• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کاریکلماتورهای زیبا

  • شروع کننده موضوع
  • #1

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
465
در این پست کاریکلماتورهای زیبایی از پرویز شاپور پدر کاریکلماتور و البته نویسندگان دیگر قرار می گیرد. دوستان سمپادی هم می توانند کمک کنند. :)

برگزیده‌ای از كاریكلماتورهای پرویز شاپور

* پنج زنبور عسل را با كره خوردم؛ نتیجه: هیچ نیشی بی نوش نیست؛
* ماهی بیش تر از پنجه ی گربه در چنگ آب اسیر است؛
* گربه ی سكوت برای گرفتن واژه ی پرنده كمین كرده است؛
* گل وصیت كرد نوار بلبل را در مقبره‌اش پخش كنند؛
* تصویر درخت در حوض افتاد و آبش سر رفت؛
* سوراخ های آب پاش روزنه ی امید گل‌ها هستند؛
* چون قطرات اشكم تمام شده است، می‌خندم؛
* جسدم را به دكتر معالجم هدیه كردم؛
* باغبان پیر از گل های قالی مواظبت می‌كند؛
* پرگاری كه دچار اختلال حواس شده؛ بیضی ترسیم نمود.
* درباره ی موش حرف زدم؛ تا سروكله ی گربه پیدا شد، حرف هایم پا به فرار گذاشتند؛
* میكروب به تشخیص آزمایشگاه تقاضای تجدیدنظر دارد؛
* معمولن افرادی كه فكری ندارند، سعی می‌كنند فكرشان را به سایرین تحمیل كنند؛
* ماهی به‌خاطر بودن و قطره ی باران به‌خاطر نبودن، ساكن آب می‌شوند؛
* باد، كلاه سر كسی نمی‌گذارد؛
* گوركن عمرش را در قبرهای گوناگون به‌ خاك می‌سپارد؛
* عاشق آدم پرچانه‌ای هستم كه با بستن دهانش بهشت را به ‌رویم می‌گشاید.
* گرسنگی، پرنده را از پرواز سیر می‌كند؛
* عابر بدصدایی كه آواز می‌خوانَد، شنوندگان را از شنیدن صدایش محروم می‌كند؛
* ارزش آب، بسته به ‌میزان تشنگی است.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
465
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

*نمونه ای از کاریکلماتورهای پرویز شاپور:

به نگاهم خوش آمدی.
درخت را به اندازۀ بهار دوست دارم.
قطرۀ باران در مرکز دایره ای که روی آب ترسیم می کند جان می سپارد.
سایۀ چهار نژاد یکرنگ است.
آب تنی ماهی یک عمر طول می کشد.
گربۀ پرتوقّع انتظار دارد موش به خودش سس گوجه فرنگی بزند!
شب نمی گذارد چراغهای خاموش همدیگر را ببینند.
در آستانۀ در خروجی زندگی، جسدم را جا گذاشتم.
عمر پاییز صرف پرپر کردن گلها می شود
قلب، سخنگوی زندگی است.
گرسنگی، سالن سخنرانی دهان را تبدیل به سالن غذاخوری می کند.
آتش خشم، شکوفۀ لبخند را می سوزاند.
آدم پرتوقّع، سلام نکرده منتظر جواب دارد.
ایستادگی جنگل، طوفان را زمینگیر می کند.
تنگ آب، لبریز از آرزوهای دریایی ماهی است.
سایۀ رنگ پریده ام هنگام غروب در حال احتضار به سر می برد.
فاصلۀ بین موش و گربه بستگی به زرنگی طرفین دارد.
گلهای تشنه تا مرتفع ترین ابرها به پا خاستند.
گلدان شکسته در سطل زباله انتظار گل پژمرده را می کشد.
آدم گرسنه، از زندگی سیر می شود.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
465
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

کاریکلماتور...

آن‌قدر مهربان بود برای اینکه مردم در زمستان سرما نخورند, سرشان کلاه می‌گذاشت و در فصول دیگر کلاه‌شان را بر می‌داشت.
همیشه می‌گفت تو نیمه گم شده من هستی؛ وقتی ترکم کرد فهمیدم که از شوق پیدا کردن نیمه گم شده‌اش, خودش را گم کرد!
برای ‌این‌ک ه پرنده خیالش به پرواز در نیاید، با‌‌‌لهایش را چید.
از ترس مجازات ، افکار عریانش را حجاب پوشاند.
آن قدر تند صحبت کرد ، زبانش سوخت.

گربه ها عاشق آدم هایی هستند که در زندگی دیگران موش می دوانند .
پزشک ناشی ، به جای تب بر قیچی تجویز می کند .
اسپند دود می کنم که چشمم ، کسی را نخورد .
به نارنجک بدون ضامن ، وام نمی دهند .

از بس که به همه چپ چپ نگاه کرد, چشمانش چپ شد.
از بس که روشنفکر بود از خاموشی برق هراسی نداشت.
وقتی اشکم می خواهد به گردش برود سوار نگاهم می شود.
آنقدر خسیس بود که حتی وقتی مرد عمرش را به شما نداد.
وقتی واژه ای خارجی بیان می کنم, تمام واژه ها دور آن جمع می شوند.
امید و آرزو تنها دوستان واقعی مان هستند که تا آخرین لحظات زنگی, ما را ترک نمی کنند.
همیشه می گفت: آدم عاشق باید حرف دل را گوش کند, نه عقل را ولی حرف ازدواج که پیش آمد گفت: همیشه از روی عقل کار کن, نه دلت.

کاریکلماتورها از شیندخت
از وبلاگ حرفهای یک پنجاه و چهاری
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
465
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

مرگ در آثار پرویز شاپور

شاپور مرگ را به عنوان یکی از بدیهیات زندگی باعث امیدواری می داند و شانس مردن را برای همه انسانها در طول عمرشان می بیند و با نگاهی فانتزی به سراغ زندگی پس از مرگ می رود: "برای آنکه روز حشر برخیزم ساعت شماطه دار در آرامگاهم می گذارم." یا در جای دیگری می گوید: "روی پل صراط پوست موز می اندازم"

با خودکشی، عزرائیل، تشییع جنازه، وصیت، سنگ قبر، قبرستان و…سراغ شوخی با موضوعی می رود که انسانها ترجیح می دهند کمتر به آن فکر کنند. خودکشی را امری ناپسند می داند؛ جایی از سر بی حوصلگی به خودکشی فکر نمی کند و جایی هم چون "خداوند کسی را که با خودکشی جان به جان آفرین تسلیم می کند دوست ندارد." و در جای دیگری به این سبب که به اندازه کافی به مرگ امیدوار است. او معتقد است "برای مردن یک عمر باید صبر کرد." آرزوهای انسان را بی پایان می داند و می گوید : " مرگ فرصت نداد بقیه آرزوهایم بر باد رود."

شاپور به سراغ هرموضوعی می رود چه در ارتباط با آن موضوع بنویسد چه حرف بزند تفاوت در نگاهش ، وارونه دیدن و دیدن وارونگی ها در عین کوتاهی باعث تمایز نوشته ها و گفته هایش می شود با شاپور به قبرستان می رویم و به حرفهایش گوش می کنیم :

- وصیت کرده ام سنگ قبرم را پشت و رو بگذارند تا بتوانم با مطالعه نوشته های آن اوقات فراغتم را پر کنم.

- سنگ قبری را دیدم که رویش نوشته شده بود: با مقدمه استاد سعید نفیسی.

- کنارسنگ قبر بزرگی ،سنگ قبر کوچکی دیدم. بعدا معلوم شد که سنگ قبر کوچک، غلطنامه سنگ قبر بزرگ است.

- گدایی مرده بود و روی سنگ قبرش سوراخی به اندازه یک سکه ایجاد کرده بود که رهگذران به او کمک کنند.

- عده ای را در گورستان دیدم که روی سنگ قبری با قلم و چکش کار می کردند پرسیدم شما چه کاره اید و اینجا چه کار می کنید و آنها جواب داد اند که ماموران ثبت احوال هستیم. این مرحوم در زمان حیاتش تقاضای تغییر نام کرده بود، حالا با تقاضای او موافقت شده است.

پس از شنیدن شوخی های شاپور با قبرستان گزیده ای از کاریکلماتورهایش را در ارتباط با این موضوع می خوانیم:

- مرگ مرا به همه چیز امیدوار کرده است.

- مرگم را از چشم تولدم می بینم.

- بر مزار موجودی که به مرگ غیر طبیعی مرده بود،دسته گل کاغذی نهادم.

- خدا سایه مرگ را از زندگی ام کم نکند.

- مرگ در قبر پایکوبی می کرد.

- انسان در طول زندگی اش شانس مردن دارد.

- چون حوصله خودکشی ندارم، زندگی می کنم.

- برای مردن باید یک عمر صبر کرد.

- به مرگ بیشتر از زندگی مدیونم.

- روی پل صراط پوست موز می اندازم.

- تا از عزراییل دستمزد نگیرم خودکشی نمی کنم.

- حاضرم مرگم را بین دوستانم سرشکن کنم.

- روحم هنگام صعود به آسمان جیب جسمم را زد.

- سنگ قبرم به چاپ دهم رسیده است.

- با هفت تیر متصدی آسانسور را مجبور کردم به آسمان هفتم برود.

- به اندازه ای به مرگ امیدوارم که هرگز دست به خودکشی نمی زنم.

- مرگ فرصت نداد بقیه آرزوهایم بر باد رود.

http://karykalmator.blogfa.com
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
465
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

کاریکلماتورهای مهدی ساعی

قناعت را بايد از سفره هفت سين ياد گرفت كه سالهاست تعداد سين هايش تغيير نكرده است
خساست را از چشمش ياد گرفته بود كه هر چقدر به آن نور مي تاباند ، تنگ تر مي شد
آدم ها وقتي به آسمان خوشبين بودند هواپيما ساختند و وقتي بدبين شدند چترنجات را
كسي كه خود را به نور ماه راضي كند ، نور خورشيد كورش خواهد كرد
تجربه ، تنها معلمي است كه اول امتحان مي گيرد و بعد درس مي دهد
از دودلي خسته شده بودم ، يكي از آنها را براي زاپاس كنار گذاشتم
مگسهاي قرن 21 ، غذايشان را از زباله هاي اتمي تامين مي كنند
گاهي موقع راه رفتن فراموش مي كنم كه دارم مي روم يا مي آيم
براي اينكه حرف هاي بزرگ بزنم ، هميشه آنها را متر مي كنم
با مخالفت باد ، رضايت بادبادك براي پرواز جلب مي شود
در انتخاب واحد زندگي ، دروغ پيش نياز همه درسهاست
بهترين جا براي تبعيد زنبوران مجرم ، گلهاي قالي است
براي تفسير لحظه ، ثانيه شمار را متوقف كرد
دلم تنگ مي شود ، آن را قالب كفاشي مي زنم
درخت باردار با خوردن سنگ ، فارغ شد
وقتي دلم مي گيرد ، ديگر ول نمي كند
سيب زميني خاكي ترين ميوه هاست
قلم زلزله نگار انديشه است
در را به روي افكارم محكم بستم .
افكارم را پشت ديوار قاب عكس پنهان كردم
افكارم مرا دنبال مي كند حتي در خواب
افكارم را در سكوت زنداني كردم
تعصبم خودكشي كرد ، تا من راحتر فكر كنم
در روز سالگرد تعصب ، افكارم كروات مشكي زده بود
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
465
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

گل تشنه بر مزار آب مي رويد .
آرزوي نداشته بر باد نمي رود .
گوش خسته عاشق خداحافظي است .
شب به روشني روز غروب مي كند .
پرنده گربه را سر به هوا مي كند .
قطرات باران در آغوش هم آب مي شوند .
عمر پائيز صرف پرپر كردن گلها مي شود .
آينه يك تنه در مقابل همه ايستادگي مي كند .
زندگي بدون آب از گلوي ماهي پائين نمي رود .
درخت از نردبان چوبي ساخته نشده بالا مي رود .
اگر مرگ نباشد تعداد خودكشي سر به فلك مي زند .
به عقيده گربه خوشمزه ترين ميوه درخت پرنده است .
لحظات گذران ، زنگوله قلب را به صدا در مي آورند .
مطالعه در گورستان احتياج به ورق زدن سنگ قبرها ندارد .
قطره باران در مركز دايره اي كه روي آب ترسيم مي كند ناپديد مي شود .
با دسته گلي به شادابي حاصل جمع شكوفه هاي بهاري به استقبالت مي شتابم .
پرنده غمگين آوازي مي خواند كه شكوفه شاداب بهاري به ياد گل پرپر شده مي افتد.

نوشته: مهدی ساعی
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,981
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

-وقتي به دنيا آمدم چندان شگفت زده شده بودم كه تا يكسال و نيم قدرت تكلم نداشتم.
-جنون موروثي است.از فرزندانتان به شما مي رسد
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
465
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

يك عمر منتظر تولد مرگم مي مانم.
سر همه پادشاهان كلاه گذاشته اند.
بخاطر احترام مجبور به كلاهبرداري شدم.
نظامي ها وقت رفتن هم سلام مي دهند.
زندگي در جشن تولد مرگ شركت نمي كند.
آدم بي اراده كشيدن خجالت را هم نمي تواند ترك كند.
آنقدر كم غذا مي خورد كه انگل ها از دستش شكايت كردند.
قوهء جاذبه زمين انتظار سقوط بلند پروازي ها را مي كشد .
آنقدر دگرانديش بود كه مغزش افكار خودي را نابود مي كرد.
آنقدر دل همه را مي سوزاند كه آتش نشاني از دستش شكايت كرد.
وقتي پائيز از درخت بالا مي رود بهار از اين شاخه به آن شاخه مي پرد .
ريلهاي راه آهن به هم نمي رسند ولي ديگران را به هم مي رسانند.
باغبان همزمان با شنيدن صداي پاي بهار در گلستان را مي گشايد .
پروانه طوري روي گل مي نشيند كه بتواند تصويرش را در شبنم ببيند .
پائيز به اندازه اي به گلستان نزديك شده كه اشك در چشم بهار حلقه زده است.
آنقدر ميهمان نواز بود كه اجازه ورود همه انگلها را به بدنش صادر كرده بود.
پرنده در واپسين دم حيات زمستان ، روي درخت عريان با شكوفه بهاري وعدهء ديدار دارد .

کاریکلماتور ها از مهدی ساعی
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,981
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

منم يــــخده كمكتون ميكنم :

نــــانوا هم جوش شيرين مي زند ، واي به حال فرهــــاد.

مـــاهي ها نمي توانند همديگر را خيــس كنند .

وقـــتي تقدير به دست تو يك ليمو تـــرش مي دهد ، از آن شربت آبليمو درست كن.

خروس فقیر با گالینا بلانکا ازدواج کرد
 
  • شروع کننده موضوع
  • #10

salary

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
331
امتیاز
465
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

راستش من می خواستم به دوستانی که راه و بیراه تاپیک های من را پاک می کنند بگویم خوب است اول یک گشت کاملی در فروم بزنند و ابتدا از مطالبی شروع کنند که حتما باید پاک شوند... اگر همین تاپیک را نگاه کنید متوجه حرف من خواهید شد...

می خواست در مصرف عقل صرفه جویی کند،عاشق شد.
می خواست در مصرف عشق صرفه جویی کند،ازدواج کرد.
می خواست در مصرف بی خیالی صرفه جویی کند،بچه دار شد.
می خواست در مصرف زندگی صرفه جویی کند،خودش را دار زد.
می خواست در مصرف سلولهای مغز صرفه جویی کند،سیاستمدار یک کشور جهان سومی شد.
می خواست در مصرف انرژی صرفه جویی کند،به خانه آرزوهایش اسباب کشی کرد.
می خواست در مصرف بند رخت صرفه جویی کند،خوابید.(اصولا کارهای بی ربط زیاد می کرد!)
می خواست در مصرف سکوت صرفه جویی کند،به نشانه اعتراض سکوت کرد.
می خواست در مصرف انرژی حاصل از ترافیک صرفه جویی کند،به ابرها قرص ضد بارداری داد!
می خواست در مصرف راه صرفه جویی کند،برگشت!
می خواست در مصرف آب صرفه جویی کند،مطالبش راdelete کرد!

رویا صدر
 

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
338
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

بعضی از نگاه ها صدای قشنگی دارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فریادهایم را در سکوت بایگانی کردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بعضی ها به خدا پناه می برند و بعضی ها پشت نامش پنهان می شوند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
 

محسن جندقیان

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
301
امتیاز
27
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی کاشان
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

به نقل از Goddess VitA :
بعضی از نگاه ها صدای قشنگی دارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فریادهایم را در سکوت بایگانی کردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بعضی ها به خدا پناه می برند و بعضی ها پشت نامش پنهان می شوند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

واقعا قشنگ بود. مخصوصا اولیش.
 
  • لایک
امتیازات: مت

elahe

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,511
امتیاز
338
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
بندرعباس
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

ماهی در حالیکه یک دستش را جلویش نگه داشته بود از حوض بیرون آمد
خورشید و باران در کافه تریای " رنگین کمان " وعده ملاقات گذاشتند
برای گربه تحقیر امیز است که با مرگ موش خودکشی کند
حرفهایش مانند تیک تاک ساعت یکنواخت بود
زندگیم را بین شب و روز تقسیم کردم
 

hasti khanoom

کاربر فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
farzanegan
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

واقعا جالبا!
برای اینکه واژه ها فرار نکنند هرگز دهانم را باز نمیکنم ...
اگر قلبم را کوک نکنم ، نبضم می ایستد
 

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
جمله های کوچیکو خوشگل

_ اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود واگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی نا امید نشود

_ اگر روزی خیانت دیدی بدان که قیمتت بالاست

_ هیچوقت نگذار زبانت از افکارت جلو بیفتد پس زبانت را بخور تا خورده نشی

_ اگر همواره مثه گذشته فکر کنی همیشه همون چیزاییو کسب می کنی که قبلا کسب کردی

_ مراقب باشید چیزهایی که دوست دارید را به دست بیا ورید وگرنه مجبورید چیزهایی که دارید را دوست بدارید

_ میزان انسانیت انسان این است که چقدر می خواهد و می تواند انسان را دوست بدارد.

_وقتی با انگشت کسی را نشان می کنیم, به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان برگشته اند.

_خوشحال باش که زنده ای, چون می تونی ستاره ها را از این پایین ببینی.


شماام چن تا از این جمله ها بنویسین (;
 

Noo$hin

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
2,462
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد،ماهی ها صلوات فرستادند.

به عقیده ی گیوتین،سر آدم زیادی ست.

به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.

به نگاهم خوش آمدی.

گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرنده ی محبوس است.

به درختان نیازمند کمک کن،بهار بودجه ندارد!
 

eng.um.mahdie

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
204
امتیاز
2,802
نام مرکز سمپاد
Farzanegan3
شهر
Mashhad
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

از وقتی چشمهای نخودی اش را دیدم از آبگوشت خوشم آمد...
 

melika15

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
407
امتیاز
3,312
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1395
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

زخم هایت را پنهان کن اینجا مردم زیادی بانمک شده اند...
 

fafa.ft

فافا
ارسال‌ها
9
امتیاز
389
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
استان همدان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید چمران اهواز
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

لگاریتم انسانیت بر پایه ی عشق مساوی است با بینهایت x:

به یاد سال دوم دبیرستان
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : کاریکلماتورهای زیبا

با خیال تخت روی زمین خوابیدم.
 
بالا