به من

[Samaneh.Z]

پاسخ : به من

چقدر قربون صدقه ی هم میرید!!
آقای s.h غرفه ی نجوم داخل یا بیرون بد بود؟یا هردو؟ (من بیرون بودم(شبیه سازی)) فقط درباره ی کیهانشناسی گفتید بقیه اش چی؟
البته ما معلم راهنما نداشتیم

 

[ma(-)Dye]

پاسخ : به من

شما همون کسی هستید که پیش اون خانم عینکی وایستاده بود؟پس حتما دیدید چه تلاشهایی برای ورود به مدرستون کردیم اخرش هم یه سری شیطنت پسرانه کردیم.
باشه قبول کردم هیچ کمکی بهتون نشده ولی باید اماده تر مي بودید.

خانوم عینکی؟سوال خوبیه!!
آخ نکنه شما اونایی هستین که روم به دیوار!!!از دیوار پریدین!!

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

بهتر نیست به جای خاطره واقعا کارها رو نقد کنید؟

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

از هر سال به من بهتر بود ولی چرا برای اول دبیرستان ها اجباری بود؟ خوب این خودتون هم قبول دارید ارزشی نداره
یک چیز دیگه شما چرا آنقدر اتحاد و قدرت ندارید به جای آن که ساعت 4/15 روز آخر بهمن جیغ و فریاد کنید تمدید از قبل مسئله رو حل می کردید؟
یا اگر هم نمودونستید چه کار کنید از تجربیات اعضای هوگر استفاده می کردید
ما اگر چیزی به ما داده نمی شد هوگر را تحریم می کردیم وقتی دعوت نامه فرستاده بودن برای همکاراشون و ما اگر رو افتتاحیه پروژه هامون آماده نبود خوب آبروی مدیر می رفت باید از آنجایی فشار وارد کرد که نقطه ضعف مدیر است البته کارهای دیگری نیز می شود کرد ...
امسال در حق شما چند ظلم بزرک صورت گرفت که قبول دارم چون خودم در جریانش بودم
ایکه به پروژه های تحقیقاتی تقریبا بودجه ای اختصاص پیدا نکرد
زمان بد و نزدیک به امتحانات به من
بازدید کننده کم بود
مدت به من رو کوتاه کردن و اعتراض هاتون جواب نداد در حقیقت نتیجه ماه ها تلاشتون رو نتونستسد به خوبی برداشت کنید
برای جلو گیری از تخیب به شکل حقیرانه ای پروژه ها رو بردن تو حیاط
اگر کسی پول نداشت لپ تاپ بخره یا اصلا به دردش نمی خورد مجیور بود به یک زحمتی بیاره چون
desktop pc
ممنوع بود
خانم اجلالی زیادی در کارها و تصمیماتتان نفوذ داشت
تقریبا اکثر اول ها و دوم ها نمی دونستند چه جوری پروژه استاندارد ارایه بدن به دلیل عدم راهنمایی کافی
البته این ربطی به محتوای علمی نداره منظور نحوه تقسیم بندی موضوع ها و تکنیک های ارایه است
البته ایراد هایی هم خودتان داشتید:
عدم استفاده از تجربیات سالهای قبل
کم بودن تعداد پروژه ها که از بی میلی و بی ذوقی علمی عده ای سرچشمه می گیرد
ارایه ساده ترین پروژه ها به صورت چند نفری در حالی که یک نفر هم زبرای بعضی پروژه ها کافیست
غرفه متافیزیک برای مثال خیلی سطحی کار کرده بودند ما پروژه های آن هارا قبلا در مدرسه خودمان و حتی قوی تر و
عمیقتر داشتیم
اعضای متافیزیک فرزانگان نتونستند از پس سوالات اعضای متافیزیک شهید سلطانی بر بیان
البته من هم انتظار نداشتم چون ابدا راهنما نداشتن وخود خانم رهبر هم که متافیزیک بلده دستشو برا شما رو نکرده بود ومسلما وقت راهنمایی هم نداشته
و بدون راهنما سخته
امیدوارم سال بعد بهتر و قوی تر باشن
بعضی غرفه ها نسبت به وقتی که داشتن( 4-5 ماه) همان قدری ارایه کردن که دانش آموزان شهید سلطانی در عرض یک ماه قبل از هوگر مطالعه کردن و نمی دونم اسم اینو چی میشه گذاشت
دانش آموزان اول دبرستان در ارایه خیلی احساساتی برخورد می کردن و البته مقتضای سن و دختر بودنشونه ولی خوب بود رسمس تر بودن
بازی های توی حیاط بعضی هاشون استراتژی نداشتن و اصولا همچین کار بدون پشتوانه علمی فقط جنبه سرگرمی و حالت های پارک و تفریح داره
البته اونهایی که غذا می پختند داشند یک کار مثبت انجام می دادند و هنر های خود را که پسر ها زیاد از این هنر ها ندارند به نمایش می گذاشتند و از این لحاظ معادل است با غرفه های رزمی در هوگر
از لخاظ پژوهش باید یگم واقعا در فیزیک و شیمی و طب جایگزین پیشرفت و جهش داشتید ولی من از بی اطلاعی دانش آموزان با روش های پژوهش و ثبت اختراع و... در تعجبم چرا که سال بالاتر های شما واقعا نسبت به این مسایل آگاه بودن وچرا این اطلاعات منتقل نشده جای سوال دارد...
مثلا آقای رستگار رو کسی نمی شناخت در حالی که به مدرستون اومدن و به مخترعین سالهای قبل کمک کردن
آقای حسن زاده نیز که در خود مدرستون هست پژوهشگر خوبی هستند که می توان از تجربیاتشان بهره جست
از نکات خوب دیگر می توان به یک دست بودن و کامل بودن پوشش
صداقت در ارایه
ادب در برخورد که سال های قبل خیلی کم بود
کم کردن لیدر ها
اضافه کردن غرفه های واقعا جالب و نو
حضور قوی در غرفه های هنری واقعا افراد از لحاظ علمی پر و مسلط بودن مخصوصا سینما
تزیینات خوب با توجه به امکانات کم
ارایه بهترین و باریک بینانه ترین تفاسیر که واقعا کم سابقه است( در غرفه شیطان گرایی) چرا که اکثرا یا افراط می کنند یا تفریط
و باریک بین نمی شوند و موشکافی نمی کنند
زیاد نبودن سر و صدا (از مزایای محیط باز)
هدف داشتن و دنبال حل مسئله بودن در غرفه های پژوهشی
یک نکته : در بعضی غرفه ها افراد مورد سوال قرار می گیرند چرا زیاد با احساسات برخورد می کنند و من این ایراد را وارد نمی دانم چون طبیعت خانم هاست که نمی تواند زیاد در زمینه احساسات پنهان کاری کنند
امسال در ورودی ساختمان عرفه دینی و مقالات بود که واقعا به مهم ترین و به روز ترین و مظلوم ترین مباحث دین پرداخته شده بود و نشانگر عمیق بودن تفکرات در زمینه مسابل دینی است
در ضمن بهتر بود در غرفه زیست و نجوم از اختلاط ها چلوگیری می شد مخصوصا زیست که درش رو هم می بستند و...
ایده خانم اصفهانی برای دعوت از ندای سبز کتاب حرکت مفیدی بود کتاب های خوبی آورده بودند
پروزه بازتاب درمانی اگر هدایت شود و رشد کند به زودی در زمینه طب مکمل در سطح جهنی صحبت های نویی برای گفتن خواهد داشت
در مورد امکاناتتان :
بهتر بود یک سایه بان برای بازدید کنندگان در حیاط در نظر گرفته می شد چون آفتاب بازدیدکنندگان را مورد عنایت قرار می داد!
اگر هر غرفه 3-4 صندلی برای بازدیدکنندگان می گذاشت شب می تونستیم بدون متحمل شدن عوارض زانو درد و بدون پروکسیکام بخوابیم!!!
ظاهرا بیشترین خرج مدرسه برای بهمن دادن یک پارچه ساتن برای رومیزی و روشن کردن لامپها بوده !
واقعا جا داره هر غرفه یک وبلاگ بزنه و مطالبش رو آپلود کنه ولی گویا کسی به فکر این کار نبوده جز یک غرفه

 

[Samaneh.Z]

پاسخ : به من

ماشالله از همه چی هم خبر دارید!!!!
نجومی ها هم معلم راهنما نداشتن ! من میدونم که زیستیا و... چی کار کردن! از حرکت بد بچه های نجوم داخل واقعا عذر میخوام!!!
ما اولا پروژه واسمون اجباری بود چون قراره بهمون نمره بدن!!!

 

[Dizzy]

پاسخ : به من

بعضی غرفه ها نسبت به وقتی که داشتن( 4-5 ماه) همان قدری ارایه کردن که دانش آموزان شهید سلطانی در عرض یک ماه قبل از هوگر مطالعه کردن و نمی دونم اسم اینو چی میشه گذاشت

منظورت از این جمله رو نفهمیدم.اگه اون چیزی رو که برداشت کردم رو بخوام بش جواب بدم، باید بگم که خیلی از بچه ها پروژه هاشونو کامل توضیح نمی دادن.چون طرح داشتن و می خواستن ثبت کنن.

ما خودمونم کور شدیم.

شما چه اصراری داری که دخترا احساساتین؟ البته قبول دارم 50 درصدشون این طورین ولی 50 درصد بقیه هم آدمن.ینی چی در ارائه احساساتی برخورد می کردن؟بیش تر توضیح بده تفهیم شیم.یه مثالی !

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

از این همه نکات مثبت فقط همین هارو در نوشته من دیدید؟!
خوب دانش آموزان سال اول و دوم نه سوم و پیش هیجان مضاعفی داشتند و بعضی ها مانند مجری برنامه کودک ارایه می دادند
البته نه همه ولی خوب واقعیت رو نمی شه کاریش کرد واگر این جوری نبودن تازه جای تعجب هم اشت
سال بالاتر ها اگر ایراد شدید ازشون گرفته بشود تحمل نمی کنن البته گفتم نه همه بعضی ها هم واقعا جدی بودن
قسمت آشپزخانه که فکر کنم دست بزن هم داشتن!
ببینید وقتی در غرفه هنر در مود سینما توضیح داده می شد کار و ارایه واقعا جدی بود ولی داخل و قسمت اختراعات-فیزیک کمی زیادی هیجان داشتند و گفتم که این کاملا طبیعی است
خب بعضی چیزها را هم صلاح است که نگم چون هیچ کس تحمل شنیدن آن را ندارد!
جدی یعنی مثل گوینده اخبار خوب

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

خوب گوینده اخبار از گفتن آنچه میداند حس هیجانی ندارد و دلیلی هم برای هیجان ندارد
خوب نمی دانم تکرار مداوم یک مطلب چگونه می تواند هیجان داشته باشد مگر این که احساس کند کاری منحصر به فرد انجام می دهد که یکتا و بی نظیر است ودارد چیز جدیدی را هر 20 دقیقه یک بار کشف می کند!
این اتفاق برای سال بالاتر ها کم تر است چون تسلط بر مطلب و احساسات قوی تر است
ونیز هر کس احساس دارد انسانیت ارد نه ان برداشت شا که 50% آدمند و بقیه احساسی
در مورد آن 4-5 ماه شما و 1ماه ما منظور من این است که سطح اطلاعات پروژه ای که 4 ماه 2 نفر روی آن وقت گذاشته اند
نصف سطح اطلاعات پروژه ای مشابه در مدرسه ماست که یک نفر 2 ماه برای آن وقت گذاشته
البته کمی کم و زیاد تر از این است ولی چنین مسيله ای واقعیت دارد

 

[Dizzy]

پاسخ : به من

خوب گوینده اخبار از گفتن آنچه میداند حس هیجانی ندارد و دلیلی هم برای هیجان ندارد
خوب نمی دانم تکرار مداوم یک مطلب چگونه می تواند هیجان داشته باشد مگر این که احساس کند کاری منحصر به فرد انجام می دهد که یکتا و بی نظیر است ودارد چیز جدیدی را هر 20 دقیقه یک بار کشف می کند!
این اتفاق برای سال بالاتر ها کم تر است چون تسلط بر مطلب و احساسات قوی تر است
ونیز هر کس احساس دارد انسانیت ارد نه ان برداشت شا که 50% آدمند و بقیه احساسی
در مورد آن 4-5 ماه شما و 1ماه ما منظور من این است که سطح اطلاعات پروژه ای که 4 ماه 2 نفر روی آن وقت گذاشته اند
نصف سطح اطلاعات پروژه ای مشابه در مدرسه ماست که یک نفر 2 ماه برای آن وقت گذاشته
البته کمی کم و زیاد تر از این است ولی چنین مسيله ای واقعیت دارد

اول که من گوینده اخبار رو قبول ندارم.به نظرم باید یه جوری توضیح بدی که طرف جذب شه، نه این که به خودش فحش بده که چرا من اومدم و در ضمن این مسئله هم هیچ ربطی به احساسات و دختر بودن نداره و نظر من اینه که یکی از مشکلات بعضی پروژه ها و یا اکثر پروژه های سلطانی اینه که بی علاقه و نچسب توضیح میدن.مثلا فک کنم دو سه سال پیش بود، یکی از بچه هاتون یا سوم بود یا پیش، پروژشم راجع به کوتاهترین فاصله بین دو نقطه بود، ولی انقد باحال توضیح داد همه خوششون اومد!پس این مسئله که البته اعتقاد شخصیه شماس و محترمه رو قبول ندارم.

مسئله دومم اینه که همون طور که گفتم خیلی از پروژه ها همه چیزو واسه شما توضیح ندادن به خاطر این که اختراع دارن و می خوان ثبت کنن یا برن جشنواره . البته قبول دارم یه سری پروژه ها که همیشه و در همه مدارس هست فرمالیتس و در مدرسه ما هم فقط واسه این که پروژه ها اجباری بود و یه عده به زور شرکت کردن این اتفاق افتاد.(جمله بندی این آخریه خیلی ضایس!)

و در مورد بقیه حرف ها هم چی بگم؟ مثلا بگم خانوم اجلالی دخالت نکرد؟ بگم ادب بچه ها خوب نبود؟ و ...

حرف حساب که انتقاد نداره!

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

بله من هم در این مورد کاملا با شما موافقم ولی ونظور من چیز دیگریست
اگر کسی یک هو بپره جلو بگه بیا غرفه منو ندیدی بیا ببین شما به این می گی چی!
یا وسط حیاط یهو یه جوری می دود طرف آدم و یک سوال می پرسد آدم 2 متر می پرد
یا مثال دیگر به یکی می گی کارتون خیلی خوبه غش می کنه ریسه می ره
یا یکی از این اول ها یک جوری با من حبت مب کرد انگار دوست دوران دبستانشم!
احساساتی که میگم یعنی این ها!

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

بله من هم در این مورد کاملا با شما موافقم ولی منظور من چیز دیگریست
اگر کسی یک هو بپره جلو بگه بیا غرفه منو ندیدی بیا ببین شما به این می گی چی!
یا وسط حیاط یهو یه جوری می دود طرف آدم و یک سوال می پرسد آدم 2 متر می پرد
یا مثال دیگر به یکی می گی کارتون خیلی خوبه غش می کنه ریسه می ره
یا یکی از این اول ها یک جوری با من صحبت می کرد انگار دوست دوران دبستانشم!
احساساتی که میگم یعنی این ها!

 

[Samaneh.Z]

پاسخ : به من

بله!!!!!
بچه های ما اینجوری بودن واقعا؟؟؟!!!! پریدن جلوتون گفتن بیاین غرفه ی ما؟؟؟!!!!

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

در دو مورد بله و لی به احترام غرفه دارشون نام نمی برم
البته اغراقه ولی یک همچین مدل هایی هم بود و شاید نه به این شدت که من گفتم ولی اگر هم بود به خاطر یک چیزیست که من در خانم ها احساس می کنم و این که در این جشنواره ها به اندازه پسر ها به دنبال کل انداختن نیستن و برای علم حاضرند غرورشان را زیر پا بگذارند
یا می شود جور دیگر تفسیر کرد آن چیزی که ما پسر ها ایراد می دانیم برای دختر ها یک امر طبیعی است و بر عکس
ولی من نمی خواستم این ها رو بگم خودتون بحث رو به اینجاهای باریک کشوندید!!!
الان هم لزوم نمیبینم هرچیزی که به ذهنم رسید بنویسم یا هرچی دیدم برای همه بگم

 

[Dizzy]

پاسخ : به من

خب من که چیزی نفهمیدم.هدف پریدن جلوی شما چیز دیگریست نه بازدید از غرفه! و کلا بازم درک نمی کنم که از نظر شما فرق بین دخترا و پسرا چیه؟شما دارین می گین دو نفر و پروژه دارا بیش تر از 100 نفر (حداقل )بودن و دلیلشم نداشتن لیدره که اگه بود به لیدر می گفتن، مثه کاری که یه سری از پسرا می کنن.

 

[Samaneh.Z]

پاسخ : به من

ببخشید ولی پسرا هم دست کمی از دخترا ندارن ، من با داداشم اومدم ولی مطمئنم که اونا هم از کارا انجام میدادن! خودتون هم تو تاپیک هوگر یه همچین چیزایی رو گفتید!

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

اون پسر هایی که گفتم از مدارس بیرون آمده بودند
اگر از مدرسه خودمون بودن که کله پاشون می کردیم
چون من شدیدا به این چیزها در مراسم های فرهنگی اهمیت می دم
واگر رعایت نشه جلوش وای میسم
یک چیزی هست در مورد این رفتار این رفتار توی راهنمایی ها چه شما و چه ما مشترکه ولی در دبیرستان پسرانه نه پسرهای مارو شما نمی شناسید
شما فقط برادرتون که دوست صمیمی من نیز هست می شناسید
پسر ها متاسفانه شدیدا مغرورا هستند
و کسی که این کار رو انجام بده تو مدرسه ما کاملا انگشت نما می شود
و همه مسخرش می کنند
شما چه غرفه هایی از امسال بازدید کردید بگید تا من هم بگم در موردشون

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

من جز معدود مدیر غرفه هایی بودم که به احترام به بازدید کننده اهمیت می دادم
و تا جایی که می شد سعی می کردم فرد همه پروژه های مارا با رضایت ببیند
چون حجم بازدیدکنندگان ما بالا بود کلاس درسی جواب نمی داد
به همه اعضا اکیدا گفته بودم کسی وارد غرفه می شود آن را ببینند به کدام پروژه علا قه مند هست راهنمایی کنند و یا بگن چند دقیقه صبر کنید
ما در 2/5 ساعت حدود 250 بازدیدکننده داشتیم
من گروه ای 30 وحتی بالا تر هم توضیح می دادم
به این کار می گن مدیریت داخلی غرفه
غرفه ما همیشه به همین علت شلوغ بود
البته تعریف نمی کنم
ولی یک سری غرفه ها جوری در غرفشون رفتار می کردن که اصولا کسی رغبت نکند وارد شود

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

ولی هدفمن چیز دیگری بود و آنانتقال این علو م بود نه صرف حضور در همایش
مستحضر هستید که احترام به بازدید کننده و این که باز دید کننده در غرفه دور خودش نچرخد فرق می کند با این که
دم غرفه بایستی و کسی که داره رد می شود را بگی میای غرفه ما!
البته او هم برای خودش نوعی مدیریت داخلی است ولی مدلش فرق می کند
مهم ترین نکته در این قیاس ها در نظر گرفتن سن و شرایط روحی و عاطفی هر جنسیت است

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

اشکال کاری که من میگیرم این است که تا وقتی فرد وارد نشده شما نمی تونی اون مدیریت رو اعمال کنی و لی وقتی وارد شد می تونی راهنمایی کنی لطفا این بحث رو به طور مطلوبی تموم کنید چون اگر بحث بدین شکل پیش بره مثل آن یکی تاپیک قفلش می کنن
در مورد این غرور پسر ها خودتون تجربه دارید
آنجا که alex delpiero
وارد بحث می شه و از تعداد زیاد پسر های تیزهوش صحب می کند و می گوید می خواهم بحث کنم و شما ادامه نمی دهید
این بیانگر تفاوت دختر و پسر است
پسر ها جساراتا حتی وقتی میخئان تو همایش شماره بدن من دیدم
باز هم مغرورا و این مسایل بر میگرده به یک سری خصوصیات طبیعی زن و مرد که مایل نیستم در موردش اینجا صحبت کنم چو ن
می دونم اگر بگم 1000 تاپ.خ برام میاد

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : به من

خب من که چیزی نفهمیدم.هدف پریدن جلوی شما چیز دیگریست نه بازدید از غرفه! و کلا بازم درک نمی کنم که از نظر شما فرق بین دخترا و پسرا چیه؟شما دارین می گین دو نفر و پروژه دارا بیش تر از 100 نفر (حداقل )بودن و دلیلشم نداشتن لیدره که اگه بود به لیدر می گفتن، مثه کاری که یه سری از پسرا می کنن.

ما هم 2 سال است لیدر نداریم
در ضمن اجرایی هامون هم تقریبا نبودن