Game Over
کاربر نیمهحرفهای
- ارسالها
- 272
- امتیاز
- 23
- نام مرکز سمپاد
- شهید قدوسی
- شهر
- شیراز
- دانشگاه
- شیراز
- رشته دانشگاه
- مهندسی نفت
پاسخ : سربازی
1-شبا ساعت رو روی ساعت 3 کوک کنید، وقتی زنگ زد برید تو حیاط 10 دور بزنید بعدش 60 بار بشین پاشو بزنید و بعدش هم باباتون رو بیدار کنید بیاد پاشو بذاره رو کمرتون شما هم شنا بزنید
2-به خانواده توصیه کنید مرتبا شما رو تو جمع تحقیر کنن(برای تاثیر بیشتر بهتره جلو این 4 قشر باشه:پسر خاله، پسر عمو، پسر دایی و پسر عمه)
3-یه باکس کافور بگیرید به هر وعده ی غذاییتون نیم کیلو اضافه کنید
4-دم در خونتون یه تابلو دست شویی عمومی بزنید با یه فلش به سمت توالت خونتون، بعد هر شب برید اون جا رو تمیز کنید
5-یه تفنگ ترقه ای بگیرید باهاش تمرین تیراندازی کنید
6-این رو باید اول می گفتم: برید موهاتون رو با ماشی صفر اصلاح کنید بعد یه عکس با اون قیافه بگیرید بزنید رو معتبرترین کارت شناساییتون
7-برید تو کار لباسای بنجل و رنگ خاک
فکر کنم اینی برای آدم شدن دختر خانومای علاقه مند به سربازی بس باشه
حالا که این همه دختر خانومه علاقه مند به سربازی داریم برای رفع عقده ی سربازی نرفتنشون می تونن کارای زیر رو انجام بدن شاید اونا هم مثل پسرایی که رفتن سربازی آدم شدن، آدم بشن(البته شاید) :به نقل از تـــــــــــارا :^-^ ^-^ ^-^
خب اگه این کارارو بکنن، طرف لوس بار نمیاد و آدم میشه!
1-شبا ساعت رو روی ساعت 3 کوک کنید، وقتی زنگ زد برید تو حیاط 10 دور بزنید بعدش 60 بار بشین پاشو بزنید و بعدش هم باباتون رو بیدار کنید بیاد پاشو بذاره رو کمرتون شما هم شنا بزنید
2-به خانواده توصیه کنید مرتبا شما رو تو جمع تحقیر کنن(برای تاثیر بیشتر بهتره جلو این 4 قشر باشه:پسر خاله، پسر عمو، پسر دایی و پسر عمه)
3-یه باکس کافور بگیرید به هر وعده ی غذاییتون نیم کیلو اضافه کنید
4-دم در خونتون یه تابلو دست شویی عمومی بزنید با یه فلش به سمت توالت خونتون، بعد هر شب برید اون جا رو تمیز کنید
5-یه تفنگ ترقه ای بگیرید باهاش تمرین تیراندازی کنید
6-این رو باید اول می گفتم: برید موهاتون رو با ماشی صفر اصلاح کنید بعد یه عکس با اون قیافه بگیرید بزنید رو معتبرترین کارت شناساییتون
7-برید تو کار لباسای بنجل و رنگ خاک
فکر کنم اینی برای آدم شدن دختر خانومای علاقه مند به سربازی بس باشه
پس شما برو همون خاله بازیت رو بکنبه نقل از **R3zv@n** :خوب نه دیگه...! مسلما اگه ما بریم سربازی که با ما مثل شماها رفتار نمیکنن که...
ما دبستان که بودیم یه روز رفتیم دبستان پسرانه بغلیمون جشن بود ناظمشون چنان با مهربانی از ما خواهش میکرد آروم بشینید دخترای گلم،اونوقت پسرا جیکشون در میومد با شیلنگ ناظم طرف بودن
اینم یه جورایی مثل اون