- شروع کننده موضوع
- #1
schwarz kopf
کاربر جدید
- ارسالها
- 3
- امتیاز
- 3
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- تهران
با سلام اینا مکاتبیه که فلسفی و سیاسی اند و من تا تونسم یه معرفی کوتاه کردم اگر مکتبی رو قبول دارید یا مجموعا نظری دارید بدید در ضمن این تاپیک توضیحی بر نظرسنجی کدام مکتب رو قبول داریده:
استاخانوویسم:منسوب به استاخانموف یک کارگر روس زمان استالین.روشی که در آن به کسانیکه از حد مقرر بیشتر کارمی کرده اند جوایزی تعلق می گرفت.روشی مطابق نظام وحشت استالین که از کارگران به شکلی حیوانی تا زمان رگ کار می کشیده اند.
استالینیسم:مربوط به جدال اعتقادی تروتسکی و استالین.(رجوع به زندگی استالین)عقایدی مبنی بر مستحککم کردن رژیم سوسیالیسم و توافق و ایجاد روابط با کشورهای خارجی و سایر عقاید شخصی استالین
اسلام-مارکسیسم:مکتبی التقاطی که مخالف رویارویی اسلام و مارکسیسم بوده و عقایدی مختلط از اسلام و مارکسیسم دارد.
خروشچفیسم:از زیرشاخه های بلشویک همچون استالینیسم.از عقاید مهم خروشچف مخالفت او با فردگرایی استالین و تأکید بر رهبری جمعی و هم زیستی مسالمت آمیز در روابط خارجه است.
سوسیالیسم:جامعه گرایی.استفاده عمومی از جمیع امکانات و مبارزه سیاسی در این راه.
سندیکالیسم:نهضت کارگران معتقد به مبارزه طبقاتی و مبارزه صنفی در این راه.
کمونیسم:گروهی از سوسیالیست های افراطی کمونیسم را براساس نظریه کمون اولیه بوجود آوردند.جامعه گرایی افراطی به صورت زندگی اولیه و کاملا اجتماعی انسانها که حالت لائیک نیز دارد.
لائیک:نظریه جدایی سیاست و مذهب.انزوای مذهبی
لنینیسم:اصلی ترین نوع کمونیسم که مغایرت زیادی با اصول مارکس دارد.نوعی مارکسیسم افراطی(جای بحث زیاد)
نئومارکسیسم:پیروان مکتب فرانکفورت.تأکید روی عقاید اولیه مارکس و جنبه های وجوی آن تا اقتصادی
آپارتاید:جدایی اقتصادی،اجتماعی و سکونتی نژاد سیاه و سفید.(جای بحث زیاد)
بورژوازی:بور کلمه ی آلمانی به معنی ده بزرگ یا شهر.مربوط به زندگی شهری که به طبقه اشراف اطلاق می شود.جایگزین صنعتی فئودالیته در قرون 19 و 20
ناسیونالیسم:ملی گرایی و تأکید زیاد بر ملت خالص یک منطقه و سرزمین که حس مشترکی بین ساکنان آن ایجاد می کند
نازیسم:حزب آزادی آلمان با عقاید ملی گرا و جامعه گرای سندیکایی.برخی این حزب را نوعی راسیسم (نژاد پرستی)می دانند که مفصل جای بحث دارد.
شووینیزم:نوعی وطن دوستی افراطی برگرفته از نام نیکولاس شووین سرباز ناپلئون که دیوانه وار اورا تحسین می کرد
صهیونیزم:جنبشی برای بدست آوردن ارض موعود یادشده در تنخ که ملتی یهود بوجود آید(بازدید کنندگان احتمالی یهود می توانند در این مورد نظراتشان را اعلام کنند)
توتالیتریانیسم:ابداع موسولینی:عقیده ای که بنابرآن همه چیز درراه دولت بوده و هبچ چیز خارج از دولت و ضدآن نیست
ماکیاولیسم:عقاید ماکیاولی مبنی بر اینکه هدف توجیه گر وسیله است.او معتقد بود حاکمان باید از هر راهی(بدون در نظر گرفتن اخلاق)حکومت را حفظ کنند.
ماتریالیسم:مادی گرایی که انواع و شاخه های بسیار دارد
اریستوکراسی:در لغت حکومت بهترینهاعموما به اشراف و نجیب زادگان زمیندار و نظامی اطلاق می شود
ارتجاع:گروههایضد پیشرفت و ترقی.ضدیت با هرنوع پیشرفت نوعی ارتجاع خوانده می شود
اگوسانتریسم:خودمحوری یا خود داری.معیاری برای ارزیابی حق و باطل نیست.و واقعیت مطلقی وجود ندارد.آنچه خود حق می دانید حق است و آنچه خود رد می کنید باطل.
اکسیدانتالیسم:اصالت غرب.عقیده ی یا تمدن غرب یا وحشیگری
اندیودوآلیسم:فرد گرایی.توجه به منافع فردی و اصالت فرد دربرابر جمع و گروه.
اومانیسم:انسان مداری یا اصالت انسان.انسان مرکز جهان.عقیده اصالت انسان دربرابر خدایان
ایده آلیسم:اولین بار در تاریخ به نظریه مثل افلاطون اطلاق شده اما بعدها به عنوان عقیده ای در مقابل رئالیسم کاربرد داشته.مسلک کسانیکه ایده یا تصویرات ذهنی را اصیل می دانند
الیناسیون:در لغت به معنی جن زدگی.بحثی در رابطه با تأثیر ماشین بر انسان که چون حالت جن زدگی در وجود انسانی حلول کرده
پان اسلامیسم:"جنبشی به منظور اتحاد کشورهای اسلامی به مبارزه با قطعه قطعه شدن این سرزمین ها
پان شیلا:5 اصل از جواهر نهرو در مورد سیاست خارجی:1-عدم دخالت در امور کشورها2-احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی3-عدم تجاوز متقابل4-کمک متقابل5-همزیستی مسالمت آمیز
پان ژرمنیسم:جنبشی به منظور گردآوردن تمام آلمانی زبانان در یک سرزمین
جامعه باز:اصطلاحی از کاپوپر فیلسوف.هر جامعه ای که درآن امکان انتقاد آزاد از سیستم حاکم موجود باشد
جمهوریت:هر حکومتی که رؤسای آن انتخاب انتخاب کنندگان حکومت باشد و سلطان و پادشاهی به آن حکم نراند.
تئوکراسی:خداشاهی.حکومتی که خدا را فرمانروا و حاکم قرار داده و افرادی عمال اجرای اوامر او می شوند
مائوئیسم:مجموعه تفکرات مائو رهبر انقلاب چین.نوعی چینی کردن مارکسیسم.مبارزه ی مارکسیستی با جنبه ی جنگ چریکی که درآن مبارزان از کارگران کارخانه ها به دهقانان روستایی تغییر یافته
اگوییسم:خودنگری هرکس باید هدف خود را زندگانی برتر و بهروزی شخصی قرار دهد.نوعی فرد گرایی
جناح چپ:تمامی احزاب و گروههای رادیکال(تندرو)سوسیالیست،آنارشیست(هرج و مرج طلب)کمونیست طرفداران تحول توده ای مردم که در مقابل جناح راست اعم از لیبرال ها و بورژوازی و...قرار گرفته
ناتورالیسم:اصالت طبیعت،طبیعت گرایی.اعتقاد بر اینکه ما جزئی از طبیعتیم و باید طبق قوانین آن رفتار کنیم.هرچه مغایر با طبیعت باشد غلط است.مثال عینی در حکومت های امروزی ندارد
منتظر نظراتتون هستم
استاخانوویسم:منسوب به استاخانموف یک کارگر روس زمان استالین.روشی که در آن به کسانیکه از حد مقرر بیشتر کارمی کرده اند جوایزی تعلق می گرفت.روشی مطابق نظام وحشت استالین که از کارگران به شکلی حیوانی تا زمان رگ کار می کشیده اند.
استالینیسم:مربوط به جدال اعتقادی تروتسکی و استالین.(رجوع به زندگی استالین)عقایدی مبنی بر مستحککم کردن رژیم سوسیالیسم و توافق و ایجاد روابط با کشورهای خارجی و سایر عقاید شخصی استالین
اسلام-مارکسیسم:مکتبی التقاطی که مخالف رویارویی اسلام و مارکسیسم بوده و عقایدی مختلط از اسلام و مارکسیسم دارد.
خروشچفیسم:از زیرشاخه های بلشویک همچون استالینیسم.از عقاید مهم خروشچف مخالفت او با فردگرایی استالین و تأکید بر رهبری جمعی و هم زیستی مسالمت آمیز در روابط خارجه است.
سوسیالیسم:جامعه گرایی.استفاده عمومی از جمیع امکانات و مبارزه سیاسی در این راه.
سندیکالیسم:نهضت کارگران معتقد به مبارزه طبقاتی و مبارزه صنفی در این راه.
کمونیسم:گروهی از سوسیالیست های افراطی کمونیسم را براساس نظریه کمون اولیه بوجود آوردند.جامعه گرایی افراطی به صورت زندگی اولیه و کاملا اجتماعی انسانها که حالت لائیک نیز دارد.
لائیک:نظریه جدایی سیاست و مذهب.انزوای مذهبی
لنینیسم:اصلی ترین نوع کمونیسم که مغایرت زیادی با اصول مارکس دارد.نوعی مارکسیسم افراطی(جای بحث زیاد)
نئومارکسیسم:پیروان مکتب فرانکفورت.تأکید روی عقاید اولیه مارکس و جنبه های وجوی آن تا اقتصادی
آپارتاید:جدایی اقتصادی،اجتماعی و سکونتی نژاد سیاه و سفید.(جای بحث زیاد)
بورژوازی:بور کلمه ی آلمانی به معنی ده بزرگ یا شهر.مربوط به زندگی شهری که به طبقه اشراف اطلاق می شود.جایگزین صنعتی فئودالیته در قرون 19 و 20
ناسیونالیسم:ملی گرایی و تأکید زیاد بر ملت خالص یک منطقه و سرزمین که حس مشترکی بین ساکنان آن ایجاد می کند
نازیسم:حزب آزادی آلمان با عقاید ملی گرا و جامعه گرای سندیکایی.برخی این حزب را نوعی راسیسم (نژاد پرستی)می دانند که مفصل جای بحث دارد.
شووینیزم:نوعی وطن دوستی افراطی برگرفته از نام نیکولاس شووین سرباز ناپلئون که دیوانه وار اورا تحسین می کرد
صهیونیزم:جنبشی برای بدست آوردن ارض موعود یادشده در تنخ که ملتی یهود بوجود آید(بازدید کنندگان احتمالی یهود می توانند در این مورد نظراتشان را اعلام کنند)
توتالیتریانیسم:ابداع موسولینی:عقیده ای که بنابرآن همه چیز درراه دولت بوده و هبچ چیز خارج از دولت و ضدآن نیست
ماکیاولیسم:عقاید ماکیاولی مبنی بر اینکه هدف توجیه گر وسیله است.او معتقد بود حاکمان باید از هر راهی(بدون در نظر گرفتن اخلاق)حکومت را حفظ کنند.
ماتریالیسم:مادی گرایی که انواع و شاخه های بسیار دارد
اریستوکراسی:در لغت حکومت بهترینهاعموما به اشراف و نجیب زادگان زمیندار و نظامی اطلاق می شود
ارتجاع:گروههایضد پیشرفت و ترقی.ضدیت با هرنوع پیشرفت نوعی ارتجاع خوانده می شود
اگوسانتریسم:خودمحوری یا خود داری.معیاری برای ارزیابی حق و باطل نیست.و واقعیت مطلقی وجود ندارد.آنچه خود حق می دانید حق است و آنچه خود رد می کنید باطل.
اکسیدانتالیسم:اصالت غرب.عقیده ی یا تمدن غرب یا وحشیگری
اندیودوآلیسم:فرد گرایی.توجه به منافع فردی و اصالت فرد دربرابر جمع و گروه.
اومانیسم:انسان مداری یا اصالت انسان.انسان مرکز جهان.عقیده اصالت انسان دربرابر خدایان
ایده آلیسم:اولین بار در تاریخ به نظریه مثل افلاطون اطلاق شده اما بعدها به عنوان عقیده ای در مقابل رئالیسم کاربرد داشته.مسلک کسانیکه ایده یا تصویرات ذهنی را اصیل می دانند
الیناسیون:در لغت به معنی جن زدگی.بحثی در رابطه با تأثیر ماشین بر انسان که چون حالت جن زدگی در وجود انسانی حلول کرده
پان اسلامیسم:"جنبشی به منظور اتحاد کشورهای اسلامی به مبارزه با قطعه قطعه شدن این سرزمین ها
پان شیلا:5 اصل از جواهر نهرو در مورد سیاست خارجی:1-عدم دخالت در امور کشورها2-احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی3-عدم تجاوز متقابل4-کمک متقابل5-همزیستی مسالمت آمیز
پان ژرمنیسم:جنبشی به منظور گردآوردن تمام آلمانی زبانان در یک سرزمین
جامعه باز:اصطلاحی از کاپوپر فیلسوف.هر جامعه ای که درآن امکان انتقاد آزاد از سیستم حاکم موجود باشد
جمهوریت:هر حکومتی که رؤسای آن انتخاب انتخاب کنندگان حکومت باشد و سلطان و پادشاهی به آن حکم نراند.
تئوکراسی:خداشاهی.حکومتی که خدا را فرمانروا و حاکم قرار داده و افرادی عمال اجرای اوامر او می شوند
مائوئیسم:مجموعه تفکرات مائو رهبر انقلاب چین.نوعی چینی کردن مارکسیسم.مبارزه ی مارکسیستی با جنبه ی جنگ چریکی که درآن مبارزان از کارگران کارخانه ها به دهقانان روستایی تغییر یافته
اگوییسم:خودنگری هرکس باید هدف خود را زندگانی برتر و بهروزی شخصی قرار دهد.نوعی فرد گرایی
جناح چپ:تمامی احزاب و گروههای رادیکال(تندرو)سوسیالیست،آنارشیست(هرج و مرج طلب)کمونیست طرفداران تحول توده ای مردم که در مقابل جناح راست اعم از لیبرال ها و بورژوازی و...قرار گرفته
ناتورالیسم:اصالت طبیعت،طبیعت گرایی.اعتقاد بر اینکه ما جزئی از طبیعتیم و باید طبق قوانین آن رفتار کنیم.هرچه مغایر با طبیعت باشد غلط است.مثال عینی در حکومت های امروزی ندارد
منتظر نظراتتون هستم