
پاسخ : اهل شعر

غيرت عشق زبالنهمه خاصان ببريد
كز كجا سر غمش دردهن عامافتاد
 
پاسخ : اهل شعر

به نقل از soroosh.farshchin :
حافظ:
در محضر ما باده حلال است ولیکن بی رویه تو ای سرو گل اندام حرام است
این شعر رو حافظ در استقبال این شعر سعدی گفته
من آن نیم که حلال از حرام نشناسم شراب با تو حلال آب بی تو حرام
 
Back
بالا