شعرهای Go|nOo$h

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Golnoosh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

!
به نقل از GoLNoo$H :
قلبم برفته جاي دور پايم بماند در جاي خويش
طي ميكنم اين فاصله روزي به دست پاي خويش
ديده نظر كرد بر رخش دل را ببرد همپاي خويش
من مست عطر زلف يار يار من است شيداي خويش
در ميكشم پيمانه اي با ياد آن زيباي خويش
دانم اگر روزي رود من مانم و غمهاي خويش
اين يكي شعر خيلي بهتر از آخريس!!
كاملا سير پيشرفتت تو شعر ها مشخصه...آفرين...
تمرين كن بيشتر!...سعي كن شعر هم زياد بخوني...خيلي بهت كمك ميكنه...مخصوصا شعر هاي فريدون مشيري كه هم روانه هم آسونه هم زيبا..به سبك تو هم نزديكه!
موفق باشي!
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

به نقل از GoLNoo$H :
هر کس که نگاهت دید دیوانه و حیران شد
آن زخم که دلبر زد دیدی تو که درمان شد؟؟
دیوانه شدم همچون آنان که تو را دیدند
دیوانه شدن سهم این ماه پسندان شد
چشمان چو ماه تو نوری به نهان دارند
دیوانه شدم آنگه کان نور نمایان شد
ای دزد دل ظالم پاسخ تو چه خواهی داد
کین دل به سزای چه محکوم به زندان شد
این دل به دعای تو شد راهی مسجد ها
از دید تو اما وی همسفره ی رندان شد!
تا هجر تو سر آید هر شب غزلی گویم
فریاد که این اشعار در حد دو دیوان شد
اين يكي هم خيلي قشنگ بود سبكش هم نزديك به سبكه حافظ...ماله حافظم بخون!
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

سلام
اگه شعری که تو تاپیک زدید واقعا اولین شعرتون باشه برای شروع خیلی عالی و خوبه .
حالا درباره ی شعرتون :
1.بجز مصرع دوم بیت دوم و مصرع اول بیت سوم و مصرع اول بیت آخر بقیه ی مصرع هاتون اشکال وزنی دارن . با زیاد شعر خوندن طوری که آهنگ شعر ها ملکه ی ذهنتون بشه این مشکلتون حل می شه.
2. برای بیان احساسات عاشقانه و شاعرانه مثتوی قالب مناسبی نیست . از غزل یا قطعه استفاده کنید . بعلاوه مثنوی وزن های خاصی را ساپورت(!) می کنه که وزنی که شما ایتفاده کردین جزو اونا نیس .
3.خوب نیس در شعر غلط املایی داشته باشیم ! "رقم زد" درسته نه "رغم زد"
4. در شعر منظوم - غیر نیمایی- استفاده از وَ مناسب نیست . تلاش کنید صدای ُ بسازید !
5. موضوع دیگه موضوع تازگی شعره که ان شا ا... شعرات که بهتر شدن بهت می گم !
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

ویرایش نداشتم مجبور شدم تصحیح شدش. اینجا بنویسم:
هر کس که نگاهت دید دیوانه و حیران شد
آن زخم که دلبر زد دیدی تو که درمان شد؟؟
دیوانه شدم همچون آنان که تو را دیدند
درد و غم من اما با عشق تو پایان شد
چشمان چو ماه تو نوری به نهان دارند
دیوانه شدم آنگه کان نور نمایان شد
ای دزد دل ظالم پاسخ تو چه خواهی داد
کین دل به سزای چه محکوم به زندان شد
این دل به دعای تو شد راهی مسجد ها
از دید تو اما وی همسفره ی رندان شد!
تا هجر تو سر آید هر شب غزلی گویم
فریاد که این اشعار در حد دو دیوان شد


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینم جدیده:
در سکوت دل من یار به صد ناز آمد
گفت برخیز که این دلبر طناز آمد
عقل و هوش از سر من بار دگر شد برون
عشق اما به دلم بار دگر باز آمد
****
دوش این دل ز نگار نغمه و آواز شنید
نغمه ای خوشتر وبهتر ز هزار ساز شنید
دوش این قلب شکسته به یقین صدها بار
عشق را از دهن محرم هر راز شنید
****
دوش آن غصه دگر باره فراموشم شد
دلبرم بار دگر مست به آغوشم شد
دلبرم دوش نوشت نامه ای و دیدم که
دلبرم نیز چو من عاشق و مدهوشم شد
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

خيلي خيلي قشنگه
موفق باشي
مخاطبتون كي بود
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

به نقل از asal450 :
خيلي خيلي قشنگه
موفق باشي
مخاطبتون كي بود
یه سوم شخص مجهول
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

یه کم وزن شعر هاتون ضعیفه و نمی شه به روانی شعرتون رو خوند!
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

خیلی جالب و قشنگ بود !
ولی مصرع آخر بیت آخر یه جوری زود تموم شد !
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

باید قبل از این که شعراتو بزاری اینجا یه بار خودت بخونیشون اون وقت خودت می فهمی که وزناشو چی جوری درست کنیو عدم تناسبشونو میفهمی. ;) ولی معانیشون به عنوان شروع کار خوب بود.
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

بنام خداوند بی انتها که در محضرش طفل ناطق شود
سپاس آن عزیز کردگار بزرگ که با اذن او کوه عاشق شود
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

مصرع اخر واقعا زيبا بود ولي يه جورايي وزن نداشت مخصوصا بيت اول!
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

به نقل از گلنــــوش :
دوش این دل ز نگار نغمه و آواز شنید
نغمه ای خوشتر وبهتر ز هزار ساز شنید
دوش این قلب شکسته به یقین صدها بار
عشق را از دهن محرم هر راز شنید
****
دوش آن غصه دگر باره فراموشم شد
دلبرم بار دگر مست به آغوشم شد
دلبرم دوش نوشت نامه ای و دیدم که
دلبرم نیز چو من عاشق و مدهوشم شد
نغمه ای خوشتر وبهتر ز هزار ساز شنید
بهتر بود به جای هزار می نوشتی صد. وزنش درست میشد

وزن بقیش درسته ولی مصراع آخرت یه ذره روون نیست

ولی درکل =D>
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

یاد دل دیوانه ی من باز نکردی
وین سفره ی دل نزد دلم باز نکردی
سوز دل بیچاره ی من نغمه ی چنگیست
افسوس دمی گوش بدین ساز نکردی
گفتا دل دیوانه ی من :" عشوه کنی گر
ناز تو کشم" لیک دمی ناز نکردی !
گفتم که بگو قصه ی عشق من و دلدار
وین قصه ی ناگفته تو آغاز نکردی !
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

در ناامیدی بسی امید است...
بیشتر تلاش کنین وزن شعراتون بهتر میشه...
ولی از اول که شعراتونو مرور کردم خیلی پیشرفت داشتین...
شعر آخری بیت اول و آخرش یکمی جور در نمیومد!
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

بنام خداوند بی انتها که در محضرش طفل ناطق شود
سپاس آن عزیز کردگار بزرگ که با اذن او کوه عاشق شود
چو فرمان دهد آن خدای بزرگ همه کار سخت سهل و آسان شود
بگردد قمر دور گردونه و فلک گرد خورشید تابان شود
چو یادش بدین سینه وارد شود همه غصه زین خانه بیرون شود
و هر لحظه چون یادش آید به دل بدو عشق و ایمانم افزون شود
همه نیکی و زشتی بندگان به آغوش پر مهر او گم شود
خدایا خدایا برس داد ما به هر لحظه ای ذکر مردم شود
درشت و همه ریز اعمال ما به نزد خدا همچو رازی شود
شود تا شویم نزدش آن بنده که ز اعمال ما شاد و راضی شود
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

هر کس که نگاهت دید دیوانه و حیران شد
آن زخم که دلبر زد دیدی تو که درمان شد؟؟
دیوانه شدم همچون آنان که تو را دیدند
دیوانه شدن سهم این ماه پسندان شد
چشمان چو ماه تو نوری به نهان دارند
دیوانه شدم آنگه کان نور نمایان شد
ای دزد دل ظالم پاسخ تو چه خواهی داد
کین دل به سزای چه محکوم به زندان شد
این دل به دعای تو شد راهی مسجد ها
از دید تو اما وی همسفره ی رندان شد!
تا هجر تو سر آید هر شب غزلی گویم
فریاد که این اشعار در حد دو دیوان شد
-------------------------------------------
این شعرتون خیلی زیباست-آفرین ;)
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

برای بار اول خوبه، ولی من نفهمیدم قالبش چیه؟ 8-}
 
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم

آفرین =D>
درکل با توجه به این که جوونی(البته منم بابابزرگ نیستم) و جزو اناثی کارت عالیه =D>
از اون شعرایی هستی که با یاد گرفتن قواعد قافیه و عروض و یک کم اوزان(حداقل سماعی)پیشرفت می کنی :-/
هر چیزی رو برای همه نخون اول طوری ویرایشش کن که خودتو راضی کنه بعد ثبتش کن
اگه واقعا با قافیه و وزن محدود میشی برو به سمت شعر نو!دیدم که بعضی جاها خودت نوشتی که میدونی از نظر وزن خرابه ولی چون قشنگ بود گفتیش
آها داشت یادم می رفت سعی کن به موضوعای متنوع تری بپردازی تا حکایت اسم مدرسه ت دیگه تکرار نشه ;D
منتظرم کارای بعدیتو ببینم :-h
 
Back
بالا