- شروع کننده موضوع
- #1
desiree
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 119
- امتیاز
- 62
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- کرمان
هیچ آغازی وجود ندارد، همواره یا تداوم است یا تکرار، همواره یا دگرگونی است یا تقلید. اما تداوم، تکرار، دگرگونی یا تقلید بر چیزی از پیش موجود استوار میشوند. بنابراین هر نظریه و هر کنشی دارای یک گذشته است. اصول بینامتنیت بر همین گزارههای بالا شکل گرفته است. به عبارت دقیقتر، بر پایة اصل اساسی بینامتنیت هیچ متنی بدون پیشمتن نیست و همواره متنها بر پایههای متنهای گذشته بنا میشوند.
همچنین، هیچ متنی، جریانی یا اندیشهای به طور دفعی و بدون گذشته خلق و ایجاد نمیشود بلکه همیشه از پیش چیزی یا چیزهایی وجود داشته است. انسان نمیتواند هیچ چیز از هیچ بسازد یا از هیچ چیزی خلق کند بلکه باید تصویری (خیالی یا واقعی) از متنی وجود داشته باشد تا مادة اولیة ذهن او شود و تا او بتواند آنرا همانگون یا دگرگون شده بسازد. یا تصویری که دریافت کرده بازسازی کند و یا از تصاویر گوناگون ترکیبی نوین بیافریند. و در اینجا آفرینش و خلاقیت و ابداع همگی مفاهیم نسبی تلقی میگردند. زیرا انسان محکوم به تقلید و یا ترکیب است و تفاوت انسانها در جایگاهی است که میان این دو قطب اشغال میکنند. و اصل دیگر اینکه هیچ تقلید و هیچ خلاقیت مطلق و کاملی نزد انسان به وقوع نمیپیوندد زیرا انسان در میان آنها یا به این قطب و یا به آن قطب نزدیکتر است
همچنین، هیچ متنی، جریانی یا اندیشهای به طور دفعی و بدون گذشته خلق و ایجاد نمیشود بلکه همیشه از پیش چیزی یا چیزهایی وجود داشته است. انسان نمیتواند هیچ چیز از هیچ بسازد یا از هیچ چیزی خلق کند بلکه باید تصویری (خیالی یا واقعی) از متنی وجود داشته باشد تا مادة اولیة ذهن او شود و تا او بتواند آنرا همانگون یا دگرگون شده بسازد. یا تصویری که دریافت کرده بازسازی کند و یا از تصاویر گوناگون ترکیبی نوین بیافریند. و در اینجا آفرینش و خلاقیت و ابداع همگی مفاهیم نسبی تلقی میگردند. زیرا انسان محکوم به تقلید و یا ترکیب است و تفاوت انسانها در جایگاهی است که میان این دو قطب اشغال میکنند. و اصل دیگر اینکه هیچ تقلید و هیچ خلاقیت مطلق و کاملی نزد انسان به وقوع نمیپیوندد زیرا انسان در میان آنها یا به این قطب و یا به آن قطب نزدیکتر است