فکرسوق

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع سیاوش
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

>:D<
يادش بخير

:-"
:-"

(كلا گفتم دور هميم تاپيك بياد بالا :-"
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

به نقل از .!؟ :
>:D<
يادش بخير

:-"
:-"

(كلا گفتم دور هميم تاپيك بياد بالا :-"
تو ولایت ِ شما هم پرانتز رو باز میکنن ، دیگه نمیبندن ؟ :-"
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

من و پگاه چند وقت پیش داشتیم یادی از فکرسوق میکردیم. خیلی چسبید. بعد من اومدم این تاپیک رو خوندم یه دور. اونم خیلی چسبید. اتفاقاً خواستم پست بدم بالا بیاد دیگه گفتم بیخیال ;D
از این حرکتت حمایت میکنم :-"
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

خيلي خوش گذشت
فقط تنها مشكلي كه داشت اين بود كه ما هيچكي رو نميشناختيم
فقط ارميتا و ندا
اونا هم در حد اسم و فاميل:دي

دو سال پيش...!!!

خاطرات زنده است كاملا:دي
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

خیلی کار زشتیه من تاپیک رو بیارم بالا؟ :-" خیلی فجیع خاطره انگیز بود خب :-"

واقعا خوش گذشت اون دو روز ;D 11 شب تو پارک هوا هم سرد و بازی دسته جمعی ها و روز مسابقه و دنبال آدم آشنا گشتن و ... خیلی خوب بود ;D


برای اینکه پست اسپم محض نباشه ( :-" ) ، دیگه نخواهد بود چنین برنامه ای؟ به کل منتفی شده؟
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

به نقل از پگاه :
خیلی کار زشتیه من تاپیک رو بیارم بالا؟ :-" خیلی فجیع خاطره انگیز بود خب :-"

واقعا خوش گذشت اون دو روز ;D 11 شب تو پارک هوا هم سرد و بازی دسته جمعی ها و روز مسابقه و دنبال آدم آشنا گشتن و ... خیلی خوب بود ;D
آره واقعا در این حد که من عضو سایت نبودم میومدم میخوندم پستای اینجارو ;D :ابروریزی ;D :فوضولی ;D
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

ممکنه باشه، مدرسه یه مدتی ابراز تمایل میکرد؛ معلوم نیست، هنوز تصمیم قطعی ای نیست؛ احتمالن نباشه. چون اگه قرار بود باشه باید زودتر شروع میشد کاراش :)
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

به نقل از پگاه :
خیلی کار زشتیه من تاپیک رو بیارم بالا؟ :-" خیلی فجیع خاطره انگیز بود خب :-"

واقعا خوش گذشت اون دو روز ;D 11 شب تو پارک هوا هم سرد و بازی دسته جمعی ها و روز مسابقه و دنبال آدم آشنا گشتن و ... خیلی خوب بود


بستنی دادن بهمون ;;)
رفتیم گلاب گیری دیدیم ;;)
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

بستنيا 8-^
داشتيم م3 سگ ميلرزيديم+بستني هم ميخورديم 8-^

اساسا اون شب اون جا سرد بود:دي
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

به نقل از کوزت :
بستنی دادن بهمون ;;)
رفتیم گلاب گیری دیدیم ;;)

تو خودت رو معرفی نکردی ولی :-" نامرد :-"
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

به نقل از پگاه :
تو خودت رو معرفی نکردی ولی :-" نامرد :-"
همون اول اومدین از دیوار بالا میرفتین گوشه حیاط :))
ترسیدم دیگه بیام جلو
بدشم وسطه مسابقه ندا کارتمو دید لو رفتم دیگه :))
گف اا سارا :))
منم بدو بدو فراااار :))
 
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق

هیچکی ام ما رو نمیشناخت :-"
افسردگی هاد گرفته بودیم اصا :( :-" :-"
بعد تازه یکی از بچه های بندرم تمسخر ورزید به اسم گروهمون :-<
سارا - - بود شاید حتی :-"
 
پاسخ : فکرسوق

بعد از قکرسوق ...
حالا سیگما >:D<
 
پاسخ : فکرسوق

محسن!!!!یادته تو اتوبوس!!!!!! ;D
 
پاسخ : فکرسوق

یادش بخیر...
محسن فکر کنم تو اتاقه ما بودی (البته اتاق که نه کلاس...)
گفتی کسی از سمپادیا هست؟
من: سمپادیا؟؟ (تو مایه های آب سیب؟) X_X
 
Back
بالا