تیزهوشان قبول شدم!

[sohaaaa]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

واسه دبستان به راهنمایی...
مرحله اول...خودم تنهایی خونه بودم...رفتم اینترنت...دیدم نتایج اومده...در این هنگام فقط دستم که روی موس بود و صفحه رو میدادم پایین که اسمم رو پیدا کنم تکون میخورد...نفسم نمیکشیدم حتی!! ...خلاصه دیدم قبول شدم...
1-پاشدم 3 متر پریدم بالا!!
2-دوباره پریدم...این سری یه جیغم کشیدم!!
3-بعد رفتم سراغ تلفن...
4-شماره مامان...:"در حال حاضر تماس با مشترک مورد نظر امکان پذیر نمیباشد لطفا بعدا شماره گیری بفرمایید"
5-شماره بابا..."دستگاه مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفا مجددا شماره گیری نفرمایید"
6-دوباره مامان...:همون خانومه
7-بابا ...
8-نا امید شدم دیگه...دوباره پریدم بالا!!
9-دیدم نه...پرش افاقه نمیکنه... رفتم سراغ کله ملق و چرخ و فلک!!
10-میخواستم خودمو خفه کنم که نمیتونم به هیشکی بگم و همچنان به حرکات ژانگولری ادامه دادم!!
*این حرکات موزونم به خاطر خوشحالی نبود صرفا!!...هی میگفتم خوب الان چیکار کنم؟!

مرحله دوم...همه اهل فامیل جمع بودن!! ...دوستم زنگ زد گفت...منم لیوان پر از آب رو که دستم بود پرت کردم بالا!!(البته آبشو فقط!! )

دبیرستان هم که خیلی خوشحا لاز رو دیوار مشترک پریدیم اینور!!

 

[X R@y]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

برا راهنمایی
خودم نرفتم، وقتی هم خبر دادن چون زیاد حالیم نبود چی شده(از خواب بیدار شده بودم دقیقا یادمه!) ولی مامان و بابام بسیار شاد بودن و من غافل
ولی واسه دبیرستان کلا خودم با کل خانواده داشتیم نگاه می کردیم که این یکی یه حال و هوای دیگه داشت و کلی خوشحالی کردیم

 

[زورو]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

یکی از دوستام ساعت 11 شب زنگید . گفت بپر نگاه کن من کارت ندارم . رفتم دیدم و .... حدود 13 نفر از بچه های کلاسمون بودیم به همشون اس ام اس دادم . حتی به معلممون هم که پسرش شرکت کرده بود اولین نفری که گفت خودم بودم . خلاصه روزای با صفایی بود

 

[nioosha]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

راهنمایی رو دوستم بهم خبر داد!احساس خاصی نداشتم!ولی اگه قبول نمیشدم خیلییییییییییییی عصبی میشدم! پدر مادرم خیلی خوشهال شدن!دبیرستانهم ما آزمون نداشتیم!!!!!!!!!!دلتون بسوزه!!!!!!!!!!!!!

 

[Helli Agent]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

بهم خبر دادن داشتم فیفا بازی می کردم 2-1 با ایتالیا جلو بودم

 

[Nafise]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

مرحله اولو که تو کلاس تست بودیم معلممون همون موقع که نتایجو زدن رفت سایت اسمارو در آورد خیییلی خوشحال شدم مامانم هیچی نگفت بابام گفت آفرین! مرحله دومم دوستم زنگ زد گفت قبول شدم کسی عکس العملی نشون نداد!!!
دبیرستانم که آزمون ندادیم

 

[Analia]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

اول یکی بهم خبر داد ، بعد رفتم تو سایت، یکمی ذوق کردم.

 

[Helli Agent]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

فقط نمیدونم چرا برا مرحله اول بیشتر حوشحال بودم

 

[homa_M]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

مرحله اول همونجور که نفیسه گفت تو کلاس تست بودیم که بهمون خبر دادن . مرحله دومم یکی از دوستام بهم گفت , کلی ذوق کردم . بعد پریدم تو بغل بابام و بهش گفتم . اونم در کمال خونسردی گفت میدونستم

 

[Blest Girl]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

خنده ام میگیره به اون موقع، بچه هایی که از مدارس خاص(نمونه و استعدادها)ازمون داده بودن مثه من امیدوار نبودن،هر روز میرفتم چک میکردم سایتو!!!!!و در کمال ناباوری خودم دیدم که قبول شدم(واسه دبیرستان)چون از مدرسه مون فقط 3 نفر ازمون دادیم و البته معلمامون هم فکرشو نمیکردن که یکی از ما ها قبول شه،من به بقیه خبر دادم.....

 

[Niloofar sharafi]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

معلممون خودش رفته بود سازمان ، اسم منو دیده بود . بعد زنگ زد خونمون و با داداشم صحبت کرد . بعد یهو داداشم از اتاقش اومد بیرون خوشحال و سرحال . گفتم چی شده ، هیچی نگفت .
بعد از چند لحظه ، منو صدا کرد و گفت قبول شدی . عین فشنگ پریدم هوا .
دبیرستان هم که اصلا آزمون ندادیم !

 

[Shine_girl]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

من راهنمایی تو سمپاد نبودم یه روز رفتم پیش دوستم همین جوری شانسی رفتیم تو سایت وقتی دیدم نتایجو زدن برا اولین بار تو عمرم استرس گرفتم بار اول که مشخصاتمو وارد کردم یکیشونو اشتباه زده بودم بار دوم که زدم تا نتیجه رو گفت من داشتم از استرس می مردم وقتی دیدم قبول شدم از خوشحالی همش بالا پایین می پریدم

 

[poolia]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

ناراحت شدم !
چون همون موقع فهميدم بهترين دوستم قبول نشده...

 

[mamareza]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

اول که رفتم هنوز سمپاد تهرانو نزده بود برا همین من فکر کردم قبول نشدم ولی بعدا که بابام دوباره رفت دید که قبول شدم بعد به من گفت یه خبر خوب دارم منم که مطمئن بودم قبول شدم درست حدس زدم

 

[محدثه]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

بر میگرده یه 5سال پیش سعت 12 بود داشم تو سایت نگاه کرد
اصلا باورم نمیشد اخه من از یه مدرسه عادی که درس کتاب هم به زوور
بهمون میدادن قبول شدم واقعا بار نکردنی بود

 

[min3a]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

مرحله اول که حس خاصی نداشتم در حالی که همینجوری تفریحی شرکت کرده بودم مرحله دومم صبح از خواب پاشدم دیدم همه فامیل میدونن بعدش خودم فهمیدم و ...

خیلی ذوقمرگ شده بودم دیگه مامانم بیشتر ذوقمرگ شده بود البته !!

 

[alex delpiero]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

مامانم از ادارش زنگ زد و گفت
یه خبر خوب دارم
با کلی آب و تاب بالاخره گفت که قبول شدی
هیچوقت یادم نمی ره
یه نعره و جیغی زدم که همه همسایه ها سرشون رو از پنجره وردن بیرون که ببینن کی از پشت بوم خودشو انداخته پایین!!!!

 

[جیران]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

واسه راهنمایی که یکی از دوستان خانوادگی بهمون خبر داد
امتحان دبیرستان رو که دادم اومدم بیرون از 46 تا سوال فقط 3تا نزده داشتم تقریبا مطمئن بودم قبول میشم ولی وقتی دیدم آمار نزده های دوستام خیلی بالاست ترسیدم که بلای نمره منفی به سرم بیاد
روزی که اعلام کردن خودم سایت و باز کرده بودم 100 نفر هم بالا سرم بودن حالا این صفحه نودت هم لود نمیشد قلبم دااشت میترکید اول دنبال اسم خودم گشتم دیدم که قبول شدم دنبال اسم دوستام گشتم
وای کلی گریه کردم آخه یکی از بهترین دوستام قبول نشده بود
پسر خالم همش میگفت چته گریه میکنی تو که قبول شدی

 

[prgh]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

توم جشن بود ولی خودمو زیاد خوشحال نشون ندادم

 

[alienboy]

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی

واسه مرحله اول راهنمایی یه روز جمعه بود رفته بودم حلیم بخرم یهو خواهرم عینهو کنه () پرید بغلم گفت ما تیزهوشان قبول شدیم.منم که از این صحنه اکشن متعجب شده بودم حلیمو انداختم زمین و نصفش ریخت!!!

واسه مرحله دوم هم یه روز ساعت 7 خواهر کوچولوم موی منو کشید و بیدار شدم () گفت گفته بودن نتایج رو امروز اعلام می کنن برو ببین!
ما هم با ترس و لرز سیستم رو روشن کردیم و آروم آروم بیا پایین....و پایین تر....و پایین تر.....چرا اسم من اینجا نیست؟ :-ss.....نــــــــــــــــــه #-o

یهو خواهر بزرگترم (الیکا) با خونسردی یه کم آورد پایین بعد جیغ کشید "آرین اینو نگاه کن :)"
بعله!!اسم من چهارتا مونده به آخر نوشته شده بود...همون موقع اشکم در اومد می خواستم همونجا قر بدم!!

خلاصه بعدشم رفتیم سراغ خواهرم که خوشبختانه اسمشو اوایل لیست اورده بودن این قدر ذوق داشت می کرد!!
خیلی روز خوبی بود...هرگز فراموشش نمی کنم :)