شکسپیر

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Fallen
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

Fallen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,129
امتیاز
231
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
میخواستم بدونم کسی کتاباشو خونده واگه خونده نظرشو دربارش بگه.من یک کتاب مجموعه داستان ازش دارم که به نظرم خیلی خوب بود!حالا شما هم نظرتونو بگین.
 
پاسخ : شکسپیر

منم آره...فقط مال من خلاصشه...
شاه زمستان بود چی بود..؟! اون خیلی قشنگ بود! از همش بهتر بود!
هاملت هم خیلی قشنگ بود...اتللو رو خیلی خوشم نیومد!
رومئو و ژولیت هم اممممم....خوب بود...ولی خیلی غیر واقعی بود!
 
پاسخ : شکسپیر

به نقل از settareh :
منم آره...فقط مال من خلاصشه...
شاه زمستان بود چی بود..؟! اون خیلی قشنگ بود! از همش بهتر بود!
هاملت هم خیلی قشنگ بود...اتللو رو خیلی خوشم نیومد!
رومئو و ژولیت هم اممممم....خوب بود...ولی خیلی غیر واقعی بود!
من از اون جادوگره با دخترش تو یه جزیره بودن با شب دهم(؟) خوشم اومد.
 
پاسخ : شکسپیر

مثکه کسی کتاباشو نخونده واقعا متاسفم!
 
پاسخ : شکسپیر

من یه سری کتاب بود مال خیلی وقت پیش تو قفسه کتاب های مدرسمون بود به زبان اصلی با کمک یکی از دوستان خوندم!
ولی من جملات کوتاه و نمایشنامه هاش و بیشتر میپسندم!
چرا!؟
نمیدونم!
 
پاسخ : شکسپیر

شکسپیر بیشتر نمایش نامه نوشته اون جملات کوتاشم مال کتابا و نمایش نامه هاشه.
 
پاسخ : شکسپیر

به نقل از King Dain II :
شکسپیر بیشتر نمایش نامه نوشته اون جملات کوتاشم مال کتابا و نمایش نامه هاشه.
اشاره کردم!
 
پاسخ : شکسپیر

درسته به نظر من یکی از بهترین داستاناش اوتللو که واقعا اعصاب آدمو خورد میکنه!
 
پاسخ : شکسپیر

اتللو رو که بیخیال من هیچی ازش نفهمیدم! :-"
من خیلیا رو میشناسم که میخواستن مثلا شکسپیر بخونن،
یه راست رفتن نمایشنامه متن کامل رو خوندن هیچی نفهمیدن! :دی
به نظرم بهتره اول آدم یه ساده شده ای چیزی ازش بخونه بعدا نمایشنامه..
________
فقط به قصد این بود که تاپیک بیاد بالا! :-"
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : شکسپیر

آره موافقم متن اصلیش آدمو جر میده!
 
پاسخ : شکسپیر

آره خوب متن اصلیش سخته.
یه خصوصیتی که داستاناش دارن اینه که یه حسی(در اتلو حسادت،در هملت کینه و در مکبث جاه طلبی)رو بزرگ میکنه و روی اون مانور میده.
از این لحاظ داستاناش جالبن.
 
پاسخ : شکسپیر

به نقل از روژین :
آره خوب متن اصلیش سخته.
یه خصوصیتی که داستاناش دارن اینه که یه حسی(در اتلو حسادت،در هملت کینه و در مکبث جاه طلبی)رو بزرگ میکنه و روی اون مانور میده.
از این لحاظ داستاناش جالبن.

از همه لحاظ جالبن.مثلا همون رویای نیمه شب تابستان (؟) فوق العادس. اوتللو اعصاب خورد کن بود هملتم که جای خود داره.
تاجر ونیزیم خوب بود وای به نظرم سطحش از بقیه یکم پایینتر بود.
 
پاسخ : شکسپیر

به نقل از King Dain II :
از همه لحاظ جالبن.مثلا همون رویای نیمه شب تابستان (؟) فوق العادس. اوتللو اعصاب خورد کن بود هملتم که جای خود داره.
تاجر ونیزیم خوب بود وای به نظرم سطحش از بقیه یکم پایینتر بود.
من نیمه شب تابستون و تاجر ونیزیو نخوندم.
چرا میگین اتللو اعصاب خورد کنه؟
 
پاسخ : شکسپیر

چون یه شخصیت به این مقتدری به خاطر یه حسادت بیجا به زوال کشیده میشه.
ولی " در مرگ افتخار بدست میاره! "
 
پاسخ : شکسپیر

یه سری از داستان هاش رو خوندم. کف کردم!! جادو میکنه با کلمه ها. یه عالمه چیزِ بی ربط رو آخر داستان انقدر قشنگ به هم ربط میده...! این خصلتش رو خیلی دوست دارم.
ولی جذاب تر از داستان هاش، جمله های تکیه که تو نمایشنامه هاش نوشته. به خصوص زبان اصلیش:
Hamlet:

To be, or not to be, that is the question:
Whether 'tis nobler in the mind to suffer
The slings and arrows of outrageous fortune,
Or to take arms against a sea of troubles
And by opposing end them. To die—to sleep,
No more; and by a sleep to say we end
The heart-ache and the thousand natural shocks
That flesh is heir to: 'tis a consummation
Devoutly to be wish'd. To die, to sleep;
To sleep, perchance to dream—ay, there's the rub:
For in that sleep of death what dreams may come,
When we have shuffled off this mortal coil,
Must give us pause—there's the respect
That makes calamity of so long life.
For who would bear the whips and scorns of time,
Th'oppressor's wrong, the proud man's contumely,
The pangs of dispriz'd love, the law's delay,
The insolence of office, and the spurns
That patient merit of th'unworthy takes,
When he himself might his quietus make
With a bare bodkin? Who would fardels bear,
To grunt and sweat under a weary life,
But that the dread of something after death,
The undiscovere'd country, from whose bourn
No traveller returns, puzzles the will,
And makes us rather bear those ills we have
Than fly to others that we know not of?
Thus conscience does make cowards of us all,
And thus the native hue of resolution
Is sicklied o'er with the pale cast of thought,
And enterprises of great pitch and moment
With this regard their currents turn awry
And lose the name of action.​
 
تماشاخانه شكسپير

توي اينجا مي خوايم به تاريخ نمايش هاي شكسپير و كلا خلي چيزا در مورد اون بپردازيم هر كسي هر اطلاعاتي داره مي تونه بگه
 
پاسخ : تماشاخانه شكسپير

قبل از بررسي آثار شكسپير اول يه توضيح در مورد اتفاقات اون دوره بديم <:-P:
تقريبا توي دوره ي رنسانس بوده كه اون بدنيا اومده كه يه نفر بنام شكسپير اونو در كليساي شهر استرانفورد غسل ميده پس شكسپير معروف تو سال 1564 متولد شده او بزرگترين فرزند يك خانواده ي متوسط بود . كه گويا پدرش هم دولتي بوده يه اتفاقي در مورد شغل پدرش باعث مي شه تا ويليام درسشو ول كنه بره سراغ كار و شاگردي در سال 1582 با آن هاناوي ازدواج مي كنه كه 3 تا فرزند به نام هاي سوزانا و يك دوقلوي پسر و دختر بنام هاي حمنت و فك كنم جوديت بوده .از اين جا تاوقتي كه شهرت پيدا ميكنه داستان ها و افسانه هايي زياد وجود داره كه فعلا ازش مي گذريم چون خودمم هم بلد نيستم اولين مدركي كه شكسپير توي نمايش به جا گذاشته مربوط به رابرت گرين از نمايش نامه نويس هاي رقيب اونه كه به همه ي نويسندگان لندني هشدار داده كه نذارين هنر پشه اي شهرستاني دكان آنها را تخته كند!ولي تا اونجا كه خوندم و مي دونم شكسپير در 1592 هم بازي مي كرده و هم نويسنده بوده كه توي 1598 او به عنوان يه كمدين معروف و توي 1603 به عنوان يه بازيگر مهم تراژدي قلمداد مي كردن.ويليام تا سال 1611 كه به شهر اولي يعني ... استرانفورد بر مي گرده عضو گروه كينگز بوده كه در ابتدا اسمش چمبر لين بوده . شكسپير در روز 25 آوريل 1616 توي همون كليسايي كه غسلش دادن به خاك سپرده شد. تا اينجا رو داشته باشين تا بعد
لطفا نظرتون رو درباره ي ادامه ي مطالب بگين. با تشكر :-??
 
پاسخ : تماشاخانه شكسپير

جملات و حرفای خیلی قشنگی گفته که من خیلی خوشم میاد!
مثلا
شجاعت واسایش,وچنین باید باشد تاهمه چیز بر وقف مراد باشد

به همه عشق بورز, به تعداد کمی اعتماد کن وبه هیچ کس بدی نکن

هرگز از شنیدن انچه شرافتمندانه انجام داده ای شرم نداشته باش

عشقی که ان را میابیم خوب است ولی عشقی که خود بیاید بهتر است
 
پاسخ : شکسپیر

از شب دوازدهم و مکبث خیلی خوشم اومد...خیلی وقت پیش خوندم...در کل خیلی طرفدار شکسپیر نیستم!
 
پاسخ : شکسپیر

من نمیدونم چرا ارتباط خوبی باش برقرار نمی کنم ... هملت و رومئو ژولیت رو خوندم خوشم نیومد ... یعنی .... نمیدونم! :-??
 
Back
بالا