آتش دزد

Fallen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,129
امتیاز
229
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

منظورم فراموش شدنه!
 
ارسال‌ها
426
امتیاز
2,337
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
90
دانشگاه
خوارزمی
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر- علوم تصمیم و مهندسی دانش
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

به نام خدا

به نقل از King Dain II :
منظورم فراموش شدن بود که مرلین اون زن جادوگر که استاد سایقش بود و با تمام قدرتش فراموش کرد و خودشم فراموش شد.
می دونم، من مثال زدم، که یعنی فراموش شدن مثل همون نبرد خیر و شره.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #23

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,098
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

اینم لینک دانلود جلد اول این مجموعه

http://www.4shared.com/file/247390423/9c4c33d9/Atash_Dozd.html
 

Fallen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,129
امتیاز
229
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

تو همه ی اینا رو با کامپیوتر خوندی؟!کتاب کاغذی که حالش خیلی بیشتره!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #25

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,098
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

به نقل از King Dain II :
تو همه ی اینا رو با کامپیوتر خوندی؟!کتاب کاغذی که حالش خیلی بیشتره!
نه من از نمایشگاه خریدم ولی جلد اولشو برای اونایی که نخوندم گذاشتم تا اگه خوششون اومد برن بقیشو بخرن!
کتاب کاغذی خیلی بهتره!
ولی آمازون گفته آمار فروش کتاب الکترونیکی داره از کاغذی بیشتر میشه!
 

khoshi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
391
امتیاز
702
نام مرکز سمپاد
حلی3
شهر
تهران
مدال المپیاد
تلاش!
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

بد نبود ولی اونقد آدم نمی ره تو جو کتاب
 

Fallen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,129
امتیاز
229
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

به نقل از سیاوش :
نه من از نمایشگاه خریدم ولی جلد اولشو برای اونایی که نخوندم گذاشتم تا اگه خوششون اومد برن بقیشو بخرن!
کتاب کاغذی خیلی بهتره!
ولی آمازون گفته آمار فروش کتاب الکترونیکی داره از کاغذی بیشتر میشه!

دنیای بدی شده! :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #28

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,098
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)


کتاب آتش دزد در اصل اشاره ای داشت به بدی های انسانها که چه قدر آشوب و ناامنی و آلودگی را به وجود آوردند . و هسته ی اصلی آن در مورد لطف نیمه ایزدی به نام تئوس و استفاده ی نادرست انسانها از آن لطف بود. در جایی که ایزدان انسانها را به حال خود گذاشتند تئوس به کمکشان آمد و به آنان آتش داد.
خب این یه مقدمه و خلاصه ای از کتاب بود.
این کتاب جای زیادی برای نقد داره که یکی یکی راجع بهش حرف می زنم.

شخصیت ها
بسیار عالی بودند و در کتابها کاملا از ویژگی ها و احساسات آنها آشنا می شدیم. به نظرم شخصیت تئوس بهترین شخصیت در کتاب بود و از آنجا که شخصیت اصلی مجموعه هم بود کاملا باهاش انس گرفتیم. در واقع این اولین شخصیت اصلی بود که واقعا جذبش شدم. مثل اکثر کتابها که داستان حول این جور شخصیت ها می گردد در مورد تئوس این طور نبود و در کنار اون تو هر مجموعه فردی بود تا مکملش باشد و داستان از زبانش نقل گردد. و هر یک از شخصیت های دیگر هم که خصوصیات خاص خودشان رو داشتند . فقط من سر عمو ادوارد دچار مشکل شدم که در پایین مفصلا منظورم رو میگم.

حوادث و اتفاقات
کتاب پر از اتفاق بود و از اول تا آخر کتاب یه عالمه اتفاق می افتاد. کتاب 3 بیشترین حد رو داشت. و البته این حوادث خیلی به جا بودند و از جذابیت کتاب کم که نکرده بودند هیچ شاید عاملی در موفق بودنش داشتند.

منطق
در کتاب اول من با خواندن فواصلی که در مورد عمو ادوارد و اطرافیانش بود کاملا به فکر فرورفته بودم و تصمیم گرفته بودم که کتاب رو کنار بگذارم! چون این سوال در ذهنم ایجاد شده بود که آیا کسی متوجه حقه های این مرد نمی شد؟ چه طور ممکن بود؟ نمونه اش قضیه اسم شهردار یا ..... .

پانویس ها
شاید برای خواننده کمی سخت باشد که مدام داستان را در جای حساسش رها کند و به خواندن آنها بپردازد. مخصوصا در کتاب اول که در واقع آغاز مجموعه است این موضوع خیلی به چشم می آید. اما به مرور زمان میتونید عادت کنید. این اولین کتابی بود که میخوندم و این خصوصیت رو داشت.البته این پانویس ها در طنزآمیز شدن کتاب نقش مهمی داشتند.

دیالوگ ها و گفت و گوها
نقش اساسی داشتند. و در حالی که داستان را بیان می کردند حالتی طنزآمیز داشتند.

روابط
خیلی عالی. مخصوصا روابط میان ایزدان و حسادت و روابط میان زئوس و هرا و هرمس و ... کاملا جدید بود و من به شخصه برای بار اول در کتابهای تاریخی و اسطوره ای همچین چیزی میدیدم.

پایان
بهترین و غمناک ترین پایان رو داشت. که به فنا بودن زندگی اشاره داشت و اینکه مرگ پایان کار نیست.

بهترین کتاب
کتاب سه با آزمون هایی که زئوس رو به رو می شد و طرز برخوردش با هر یک از ایزدان. در کل با زئوس بیشتر آشنا شدیم و خیلی خوب بود.

منبع دارنشانفنس
 

merinaz

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
81
امتیاز
32
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

کتابای جالبین اما بعضی وقتا اغراق توش زیاد بود اما از جنبه ی طنزی که توش بود خوشم اومد...اطلاعاتمم در مورد الهه های یونانی افزایش داد
 

Sampadik

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,666
امتیاز
7,042
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تــهران
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

به نظر من خیلی کتاب جالبیه!
از سبکش کلا خیلی خوشم میاد!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #31

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,098
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

به نقل از کیمیا.پ :
به نظر من خیلی کتاب جالبیه!
از سبکش کلا خیلی خوشم میاد!
منم از سبکش که در اوج هیجان میره سراغ یه قسمت دیگه و آدمو درگیر میکنه خوشم اومد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مصاحبة مهرداد تويسركاني با تري ديري

اين پرسش و پاسخ كتبي، به پيشنهاد نشر افق در آذر 1381 و توسط ايميل انجام شد و نخستين بار در شمارة زمستان 1381 پژوهشنامة ادبيات كودك و نوجوان به چاپ رسيد.
به اعتقاد برخي از ناشران و ويراستاران حوزة ادبيات كودك ، موضوعاتي از جمله سياست، قدرت، ايدئولوژي و تروريسم فقط مناسب مخاطبان بزرگسال هستند و هيچ ارتباطي با كودكان و نوجوانان ندارند و آنها مطالب و تصاويري با محتوايي از اين گونه‌ها را نمي‌پذيرند. نظر شما در اين مورد چيست؟

من فكر مي‌كنم كه وقتي پاي مطرح كردن موضوعات مهم به ميان مي‌آيد،‌ نبايد بين كودكان و بزرگسالان تفاوت قائل شويم. با كودك و نوجوان بايد صادقانه برخورد كرد. گرچه گاهي بايد براي خوانندگان جوان از زباني ساده استفاده كرد، ولي مهم اين است كه آنها بفهمند دارند در چه جور دنيايي رشد مي‌كنند. نكتة بسيار بااهميت ديگر اين كه نبايد عقايدمان را به كودكان تحميل كنيم. به عنوان مثال، نبايد به آنها بگوييم «ايران بدجنس است و آمريكا خوب است.» بلكه بايد حقايقي در مورد هر دو طرف درگير را در اختيارشان گذاشت.



شما در مجموعة كتابهاي «تاريخ ترسناك» به همة نكاتي كه در بالا برشمرده شد، اشاره كرديد. آيا شما طنز را بهترين روش براي طرح اين مباحث با كودكان و نوجوانان مي‌دانيد؟

طنز شيوه‌اي براي ايجاد كشش نزد خواننده است و فرقي نمي‌كند كه مخاطب پير يا جوان باشد. من مي‌خواهم بعضي از واقعيتها را به اطلاع خوانندگان جوان برسانم. اگر آنها كتابهايم را نخوانند، من شكست خورده‌ام. پس اولين وظيفه‌ام ايجاد اشتياق به مطالعه نزد آنها است. وجودِ طنز آنها را به خواندن كتاب ترغيب مي‌كند. وقتي از خواندن كتاب به خنده بيفتند، به مطالعه‌اش ادامه مي‌دهند و در پس شوخيها و لطيفه‌ها، مطالبي بسيار جدي را كشف مي‌كنند.



به اعتقاد شما براي گسترش ادبيات (داستاني و غيرداستاني) كودك و نوجوان به حيطة سياست بايد چه نكاتي را رعايت كرد؟

فقط يكي. بشريت. مردم. تنها پرسشي كه همة ‌ما بايد به آن پاسخ بدهيم، اين است: «چرا مردم با يكديگر اين طور رفتار مي‌كنند؟» و وقتي روي اين پرسش مطالعه كرديم، بعد بايد بپرسيم: «چرا خودِ من اين‌چنين رفتار مي‌كنم؟» و وقتي كه پاسخ اين پرسش را دربيابيم، آنگاه است كه جنگ، فقر و يك ميليون رنج و اندوه ديگر را خاتمه خواهيم داد. «سياست»، «تاريخ»، «رياضيات» و «علم» همگي چيزي جز عنوان و برچسب نيستند و اهميتي ندارند. تنها مبحث مهم، «ادراك» است.



وضعيت مباحث سياسي و ايدئولوژيك در ادبيات كودك و نوجوان بريتانيا چگونه است؟ آيا خوانندگان جوان به اين موضوعها علاقه‌نشان مي‌دهند؟ و موضع ناشران، و همچنين كتابخانه‌هاي مدارس و كتابخانه‌هاي عمومي به چه ترتيب است؟ آيا آنها در برابر پذيرش اين نوع كتابها مقاومت يا برخورد منفي نشان مي‌دهند؟

مردم بريتانيا خيلي اندك به مسائل سياسي و ايدئولوژيك توجه دارند و اين توجه در حوزة ادبيات هم بيش از پيش كاهش مي‌يابد. تنها كتابهايي كه در اين زمينه به فروش مي‌روند، آن هم به دليل جنبة انساني موضوع، زندگي‌نامة سياستمداران است. اما كسي به ايدئولوژي به آن مفهوم كه سياستمداران دنبال مي‌كنند، علاقه نشان نمي‌دهد. اينجا در برابر چاپ كتابهاي با موضوع سياسي مقاومت نمي‌كنند، اما ناشران هم چنين كتابهايي را چاپ نمي‌كنند، چون برايشان مشتري ندارند و سودي عايدشان نمي‌شود.



به نظر شما چه كسي از ادبيات فعال سياسي براي كودك و نوجوان سود خواهد برد؟ نويسنده، خوانندگان، سياستمداران، يا كسي ديگر؟ و چرا؟

نفعي عايد هيچكس نخواهد شد. هدف ما بايد ايجاد دنيايي عاري از سياست و سياست‌مداري باشد؛ يعني زماني كه هر كس ديگران به چشم همنوع بنگرد، نه به چشم يك جمهوري‌خواه، ليبرال، سوسياليست، ‌يا يك فاشيست. سياست و مذاهبِ‌ سازمان‌يافته تاكنون ميلياردها انسان را به رنج و درد مبتلا كرده‌‌اند و بايد از برخوردهاي تضاد‌آميزي كه آنها ايجاد مي‌كنند، پرهيز كنيم.



يكي از نكاتي كه شما بطور مكرر به خوانندگان تاريخ ترسناك گوشزد مي‌كنيد، اين است كه چطور جنگ‌افروزان «نفرت از دشمن» را به مثابه يك سلاح مرگبار بين مردمشان منتشر مي‌كنند. اما ظاهراً اوضاع در حال تغيير است. حتي مردم آمريكا كه با مسائل سياسي ساده‌لوحانه برخورد مي‌كنند، ديگر مثل گذشته به سادگي گول سياستمدارانشان را نمي‌خورند. حدس من اين است كه شما سعي داريد نسل جوان را ترغيب كنيد تا بجاي آتش گشودن به سوي يكديگر، راه مذاكره را در پيش بگيرند. آيا درست مي‌گويم؟

نه تنها مذاكره با دشمن، بلكه پيش از آن، گوش دادن به حرفهايش. هميشه به ما ياد مي‌دهند كه از دشمن بيزار باشيم، در حالي كه ما بايد بياموزيم كه چگونه دشمنمان را درك كنيم. آخر، دشمن ما هم معتقد است كه حق با او است. حتي نازيها هم ايمان داشتند كه آزار و شكنجة برخي از اقوام خاصِ انساني عملي برحق است. ما يك حق انتخاب داريم؛ مي‌توانيم بجنگيم و بگوييم: «به اين روش اعتقاد نداشته باش، و اگر نه، مي‌كشمت!» يا مي‌توانيم با آنها صحبت كنيم و بگوييم: «چرا به اين روش اعتقاد داري؟ آيا تو (دشمن من) به حرف آنهايي كه آزارشان مي‌دهي، گوش كرده‌اي؟» در بريتانيا و آمريكا بر سر اينكه آيا بايد به صدام حسين حمله كرد يا نه، بحث و جدلهاي زيادي جريان دارد. اما هيچ‌كس نمي‌پرسد:‌ «چرا صدام و افرادش اين‌طور رفتار مي‌كنند؟» من توضيحات آقاي بوش و آقاي بلر را شنيده‌ام كه چرا مي خواهند صدام را نابود كنند. اما به من اجازه نداده‌اند ببينم افراد تحت فرمان و طرفدار صدام در دفاع از خودشان چه دارند بگويند.



مهمترين پرسشي كه در مورد انقلابهاي پرهياهو برايم مطرح شده اين است كه چرا شما در سرتاسر كتاب ذره‌اي به انقلاب اسلامي ايران اشاره نكرده‌ايد؟ آيا اين انقلاب به قدر كافي ترسناك و خونين نبوده؟ آيا چشمتان از قضيه سلمان رشدي ترسيده؟ آيا تصميم ناشر و ويراستار بوده؟ يا دليل ديگري داشته؟

اولاً انقلابهاي پرهياهو فقط تا تاريخ 1945 پيش مي‌رود. ثانياً كتاب كم‌حجمي است و يك عالمه انقلاب ديگر هم رخ داده كه به آنها هم هيچ اشاره‌اي نشده. مطرح كردن همه چيز هم كه در يك كتاب ممكن نيست. اما اطمينان دارم كه انقلاب اسلامي هم لحظات خونين و ترسناك بسياري را پشت سر گذاشته است!



در يكي از مكاتباتمان اشاره كرديد كه از ويرايش نسخة حاضر انقلابهاي پرهياهو راضي نيستيد. چرا؟

من در ابتدا انقلابهاي پرهياهو را با يك ساختار ويژه در ذهنم نوشتم. قرار بود كه كتاب گاه‌شماريِ انقلابها از ابتداي تاريخ تا قرن بيستم باشد و هر فصل را به يك انقلاب اختصاص دادم. در هر انقلاب مي‌توان درس يا پند خاصي را استنباط كرد. من اين درسها را هم در فصلهايي مجزا تحت عنوان «چگونه يك انقلاب را به پيروزي برسانيم» گرد‌آوري كردم، كه در بين فصلهاي گاه‌شماري بطور يك در ميان قرار مي‌گرفتند. ناشر اين ساختار را نپسنديد و آن را به يك گاه‌شمارِ صرف تغيير داد. از نظر من كار كسالت‌بار شده و نتيجه آن كتابي كه مي‌خواستم بنويسم، نيست.



گاهي شيوة شما در روايتِ وقايع به ‌وضوح سينمايي مي‌شود. به عنوان مثال مي‌توانم از قصة جاسوس آماتور آلماني، بوشمان، در جنگ فجيع جهاني اول ياد كنم. اما نمونة محبوب من بخش مربوط به بمباران هوايي شهر درسدن در جنگ وحشتناك جهاني دوم است. داد و فرياد دستگاه‌هاي تبليغاتي هميشه به هواست كه نازيهاي شيطان‌صفت چگونه بدون رحم و شفقت لندن را بمباران مي‌كردند. ولي با وجود آن كه تعداد قربانيان درسدن حتي از كشته‌هاي بمباران اتمي هيروشيما هم بيشتر است، هيچ‌كس متفقين را شيطان‌صفت به حساب نمي‌آورد. شما در ابتدا خواننده را به عمد گمراه مي‌كنيد، تا تصور كند كه شهر مصيبت‌زده لندن است و ناگهان در انتهاي داستان... بوم! متوجه مي‌شود كه متفقين آدمهاي بدجنس داستان هستند و آلمانيها، قربانيانشان! اين به نظر من يك جور ساختار فيلم‌نامه‌اي است. آيا اين هيچ ارتباطي با تجربة شما در بازيگري و هنرهاي دراماتيك دارد؟

همة نوشته‌هاي من به نوعي به تجربه‌ام در بازيگري ارتباط دارند. من در برابر تماشاگران ايفاي نقش كرده‌ام و بازيگر (بر خلاف نويسنده) قادر است عكس‌العمل مخاطبش را «حس» كند. مي‌تواند «حس» كند كه چه چيزي مجذوبشان مي‌كند و چه چيزي آنها را به خواب مي‌برد. بازيگر نمي‌‌خواهد چرت زدن تماشاگرانش را ببيند. در نتيجه براي جلب توجهشان از همة ترفندهاي دراماتيك، از جمله غافلگيري، تعليق و بلاتكليفي، و پيچشهاي ناگهاني بهره مي‌برد. همان‌طور كه شما گفتيد، من اين تجربه را در تمام طول نويسندگي با خودم حمل مي‌كنم.



يكي از مضامين مكرر شما در مجموعة تاريخ ترسناك شوخي با رابطة ميان معلم تاريخ و شاگردانش است و بطور مرتب يادآوري مي‌كنيد كه آنها چطور و چرا از پاسخ دادن به بعضي از سؤالها طفره مي‌روند. شما قبلاً تدريس مي‌كرديد. آيا معلمهاي تاريخ در بريتانيا عموماً ترجيح مي‌دهند در محدودة كتاب درسي باقي بمانند؟ آيا از اين نظر وضع در مدارس بريتانيا چگونه است؟

بايد بگويم كه هرگز تاريخ درس نداده‌ام. من معلم هنرهاي دراماتيك بودم و وظيفه داشتم دانش‌آموزانم را از طريق آموزش بازيگري به صورت ايفاي نقش و بازي في‌البداهه، به كشف روابط انساني ترغيب كنم. عادت داشتم براي بازيهاي في‌البداهه و بدون متن، از وقايع تاريخي استفاده كنم. از آنجا كه از زمان اتمام مدرسه تا بحال سر هيچ كلاس تاريخي ننشسته‌ام، از نحوة تدريس معلمهاي تاريخ اطلاعي ندارم. اما از نحوة آموزش درسهاي ديگر توسط معلمها خبر دارم و از آنچه مي‌بينم، خوشم نمي‌آيد. هيچ به عقل جور درنمي‌آيد كه سي نفر نوجوان را زير سقف يك كلاس جمع كنيم و به همة سي نفر يك جور درس بدهيم، در حالي كه تنها وجه مشترك اين سي نفر اين است كه همسن و سال هستند. عمر مدرسه به مثابه يك ابزار آموزشي به سر رسيده و تا پنجاه سال آينده ديگر هيچ مدرسه‌اي وجود نخواهد داشت.



انتشارات اسكولاستيك چند مجموعة ديگر نيز مشابه تاريخ ترسناك منتشر كرده؛ از جمله «جغرافياي ترسناك»، «علوم ترسناك» «دانش» و «ده اثر برتر». كدام يك از اين مجموعه‌ها زودتر آغاز شد؟ آيا شما هم در شكل‌گيري الگوي كلي آنها سهم داريد؟

انتشار تاريخ ترسناك پيش از بقيه در سال 1993 آغاز شد و امسال دهمين سالگردش است. بقية مجموعه‌ها به قصد منفعت مادي و با تكيه بر موفقيت تاريخ ترسناك چاپ شدند. اما فروش كتابهاي علمي و جغرافي (و كتابهاي تاريخي نويسندگان ديگر) به خوبي تاريخ ترسناك نبوده‌اند. آنها هم مثل شما تصور كردند من الگوي مشخصي را دنبال مي‌كنم و اين اشتباه بزرگي است. من يك نويسندة خلاق هستم. تصميم مي‌گيرم كه چه مي‌خواهم بگويم و بعد آن را به عنوان شيوه‌هاي روايي تعريف مي كنم. نويسنده‌هاي مجموعه‌هاي ديگر اين نكته را درك نمي‌كنند. آنها اول مجموعه‌يي از شيوه‌هاي روايي را تنظيم مي‌كنند، بعد به دنبال مطلب مي‌گيرند، تا در آن الگوها بچپانند. اين روش احمقانه است. يك نويسندة واقعي بايد حرفي براي گفتن داشته باشد. نحوة بيان در درجة دوم اهميت قرار دارد. بعد از ده سال هنوز حتي يك نفر اين حقيقت را متوجه نشده. نسخه‌هاي تاريخ ترسناك به همان سرعت ده سال پيش به فروش مي‌روند، در حالي كه آن كتابهاي تقليدي به مرور فراموش مي‌شوند.



به چه دليل كتاب مصريهاي مهيب تنها عنوان در مجموعة تاريخ ترسناك است كه با همكاري شخص ديگري نوشته‌ايد؟

هيچ‌كس در نگارش مصريهاي مهيب با من همكاري نكرد. نام ديگري كه روي جلد چاپ شده، متعلق به پژوهشگر است. معرفي اين پژوهشگر به عنوان همكار نويسنده اشتباه بزرگي بود، چون او مدتي بعد پيش خودش خيال كرد كه مي‌تواند از حقوق ثبت شدة تاريخ ترسناك سهم ببرد و برايم دردسر زيادي ايجاد كرد!



آيا مطلب خاصي هست كه بخواهيد با خوانندگان در ميان بگذاريد؟

نه به سياست و تاريخ علاقه دارم، نه به آموزش يا كتابهاي كودكان. من فقط يك روياي جاه‌طلبانه دارم و آن اين است كه مي‌خواهم دنيا را عوض كنم. مي‌خواهم يك انقلاب ايجاد كنم؛ منتها نه يك انقلاب آمريكايي يا يك انقلاب اسلامي. من مي‌خواهم در قلب انسانها انقلاب بر پا كنم. كتابهايم تنها يك راه براي رسيدن به اين هدف هستند و كتاب اصلاً اهميت ندارد. اين مردم هستند كه اهميت دارند. منِ نويسندة نوعي اهميت ندارم. خوانندگانم اهميت دارند.



دربارة تِري ديري

«ويليام ترنس ديري» روز سوم ژانوية 1946 در ساندرلند، واقع در شمال شرقي بريتانيا متولد شده و دوران كودكي و نوجواني خود را در همان ناحيه سپري كرده است. اكنون نيز در كنار همسر و دخترش در دورهَم سكونت دارد. در 18 سالگي به عنوان كارآموز مديريت به استخدام ادارة برق درآمد. اما خودش مي‌گويد كه نخستين شغلش را در سه سالگي به عنوان شاگرد در قصابي پدرش به دست آورده است. او دانش‌آموختة رشتة هنرهاي دراماتيك است.

ديري مدتها پيش از آن كه به نويسندگي روي بياورد، مدرس هنرهاي نمايشي و بازيگر تئاتر بوده و هنوز به فعاليتش در اين دو حرفه ادامه مي‌دهد. نخستين كتابش تحت عنوان آموزش از طريق تئاتر كه در 1976 منتشر شد، حاصل تركيب او در اين زمينه است. اين كتاب كه با همكاري ساموئل فرنچ نگاشته شده، مجموعه‌اي منتخب از چند نمايش آموزشي ويژة اجرا در مدارس است.

آثار ديري در دهة 1980 به چند عنوان رمان كودك و نوجوان محدود مي‌شود، كه قابل‌توجه‌ترينشان كالاميتي كِيت، آسياب‌باديِ ناكجاآباد، رويافروش، گنجِ اسب ديوانه، بارت بدجنسه و بيلي شجاع و ساحره‌اي در زمان است. نويسنده عنوان اخير را محبوبترين اثر منتشر شده‌اش مي‌داند.

اما دورة اصلي فعاليت و شهرت عام آقاي ديري به عنوان نويسنده از 1993 و با انتشار مصريهاي مهيب، يعني نخستين عنوان از مجموعة تاريخ ترسناك آغاز مي‌شود، به طوري كه او را واداشت تا از 1994 نويسندگي را به عنوان حرفة تمام‌وقتش برگزيند. هر يك از اين كتابها مجموعه‌اي از اطلاعات دقيق است كه عموماً زواياي تاريك و ناخوشايند تاريخ را با زباني شيرين و طنز‌آلود و فكاهي براي نوجوانان روايت مي‌كند (نوع نگرش ديري به وقايع تاريخي و شيوة خاص او در بيانشان مي‌تواند براي خوانندة ايراني كتابهايي همچون چنين كنند بزرگان با ترجمة آزاد آقاي نجف دريابندي يا دربارة شاهان و مغولان و سلطان نوشتة آقاي فرخ سرآمد را تداعي كند). بخش قابل توجهي از جذابيت اين كتابها مرهون ساختار مصور و شِبه‌كميك آنها است. به طور معمول، تصويرگري اين مجموعه را كاريكاتوريست استراليايي مارتين براون و همتاي بريتانيايي‌اش، فيليپ ريو بر عهده دارند. تعداد مجلدهاي تاريخ ترسناك تاكنون به حدود40 عنوان رسيده و همگي با استقبال چشمگير روبرو شدند، به نحوي كه طي چند سال اخير همواره در صدر پرفروشترين كتابهاي غيرداستاني كودك و نوجوان بريتانيا قرار گرفته‌اند و ناشر كتاب، يعني انتشارات اسكولاستيك انتشار چندين مجموعة مشابه ديگر را با نويسندگان و تصويرگران ديگر آغاز كرده.

در حال حاضر ديري را بايد پركارترين نويسندة كتابهاي كودك و نوجوان بريتانيا دانست. كتابهاي او به 33 زبان زندة دنيا، از‌جمله فارسي ترجمه شده‌اند.او علاوه بر تاريخ ترسناك، به نگارش رمانهاي پراكنده و چند مجموعة ديگر براي كودكان و نوجوانان ادامه مي‌دهد. وحشت تودور مجموعه‌اي از 6 رمان تاريخي است كه هر كدام زندگي و انديشه و اعمال يكي از حاكمان خاندان تودور را از زبان خودش روايت مي‌كند. او مجموعة اطلاعات عمومي ديگري را نيز براي اتشارات واتز در دست نگارش دارد كه تاكنون به 8 عنوان بالغ شده‌اند. يك مجموعة داستانهاي علمي‌ـ تخيلي و تكنوتريلر براي نوجوانان با عنوان «محرمانه» ، و انشتار مجموعه‌اي از وقايع عجيب با عنوان «داستانهاي حقيقي» به صورت كتاب صوتي و مجموعة جديدي از رمانهاي مصور علمي ـ آموزشي براي كودكان تحت عنوان «پرونده‌هاي خانوادة اسپارك» در كارنامة او به چشم مي‌خورد. جديدترين كتابهاي منتشر شدة او، دو مجلد ديگر از تاريخ ترسناك با عنوان پادشاهان سنگدل و دزدان دريايي هستند.

او در كنار نويسندگي همچنان به بازيگري تئاتر ادامه مي‌دهد و بر طبق سنت، تمام طول دسامبر هر سال را به برگزاري نمايشهاي دوره‌اي خيرية كريسمس در شهرهاي مختلف بريتانيا با گروه نمايشي‌اش اختصاص مي‌دهد. در ضمن، بر سر ساخت يك مجموعة تلويزيوني بر اساس تاريخ ترسناك نيز با شبكة بي‌بي‌سي همكاري نزديك داشت. . تري ديري چند روز پس از انجام مصاحبة حاضر به اخذ جايزة ويژة بلو پيتر به عنوان بهترين نويسندة كتابهاي اطلاعات عمومي در تاريخ ادبيات كودك و نوجوان بريتانيا مفتخر شد.
http://www.terry-deary.com/
وب سایت تری دیری
 
  • شروع کننده موضوع
  • #32

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,098
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

TerryDearysepia0310pc.jpg


تاریخ‌نویسی که به تاریخ علاقه نداشت
گفت‌و گویی با «تری دیری»، نویسنده و هنرپیشه انگلیسی، و معرفی یک کتاب از او.
«تری‌دیری»؛ اگر مجموعه کتاب‌های «تاریخ ترسناک» و «جغرافیای ترسناک» را خوانده باشید و اخیراً هم «پرونده‌های محرمانه»، حتماً این اسم برایتان آشناست.

نویسنده‌ای انگلیسی که یکی از شادترین هنرپیشه‌هاست، در سال 1946 در «ساندرلند» انگلستان متولد شده است. او عاشق فوتبال است و اوقات فراغتش را به تشویق تیم محبوبش (ساندرلند) می‌گذراند. (‌فوتبالی‌هایش حالا خوشحال شدندکه بالاخره یک نویسنده این‌جوری هم پیدا شد.)تری دیری در پرونده کاری خودش ، سابقه دیگری هم دارد:‌ هنرپیشه سابق، کارگردان تئاتر و بالاخره مدیر موزه.

نظرتان در باره تاریخ ترسناک چیست؟ نباید گول ظاهر و یا اسم کتاب‌ را خورد. نباید فکر کنید، لابه‌لای صفحه‌های کتاب‌هایش با یک قاتل دیوانه، موجودهای عجیب و غریب و از این جور چیزها روبه‌رو می‌شوید. او توی کتاب‌هایش یک راست می‌رود سراغ اتفاق‌های خاص تاریخی؛ تاریخی که آدم‌ها توی آن نقش‌های مختلفی دارند. سیاستمدارهایی که به خودشان اجازه هر کاری را می‌دهند و این وسط جنگ‌های خونین و گاهی احمقانه‌ای هم اتفاق می‌افتد.

او حتی در مجموعة دیگرش با نام «پرونده‌های محرمانه» به سراغ اتفاق های عجیب و غریب می‌رود. «به دنیایی که در آن حقیقت را پشت مُهر محرمانه پنهان می کنند، خوش آمدید!»؛ این هم یک جور معرفی کار است. البته تری‌دیری در این مجموعه مهیج ،‌ با دیدگاهی تازه، خوانندگانش را ‌با چند مورد از حیرت‌انگیزترین معماهای تاریخ عصر حاضر آشنا می‌کند. در این کتاب‌ها، ابتدا داستان میخکوب‌کنندة‌ او، بعد سندها و مدرک هایی از واقعیت‌های اثبات شده را می‌خوانید. آنگاه تصمیم با شماست که این داستان را حقیقی بدانید،‌ یا خیالی!

بد نیست بدانید، تری دیری یک دختر دارد به اسم سارا. سارا چندان دلش نمی‌خواهد کتاب‌های پدرش را بخواند ، پدرش هم اصراری به این کار ندارد. وقتی سارا با پدرش برای رونمایی و امضای کتاب می‌رود، خسته می‌شود، به نظرش کار سختی است. او می‌گوید:«همیشه وقتی کتاب‌های پدر را می‌خوانم ، چون با نظراتش آشنا هستم ، به نظرم این پدرم است که دارد توی مغزم حرف می زند. خیلی سخت است و مدام باید بگویم:‌ هی مرد از توی کله‌ام برو بیرون. اما از کتاب‌هایی که خواندم لذت بردم.»

برای این که با این نویسنده که تا به حال بیش از 150 کتاب برای نوجوان‌ها و جوان‌ها نوشته، بیشتر آشنا شوید ، بخش‌هایی از مصاحبه‌هایش را انتخاب کرده‌ایم. بد نیست بدانید کسی که مجموعه 20 جلدی تاریخ ترسناک را نوشته، دوره دبیرستان از تاریخ بدش می آمده؛ عجیب است نه؟
Terry2-06-02-88-at.jpg


* من شرط می‌بندم وضع درس تاریخت توی مدرسه خوب بوده است؟

تاریخ! وحشتناک بود. معلم‌مان می‌گفت و ما باید عین حرف‌های او را می‌نوشتیم و بعد از ما امتحان می‌گرفت. تاریخ و لاتین به نظرم بدترین درس‌ها بودند. من ترجیح می دادم ساعت‌ها فوتبال بازی کنم به جای این که این درس‌ها را بخوانم. به نظرم هیچ چیز جالب و به دردبخوری از درس تاریخ مدرسه یاد نگرفتم.

* پس کار مورد علاقه‌ات چی بود؟

21سال از عمرم توی مدرسه گذشت. تنها درسی که از آن لذت می‌بردم، فوتبال بود. هنوز هم اوقات فراغتم به تشویق تیم مورد علاقه‌ام می روم.

* آیا برای نوشتن داستان‌هایت مجبوری ماه‌ها تحقیق کنی؟

برای پیدا کردن واقعیت‌ها این کار را می‌کنم، اما وقتی کتاب نوشته می‌شود، کارشناس هایی هستند که کتاب‌ها را بررسی می‌کنند. کار من تحقیق نیست، وظیفه من این است که این واقعیت‌ها را جذاب و قابل قبول کنم تا خواننده بتواند آن را درک کند.

* سعی می‌کنی چیزهای خنده‌دار یا جالب در کارهایت به کار ببری؟

خیلی زیاد. من متوجه شده‌ام که بعضی از شخصیت‌های جدی‌ ترجیح می دهند کارهایی را که خودشان می‌خواهند انجام بدهند و یک جوری سر رشته کارها را در دست بگیرند. من شوخی نمی‌کنم؛ آنها خودشان این کار را می‌کنند.

Terry3-06-02-88-at.jpg


* وقتی کتابی را می‌نویسی، از قبل طرحش را آماده می‌کنی، یا اجازه می‌دهی داستان تو را با خودش ببرد؟

در مجموعه سه جلدی «دزد آتش» می‌دانستم که داستان با فرار «پرومتوس» (قهرمان یک افسانه یونانی است)‌ از درد و رنج‌هایش شروع می‌شود و می‌دانستم که آخر داستان چیست. بعد از این شروع کردم به نوشتن داستان. این کار کمی شبیه نگاه کردن به قله کوه از پایین آن است. شما می‌دانید باید به آن بالا بروید. اما طرح کلی دارید که می تواند شما را از جهت‌های مختلف رد کند. به هر حال شما جهت اصلی، یعنی رفتن به قله را برای راهنمایی خودتان در نظر می‌گیرید و بالاخره به آن انتها هم می‌رسید.

* اگر نویسنده نبودی، فکر می‌کنی چه کاره می‌شدی؟

من قبل از این که نویسنده بشوم ، یک هنرپیشه بودم. ممکن بود برگردم به همان کار.

* نویسنده محبوبت چه کسی است؟

ویلیام شکسپیر! تعجب نکنید، وقتی یک پسر جوان به کلاس‌های آموزشی تئاتر برود تا در آینده در شرکتی سینمایی کار کند، تعجبی ندارد شکسپیر برایش یک نابغه باشد.

* تو هم داستان می‌نویسی، هم مطالب غیر داستانی و هم در تلویزیون کار می‌کنی، کدام را بیشتر ترجیح می‌دهی؟

نوشتن داستان لذت‌بخش‌تر است. من شخصیت‌هایی را خلق می کنم که آنها پیش می‌روند و برای من کتاب را می‌نویسند. اما از جلوی دوربین بودن هم لذت می‌برم.

و به عنوان حرف آخر، نویسنده‌ای که علاقه‌ای به تاریخ نداشته است و به نظرش هیچ نویسنده‌ای در انگلیس موفق به نوشتن داستان در حوزه سیاست و تاریخ نبوده است، فکر می‌‌کند مردم و بشریت از هر چیز دیگری مهم‌تر هستند. به نظر او آدم‌ها اول باید به سؤال‌هایی از این قبیل جواب بدهند که: چرا مردم به یکسری از شیوه‌ها و سیستم‌ها عادت می‌کنند؟‌ چرا من به این شیوه و راه و روش عادت کرده‌ام؟ و با پاسخ به این پرسش‌هاست که بسیاری از رفتارهای ناشایست،‌ جنگ‌ها و فقر و فلاکت‌ها از بین می‌رود. او می‌گوید هیچ چیز در دنیا مهم ‌تر از دانستن نیست.

او می‌گوید:« من به تاریخ یا سیاست در کتاب‌های بچه‌ها علاقه‌مند نیستم. من فقط یک آرزوی بزرگ دارم و آن تغییر دنیاست. من دلم می‌خواهد انقلاب در قلب آدم‌ها اتفاق بیفتد. کتاب فقط یکی از راه‌های رسیدن به این آرزوست. کتاب‌ها مهم نیستند؛ مردم مهم هستند. نویسندگانی مثل من اهمیتی ندارند؛ خواننده کتاب‌ها مهم هستند.»

تاریخ هرگز این چنین ترسناک نبوده است!

تاریخ خیلی خوب است. وقتی در برابر یک ساختمان قدیمی، یا باقی مانده یک بنای چند هزار ساله می‌ایستیم، با خودمان فکر می‌کنیم؛ چه آدم‌هایی به اینجا آمده‌اند و رفته‌اند؟ چه جشن‌هایی در این بنا برپا شده؟ یا چه خون‌هایی اینجا ریخته شده. حتی اگر تخیل خوبی داشته باشیم، می‌توانیم صدای پای اسب‌ها و همهمه لشکریان و درباریان را بشنویم.

Terry4-06-02-88-at.jpg


اگر از آدم‌های میان‌سال دوروبرمان بپرسیم که از خواندن چه کتابی لذت می‌برند؟ می‌گویند کتاب‌های تاریخی، رمان و... راستی چرا خواندن کتاب‌های تاریخی برای بزرگ‌ترها جذاب است. آیا همین‌طور که آنها از خواندن این‌گونه کتاب‌ها لذت می‌برند، نوجوان‌ها هم لذت می‌برند؟ دل‌ مان می‌خواهد برایمان نامه بنویسید و از علاقه یا بی‌علاقگی خود در باره مطالعه کتاب‌های تاریخی حرف بزنید. حتی بگویید از خواندن کتاب‌هایی که به شکل جدی تاریخ را روایت می‌کنند، خوشتان می‌آید یا روایت‌های طنز‌آمیز، مثل همین کتاب‌های آقای «تری دیری». به هرحال، اگر رابطه شما با کتاب‌های تاریخی خوب است که هیچ، اما اگر میانه وحشتناکی دارید، شاید با نگاهی به کتاب‌های «تاریخ ترسناک» که با تصویرگری «فیلیپ‌ ریو» چاپ شده، با تاریخ آشتی کنید. نباید فریب نام کتاب را خورد، احتمالاً نویسنده خواسته از کلمه «ترسناک» سوءاستفاده کند. چون شنیده که نوجوان‌ها از داستان‌های ترسناک خوششان می‌آید. تا آنجا که می‌دانیم او کتاب «جغرافیای ترسناک» را هم نوشته است. احتمالاً در آینده «ریاضی ترسناک» ، «فیزیک ترسناک» و «حرفه و فن ترسناک» را هم خواهد نوشت.

این کتاب بیشتر رنگ و بویی طنز‌آمیز دارد. نویسنده واقعه‌ها و اتفاق‌های تلخ و شیرین و عبرت‌آموز تاریخی را در محلولی از طنز انداخته تا خواندنشان جذاب‌تر شود. درست مثل این می‌ماند که داروی تلخی را با آب و شکر قاطی کنیم و به مریضی بدهیم که بی‌حال و بداخلاق است.

ولی این سؤال برای مخاطب پیش می‌آید، اطلاعاتی که کتاب به خواننده‌اش می‌دهد تا چه اندازه مستند و درست است؟ آیا مخاطب‌ها مرز بین طنز و رویدادهای جدی را به خوبی و روشنی متوجه می‌شوند؟

در انتها باید به ترجمة خوب و روان مهرداد تویسرکانی اشاره کرد که خواندن کتاب ها را شیرین کرده است.ناشر مجموعه تاریخ ترسناک ، انتشارات افق است.

منبع: سایت همشهری
 
  • شروع کننده موضوع
  • #33

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,098
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

به نقل از The Lich King :
به نام خدا

کتاب های جالبین، استفاده از طنز همراه با اسطوره و فانتزی ترکیب جالبی رو به وجود آورده که یکی از معدود ترین ترکیبات در دنیای رمانه و تا حالا کتابی که این کار رو خوب انجام داده باشه ندیدم البته به غیر از این مجموعه، در کل باحاله.
به نقل از The Lich King :
به نام خدا

کتاب های جالبین، استفاده از طنز همراه با اسطوره و فانتزی ترکیب جالبی رو به وجود آورده که یکی از معدود ترین ترکیبات در دنیای رمانه و تا حالا کتابی که این کار رو خوب انجام داده باشه ندیدم البته به غیر از این مجموعه، در کل باحاله.
تو خجالت نمی کشی یه پست را 2بار میدی؟؟؟؟ :D
دفعه ی بعدی ببنیم برخورد میکنم :-w B-) :D
 
ارسال‌ها
426
امتیاز
2,337
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
90
دانشگاه
خوارزمی
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر- علوم تصمیم و مهندسی دانش
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

به نام خدا

شرمنده کردی ما رو #S-:
فکر کنم اون موقع نفهمیدم ارسال شده، دوباره ارسال کردم :D
فقط یه چیزی، با اینکه ماهی رو هر وقت از آب بگیری، تازست اما فکر نمی کنی یه چند ماهی عقبی :D ، می زاشتی سالش که شد، می گفتی دیگه :D ، اون موقع مناسبت هم داشت :D
 

shershere

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
987
امتیاز
1,799
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
اینم هه هه!
دانشگاه
پلی تکنیک تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

من یک و دو شو خوندم ...

قشنگ بود ...

ولی نه خیلی قشنگ ...

بدک نبود!
 

shershere

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
987
امتیاز
1,799
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
اینم هه هه!
دانشگاه
پلی تکنیک تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

فقط یه سوال ...

چرا اخرش (سه) پسره که به زئوس کمک می کردو معرفی نکرد ... ؟ خدایی همه کارا رو پسره کرده بود ...
 

sahel.skualer

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
23
نام مرکز سمپاد
R@!-!N@MaY! f@rzan3gan
شهر
t3!-!r@N
رشته دانشگاه
اگه خدا بخواد تبهکار!
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

بیچاره آتش دزد چه قدر مظلوم واقع شده....
یعنی تعداد افرادی که سه گانه به این قشنگیو خوندن تا این حد کمه؟ :D
من واقعا آتش دزدو دوست داشتم...یه سبک خاصی داشت،یه جور خاصی توش احساسات بروز داده شده بود،طنز قشنگی داشت...هروقت کتابو میخوندم می خندیدم! با اون زیرنویسایی که نوشته بود :))
کلا کتاب بسیار قشنگی بود :)
البته من دیگه اونقدام مث قبل با فانتزی حال نمی کنم ولی وقتی داشتم اینو میخوندم احساس کردم یکی دو سالی برگشتم عقب... تقریبا صد صفه ی اولشو سر کلاس جذاب دینی خوندم :-"
با تشکر

ساحل
 

AUGUST II_PRINCE OF SAMPA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,126
امتیاز
1,906
نام مرکز سمپاد
ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﮋﺍﺩ II
شهر
ﻣﺸﻬﺪ
ﭘﺎﺳﺦ : FIRE THIEF(ﺁﺗﺶ ﺩﺯﺩ)

خوندم و از نثر و لوس بازیای نویسنده اصلا خوشم نیومد،طوری که از وسط رهاش کردم
تصویر سازیم قوی نبود
لوس بود و خدایان یونانم به بازی گرفته بودو لوسشون کرده بود
حس خوبی نداشتم و میتونست خیلی بهتر از این حرفا در بیاد
 

منتخب دهاتمون

کاربر فعال
ارسال‌ها
31
امتیاز
48
نام مرکز سمپاد
راهنمایی علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد معلم سرِ کار گذار های سمپاد
پاسخ : FIRE THIEF(آتش دزد)

به نقل از سیاوش :
نظرتون راجع به کتاب آتش دزد چیه؟؟؟؟؟
کتاب بینظیری هست مخصوصاً این که باز هم یکی از داستان های تری دیری رو دیدم
من عاشق تری دیری هستم مخصوصاً سری جدید کتاب هاش به نام حقیقت هولناک
خیلی توپه
 
بالا