من تجربه ش نکردم ولی دوستم واسم تعریف کرد یکی بوده هر شب تو خواب میرفته بالا پشت بوم رو لبه ش یه دور راه میرفته بعد میومده میخوابیده. اگه هم کسی بیدارش میکرده گویا پرت میشده پایین.
خب من اوقدری که می دونم می گم شما هم اگر اندازه یک جمله در این مورد چیزی بلدید بیاید بگید!
سومنامبول ابعاد مختلفی دارد مثلا مرحله سوم از چهار مرحله هیپنوتیزم است
متن زیر از سمتی از یک مقاله برداشته شده و حاوی مطالبی در مورد سومنامبول است
به نام خدا
حالت سومنامبول(خوابگردی)
...چنانچه تلقينات ادامه يابد، خواب سومنامبول در سوژه پديد مي آيد كه بهترين نوع خواب هيپنوتيزم است و ارزش درماني و تلقيني بسيار زيادي دارد.
در مرحله اول اين حالت، سوژه، صداهاي اطراف را ضعيف مي شنود و بر اعمال خود آگاهي اندك دارد و كاملا تحت تاثير القائات عامل قرار دارد. در سومنامبول، سوژه مي تواند تصاوير ذهني را كاملا تجسم كند و بر آنها تمركز نمايد و در هر نقطه از بدن او ميتوان بي حسي موضعي ايجاد كرد. مثلا اگر در بازوي سوژه سوزن فرو كنيم، نه احساس درد مي كند و نه خون مي آيد.
در مرجله دوم اين حالت، حواس سوژه بسيار قوي مي گردد و قادر است با چشمان بسته مطلبي را بخواند يا مشغول نوشتن شود. همچنين عضلات، چنان قدرتي پيدا مي كنند كه سوژه، مي تواند بدون خستگي به مدت زيادي كارهاي سخت انجام دهد. سوژه در اين نوع خواب چنان تحت تاثير تلقينات عامل قرار مي گيرد كه دچار واقعيت پنداري مي شود. مثلا اگر گفته شود كه الان شيري به او حمله مي كند، شيري را تصور نموده و دچار وحشت مي شود. يا مي توان در وي احساسات مختلف را بوجود آورد. بعنوان مثال با تلقين سرما، شروع به لرزيدن و يا گرما، شروع به عرق ريختن نمايد. در اين مرحله، سوژه، با چشمان باز نيز قادر است بدون ديدن اطراف خود، تنها تلقين عامل را پيش رو ببيند و تصور كند.
در اين حالت، سوژه، مي تواند خاطرات سالهاي گذشته خويش را بياد بياورد كه به آن سير قهقرايي يا در اصطلاح هيپرآمنزي گفته مي شود و در كشف علت بيماريهاي روحي و درمان آن نقش بسزايي دارد. همچنين مي توان خاطرات رنج آور و منفي را نيز از ضمير سوژه پاك نمود كه به آن فراموشي و يا اصطلاحا آمنزي گفته مي شود. اگر شخصي از خاطره اي رنج ببرد معمولا پس از ايجاد آمتري، احساس راحتي و سبكي مي كند(شخصا اين عمل را بر روي يكي از سوژه هايم كه گاهي اوقات از خاطره اي به شدت رنج مي برد انجام دادم كه باعث شگفتي زياد وي شده بود).
معمولا پس از اين حالت از هيپنوتيزم، سوژه، كارهايي را كه طي خواب مصنوعي انجام داده بخاطر نمي آورد. با تربيت و تمرين بر سوژه هاي مستعد، مي توان آنها را به روشن بيني نيز رساند، بدين معني كه از گذشته، حال و آينده خبر دهند. البته معدودي از افراد مي توانند به اين درجه از هيپنوز برسند. افرادي كه در خواب راه مي روند يا حرف مي زنند براحتي به خواب سومنامبول مي روند كه اصطلاحا به آنها مديوم گفته مي شود.
یه چیزی هست اونم اینه ک میتونه حتی چیزایی رو بگه ک شاید در حالت عادی چیزی ازش نفهمه!من یه فیلم روانشناسی دیدم توو اون خیلی قشنگ این سری اعمال و نشون داده بود..اگه کسی علاقه داشته باشه the fourth kind, و ببینه حتما!
من خودم تو خواب تو همون محدوده ی تختم خیلی تکون میخورم برعکس میشم و اینا... ولی هیچ وقت تو خواب راه نرفتم تو اطرافیانمم کسیو ندیدم که تو خواب راه بره...
دختر دایی من تو خواب راه میرفت بعدش رفتن دکتر...دکتر گفته بود که این احتمالا تو ضمیر ناخوداگاهش دنبال یه کسی یا چیزی میگرده...وقتی دیدین توخواب راه میره بیدارش نکنین ببینید کجا میره و میخواد چیکار کنه :-ss !!!از اون به بعد دیگه تو خواب راه نرفت
یه خواطره:
من یه بار تو خواب با چشم باز راه رفتم که کنترل خودم دست خودم نبود:
دیشبش موبایلمو گذاشته بودم شارژ بشه، وقتی زنگ صبح زد بلند شدم خاموشش کردم بعد میخواستم از شارژ خارجش کنم ولی نتونستم(سفت بود)، سیم رو جویدم و پاره کردم و موبایل رو از شارژ جدا کردم.( :-ss )
از اون موقع میترسم دوباره این بلا سرم بیاد.
به نظر من تو خواب راه رفتنو حرف زدن یه مشکل یا یه ترسیه که تو بچگی برای ادم پیش اومده یا شکل گرفته که بازم برمیگرده به ضمیر ناخوداگاه که تو خواب سراغ آدم میاد
من یه بار واسم اتفاق افتاده ! 7 سالم بود ! رفته بودیم چادگان ! ویلامون پله میخوره میره پایین که 2 تا اتاق اونجاس ! اتاق منم پایین بود ! بعدش که من شب پا میشم از پله ها میام بالا میرم تو اتاق بالاییه که عموم اینا اونجا بودن (اونا هم باهامون اومده بودن !) بعدش اینکه صبح من هیچی یادم نمیومد ! راستی تو خواب هم زیاد حرف میزنم ! مخصوصن وقتی شبا خونه مادربزگمم !
من یه بار به طرز غریبی!تو خواب راه میرفتم و بعد که بیدار شدم دیدم در خونه رو باز کردم و رفتم بیرون و بعد هم در رو بستم!!!!!!!!!!!!!بعد در زدم و بابام در رو باز کرد و امدم تو!
من دارم می میرم؟!اگه اره بگو من طاقت شنیدنشو دارم