تیزهوشان قبول شدم!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع hany
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

روزي كه رفته بودم كارنامه پنجم ابتدايي رو بگيرم فهميدم...

داشتم كارنامه رو ميگرفتم كه معلممون گفت: مبارك باشه...
فك كردم واسه كارنامه ميگه. گفتم: كارنامه كه تبريك نداره... 8-} :-"
بعد گفت: مگه خبر نداري؟؟!منم با دهن باز بهش گفتم:از چي؟؟! :-" :))
بعدم بهم گفت قبول شدي و اينا... :))
نزديك بود سرم گيج بره بيفتم، بشه مثل تو فيلما!!!
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من واسه راهنمایی فقط مرحله اول قبول شدم
ولی دبیرستان خییییییلی حرص دار خبرش بم رسید ;D
آیدا زنگ زده یه سااااااعت راجع به اهنگ فلان خواننده فَک زده تهش که میخواد قط کنه میگه راستی قبول شدی :-"
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

.. یادش به خیر!! :-"

پنجم دبستان معاون مدرسمون اومد گفت یه آزمونی هست برای ورودی به تیزهوشان! منم گفتم برم خودمو محکی بزنم دگ!!

البت یکی از همکلاسی هام که داداشش حلی بود، از سوم دبستان داشت میخوند برای قبولی!! و آخرم از 62 نفر شرکت کننده مدرسه مون من و اون قبول شدیم!

مرحله اولم یکی از همکلاسی هام اومد بهم خبر داد که برو ببین قبول شدی واقعا!! اما مرحله دو خودم دیدم. 8-^


ورودی دبیرستان ام مسخره بودا! سال قبلش لغو شده بود، برای ما هم اسفند اعلام کردن!! چقدر برنامه های توپی داشتیم 5 شنبه ها که پرید از اسفند و جاش کلاسای بی مصرف برای ورودی گذاشتن که ما هم می پیچوندیمشون مدام! ;D

آخرم ظاهرا سهمیه داشتیم ولیا؟! .. ولی نمره م بدرد خورد صرفا برای انتقالی م؛ همین! :لایک
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

دبیرستان که مطمئن بودیم قبول می شیم خیلی استرس نداشتم خودم فردای اون روزی که نتایج دادن رفتم اینترنت نگاه کردم ;D
(شب قبلش همه بچه ها بهم زنگ زده بودند و به هم خبر می دادند اما کسی منو یادش نبود ;D )

اما قبولی راهنمایی

راسش من مرحله اول چند صفحه آخر دفترچه ام بهم چسبیده بود و من متوجه نشده بودم 2 دور سوالا رو حل کرده بودم وقتم هم اضافه اورده بودم 8-} بعد 15 دقیقه ی آخر متوجه شدم چند صفحه بهم چسبیده هست و من کلی از سوال اصلا نخوندم ;D با تمام قوا حمله کردم به سوالا اصلا یه استرسی بود که نگو بعد که اومدن برگه ها بگیرن اینقدر حول شدم چندین سوال نخونده شانسی تست زدم ~X(
بعدش که اومدم از جلسه بیرون مامانمو که دیدم زدم زیر گریه ;D
یعنی یه پتکی زدم تو سر همه اطرافیانم

مامان حالش خراب
بابا ناراحت
معلم عصبانی و ناراحت :-L
و...
نمی دومنم اون ایام به چه سختی گذشت(خیلی گریه کردم :-") اما در نهایت خدا رحمش آومد و دعا ها جواب داد
شبی که نتیجه ها دادند معلمم زنگ زد (فقط خودم خونه بودم)
گفت قبول شدی ، من اولش باورم نشد ^#^بعد که دیدم معلم جدی هست شروع کردم به جیغ زدن و تو خونه دویدند /m\ /m\ /m\ بعد که آروم شدم دیدم معلم داره می خنده ;D
مرحله دوم هم که امتحانش خوب بود از پله های دبیرستان که میومدم پایین مدیر و ناظم وبابام و ... پایین بودند من هم خرامان خرامان اومدم پایین و با یه لبخند یعنی امتحان خوب بود اصلا یادم نیست مرحله دوم چه طوری با خبر شدم قبولم ;D
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من وقتی سال چهارم ابتدایی مدرسم رو عوض کردم فهمیدم که یه همچین آزمونی هست :-"
اون زمان بچه ها خیلی به خودشون فشار میاوردن تا قبول شن.. من چون خانوادم مخالف سر سخت بودن جز مدرسه و کتابایی که معلم میگفت به چیز دیگه ای توجه نداشتم... #-o
اون زمان شیفته ی ریاضی بودم یعنی سوالای راهنمایی رو هم حل میکردم باز سیر نمیشدم اصن :-"
خلاصه اینکه ما با همکلاسی های عزیز رفتیم سر جلسه... ملّت داشتن سکته میکردن اصن :-ss ...یادِ اون روز میوفتم به این نتیجه میرسم که این استرس نداشتنم نشات در کودکی داره اصن :-" ;D
خلاصه اینکه رفتیم امتحان دادیمو خیلی شیک و ریلکس اومدیم بیرونُ ، اصولن با بچه ها جوابارو چک نمیکنم از جوابایی که از هم میپرسیدن فهمیده بودم که اکثر جوابام با اونا یکی ـه و احتمال قبولیم بالاست :> .. خلاصه گذشت تا نتایج اومد
صب ساعت 9 بود که یهو مامانم صدام کرد سپیده خانووم محبتی پشتِ خطِ و میگه قبول شدی.. چشمتون روزِ بد نبینه من چنان افتادنی کردم که نگو ، به دلیل استعداد بالا در اُفتادنُ اینا [nb]لازم به ذکر است که تخت ما اون موقع دو طبقه بود و واسه اینکه خواهرم بچه بود بنده باید طبقه بالا میخوابیدم و چه مصیبت ها که نکشیدم #-o [/nb]
مرحله دو هم که ما کیش بودیم زنگ زدم به دختر عمم میگم برو چک کن ف میگه اول بگو اگه قبول شده باشی مژدگونی چی میدی ببینم ارزش داره برم چک کنم یا نع؟! :-? :-"
من : دلی چک کن :-L
دلی: مژدگونی!! :-"
خلاصه اینکه بالاخره گفت قبل از اینکه بگم چک کرده بوده :-" و قصدش فقط اذیتِ من بوده :-" [nb] فنا فی سادیسمُ اینا :-" [/nb]

دبیرستان هم که همه در جریان هستن امتحان فرمالیته بود و این حرفا ;D
سال دیگه آخرین سالیه که سمپادی اَم... چه زود گذشت...از بهترین اتفاقاتِ زندگیم این بود که وارد سمپاد شدم ;;)
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من برا دبیرستان ازمون دادمــــــــ با یکی از دوکسای صمیمیم :|

همون روزی که قرار بود نتایجو بذارن رو سایت به ی سری دلایل نت نداشتمـــــــ (واقعا عجیب بود :دی) به خاطر همین به دوکسمـــــ زنگیدم و

گفتم که بره نتایجو ببینه هیچی دیگه رفت و بعد زنگید بهمو گف که خودش قبول نشده ولی من قبول شدمــــــــ منم که جوگیر شده بودم بدون

اینکه دلداریش بدم گوشیــــــو گذاشتمو رفتم تا به مامی بگمـــــ بعد چن دقیقه یهو یادم اومد که سمانه پشت خط مونده خلاصه بش گفتمـــــ

اشکالی نداره و .... ولی خداییش خیلی ناراحت شدم قبول نشد :(
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

ما برا دبيرستان امتحان نداشتيم ولي براي راهنمايي من رفته بودم از خونه بيرون و وقتي رسيدم خونه خواهر بزرگترم اومد دم در خونه و درو روي من باز نكرد چون قبول شده بودم و براي دو سه ساع/ت پشت در خونه موندم تا مامانم درو باز كرد و داشتم ذوق مرگ مي شدم چون بين 14 نفر از دبستان كه امتحان داده بودن فقط من قبول شدم
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من رفته بودم خونه مامان بزرگم بعد همکار مامانم زنگید گفت مامانت دستش بنده!!! بعد گفت ناراحت نشو واینا ولی قبول نشدی منم عین ماست وارفته بودم ولی خودم و زدم ب اون راه ک اره یعنی اکشال نداره و اینا ;Dبعد مدتی عذاب من اعلام فرمودن ک قبول شدم اقا یه دادی زدم ک فک کنم سوپر سر کوچه هم فهمید قبولیدم ;Dدبیرستان هم ک امت نداشت
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من که راهنمایی قبول شدم .ولی از بدشانسی .من رو تو لیست قبولی ها ندیدن.
و من رفتم .نمونه ... :-<
بعد از این که کارنامه ی ترم دوم سال دوم راهنمایی رو گرفتم.
فهمیدم که به خاطر یه سهل انگاری کوچولو .زندگی ـه سه ساله من به باد رفت. :-L
آیا این حقه من بود؟؟؟؟؟
یه سوال بی جواب.
ولی برا دبیرستان هم من و هم خانوادم میدونستن که قبولم.
و هیچ واکنشی بعد ار این که شنیدن من قبول شدم .نشون ندادن.
همین :)
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

وقتی تیزهوشان قبول شدم دوستم بهم خبر داد منم خوشحال و خندان و در حال پرواز رفتم پیش مامانم گفتم:مامان من تیزهوشان قبول شدم.....مامانم گفت:وظیفه‌ات بود......

:-<
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

کلاس پنجم مرحله اول تیزهوشان رو مدرسه بودم که اعلام کردن!هرچی به مدیرمون می گفتم چی شد ؟جواب سربالا می داد نمی رفت تو سایت!آخرش با گریه و زاری رفت توی سایت وگفت قبول شدی!مرحله دوم هم خیلی خوش و خرم رفته بودیم مطب بابام ،مامان و بابام رفتن بیرون واسه خرید .وقتی برگشتن در کمال تعجب دیدم که یه سینی پر از فالوده دستشونه!(اضافه کنم که من با دیدن فالوده از خودم بی خود می شم!)خلاصه پریدم فالوده هرو گرفتمو ومثل جنگلی ها خوردم.بعدش همه با چشای ور قلمبیده منو نگاه می کردن که مثلا چرا نمی پرسم مناسبتش چیه؟بعدش فهمیدم که وقتی بیرون بودن مادر یکی از دوستام بهشون زنگ زده بود و اونا هم خیلی خوشگل رفته بودن کافی نت!
الان هم که سوم راهنمایی ام کل عید رو نشستم خوندم هی گفتن یه امتحان سخت داریدآخرش هم که با یه عالمه استرس و ... امتحان دادیم گفتن نه،این جایی تاثیر نداره!یعنی می خواستم سرمو بکوبم به دیوار!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

اصلا بابای من خدای اعتماد به نفسه، هنوز نتیجه ها رو ندیدیم، هنوز هیچی نشده، پدر بنده اومدن کیک خریدن.
میگم خوب بابا اگه قبول نشم چی؟! بابام میگه خوب اشکالی نداره، دوتایی می‌شینیم کیکو میخوریم کیفشو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بریم. :دی

بعدشم که نتیجه ها اومد، اومدن نتایج یکیو خبر شدن عالم و ادم از قبولی من یکی...! :دی
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من توی اتوبوس بودم بابچه های تیممون داشتیم میرفتیم مشهدمسابقه ی کشوری.داشتیم تواتوبوس میرقصیدیم که برام ازطرف دبیرریاضیمون اس اومدوخبرقبولیموبهم دادبلافاصله مامانم زنک زدوبهم تبریک گفت بابامم زنگ زدخوش حال بودم وقتی خوشحالی دوتاشونومیدیدم منم که نمیفهمیدم میرقصیدم یابالاپایین میپریدم همون موقع بچه هاروبه بستنی دعوت کردم خلاصه خییلی خوب بودتمام دبیرام بهم اس داده بودن وتبریک گفتن اون لحظه بودکه حس کردم برای خیلیاارزش دارم خداجون ممنونم... [-o< 8-^
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

دبیرستان که ندادم واسه راهنمایی اون روزی که جوابی ها رو زدن من خونه نبودم
دوستم زنگ زده بود گفته بود جوابا رو رو سایت زدن
داداشه منم رفته بود دیده بود
از قضا من اون روز با داداشم قهر بودم
تا رسیدم خونه سر لج و لج بازی گفت قبول نشدی
واکنش من در اون لحظه: :-\
واکنش واقعی من که پشت چهرم بود: X-( :( ~X( :-s
من:الان باید ناراحت بشم؟ :|
قیافه ی برادرم: :o :o
داداشم هم برگشت خاک بر سرت کنن که آدم نیستی :-L
بعد سریع رفتم اتاقم نشستم زار زار گریه کردم
بعد به خودم امید دادم اصلا مهم نیست
و سپس برادرم در حرکتی بسی ناجوانمردانه در اتاق رو باز کرد وا بادیدن من در اون حالت [-o<
این شکلی شد ;D
داداشم:خاک بر سرت باورت شد =))
من در اون لحظه: >:p :-w
داداشم: =)) :-"
من در چند لحظه بعد: 8-} <:-P <:-P ;D >:D< :x :x =P~
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

واس راهنمایی که آزمون دادم بعد بلافاصله رفتیم شمال ، منم دیگه اصن یادم رفته بود. روز تولدم بود،آبله مرغون داشتم و اصنم حواسم به تیزهوشان و اینا نبود. دوستم زنگ زد گف که قبول شدم ولی خودش قبول نشده بود :(( هیچی دیگه بهترین تولدم بود!!!!!
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

والا اونروز ما آبله مرغون گرفته بودیم ;D
بعد دوستم زنگ زد و گفت که هردومون قبول شدیم
بعد من بلند شدم رفتم اونجا ناهار نگهم داشتن
جاتون خالی بادمجون دادن به ما
دیگه بادمجونم تاثیر خودشو گذاشت و
عصری که برگشتم خونه شده بودم عینهو
بوته توت فرنگی و دیگه با اون وضع خدا به دادمون رسید.
کلا روز خیلی خوبی بود ;D
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من قبل از امتحان :|بعد امتحان :| B-) :>
همین چن روز پیش نتایجو دادن!!ما ورودی اول دبیرستان بودیم!!
موقع اغلام نتایجم من این شکلی بودم :|بعد هر چی کد رهگیری و میزدم نمیاورد ~X(بعد بابام زنگ زد گفت تبریک منم تو این حالتم :| B-) :>
چون فقط یکی از دوستم قبول شده بود!!!
بعد مامان بابام بهم تبریک گفتنو منم مثه همیشه پشت پــــی ســـی....!
در عرض دو ساعت همه فامیل،اقوام و ... فهمیدن!سرعت خبررسانی ای که ما داریم BB_c هم نداره والا ;D :-"
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

خودم دیدم بعداصلامتن قبولی روکامل نخوندمش فقط زودرفتم سراغ قسمت سبز رنگش که گفته بودبه شماتبریک میگویم شما در مدرسه ی فرزانگان ناحیه یک قبول شده اید همون لحظه دادزدم من قبول شدم هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بعدهمه جلوی کامپیوترمیخ شدن وشروع به خوندن متن قبولی کردن منم فقط داشتم دادمیزدم
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

کاملا طبیعی من بادوستم تلفنی میحرفیدیم که گفت تبریک من :-? واسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟بعد گفت تیزهوشان قبول شدی منو مامی و بابا کلی خندیدیم اخه من هیچی نخونده بودم واسه تیزهوشان سر امتحانم الکی یه چیز نوشتم و پا شدم...بعد رفتیم اموزش پرورش و دیدیم که بعـــــــــله قبول شدیم
 
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !

من بعد از ظهر رفتم تو سایت دیدم...بعد همه خواب بودن....
دیالوگا رو داشته باشید

من: ای جااااااااااان (همرا با جیغ) هورااااااااااااااااااااااااااا.....مرســـــــــــــــــــــــــــــــــــــی =P~ <:-P <:-P

بابام از تو اتاق: ای گل بگیرن در این سمپادو که خواب و خوراک از ما گرفته ~X(....مرده شور تیزهوشان و تیزهوشو ببرن...اهههه....خانوم پاشو این دخترو خفه اش کن....سرمونو برد X-(

(بابام رو خوابش خیلـــــی حساسه...کم خوابی هم داره و اینا .... :-" )

بعدش که دوباره گرفت خوابید و بلند شد رفت برام گوشی خرید و جشن گرفت و اینا دیگه.... <:-P

یادش بخیر..چقدر اشک شوق ریختم.....ولی حالا میفهمم هیچ خبری نبوده تو این خراب شده :|
 
Back
بالا