نهانخانه ی عشاق ...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع arman aria
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

مال من باش یا یاد من باش
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

خیلی سخته هنگ کردم :(( ;D
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

من هیچی از شعر سرم نمی شه مسخره نکنیدا! :(( ;D

به نقل از Arman.Z :
دور گردونه به کام است تو میدانی و من نوبت گردش جام است تو میدانی و من
ساقیا جرعه ای از باده ی شب وقت بریز این که آن باده کدام است تو میدانی و من
گرم امروز میسر نشود وصلت یار دیگرام کار تمام است تو می دانی و من
گر گذارت به نهانخانه ی اسرار افتاد حرف رمز عشق ناتمام است تو میدانی و من
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

دیدم که دلم با نظرت سخت به تاب است
گفتم که اگر دیده رخت عمر بر آب است

آندم به لب خویش دو دندانه سپر کرد
خواندم به لبم که عشق سراب است
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

حرف رمز کنجد کنجد بازشو است تو میدانی و من! ;D
نه راستشو بگم:
حرف رمز همان هجران است تو میدانی و من
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

ممنون
واقعا همه خوب بود
کنجد هم خوب بود :دی
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

جان من باش میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(مربوط به اولی)
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

آره وزنش هم درسته
عجب استعداد هایی داریما !!!!!
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

آره خب!من صفحه های بعد رو نخوندم بازم گذاشتین؟؟؟؟؟؟؟؟
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

بلههههههههههههه زیاد
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

به هر ساعت دو صد باره زنم فریاد که گر عشقم نباشدجان دهم بر باد
که داند هر کس و ناکس که من او را بخوانم ماه من باش و نبازم یاد

دیدم که دلم با نظرت سخت به تاب است
گفتم که اگر دیده رخت عمر بر آب است

آندم به لب خویش دو دندانه سپر کرد
از ديدن آن صحنه هنوز مه به شتاب است

دور گردونه به کام است تو میدانی و من نوبت گردش جام است تو میدانی و من
ساقیا جرعه ای از باده ی شب وقت بریز این که آن باده کدام است تو میدانی و من
گرم امروز میسر نشود وصلت یار دیگرام کار تمام است تو می دانی و من
گر گذارت به نهانخانه ی اسرار افتاد حرف رمز ماه مدام است تو میدانی و من

الان داري عين چي ميخندي كه من چه قدرتي تو يه سري كارا دارم نه؟ D;
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

آفرین
خوشم اومد
ولی خندیدم آره ;)
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

جدید میزارم دوباره

نگارا تن به من سای و نگاهی بر لبم انداز
چو عمر شب بسی کوته تو دامی بر شبم انداز

هوای شب بسی شاد و نگاه تو بسی داغ است
چو ............................................

من خودم میگم
چو پوشینه به جان من تو هرمی بر تبم انداز

و شما ...

ولی چی گفتما :)
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

چو دستانم بسي سرد است نوازش بر تنم انداز...
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

آفرین
خوشمان آمد
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...



نگارا تن به من سای و نگاهی بر لبم انداز
چو عمر شب بسی کوته تو دامی بر شبم انداز

هوای شب بسی شاد و نگاه تو بسی داغ است
چو شراب نخورده مستم تو ندایی انداز



خیلی افتضاح شد :((ولی واقعا این یکی سخت بود :(
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

بد نبود
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

به نقل از Arman.Z :
بزار یه آسون ترشو بگم :دی

دور گردونه به کام است تو میدانی و من نوبت گردش جام است تو میدانی و من
ساقیا جرعه ای از باده ی شب وقت بریز این که آن باده کدام است تو میدانی و من
گرم امروز میسر نشود وصلت یار دیگرام کار تمام است تو می دانی و من
گر گذارت به نهانخانه ی اسرار افتاد حرف رمز " شعر سکوت" است تو میدانی و من

خوبه ؟
محشر بود
مرسی +
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

گر گذارت به نهان خانه اسرار فتاد حرف رمز (راحت جان است) تو میدانی و من
 
پاسخ : نهانخانه ی عشاق ...

خوب گفتی عزیزم ولی وزنش خرابه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا