• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

آموزش

  • شروع کننده موضوع
  • #1

ma(-)Dye

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
752
امتیاز
134
نام مرکز سمپاد
فرزانگان(1)
شهر
کرج
رشته دانشگاه
آدم از فرداش خبر نداره که!
x:اینم اولین آموزشی که قولشو داده بودم و شرمنده که دیر شد!!
این بار مختصر و کوتاه یه سری جیزای جزئی که شاید اکثرا بدونید رو میگم
خب یکمم سوراخ دار:D (البته درست!)گفتم که جای سوا ل و بحث باشه

ژنتیک چیه؟
زندگي ما به عملكرد ميلياردها سلولي بستگي دارد كه اجزاء بدن ما را تشكيل مي‌دهند. زندگي اين سلول‌ها نيز بدان بستگي دارد كه بتوانند بر اساس اطلاعات ژنتيكي ذخيره شده درون هسته، رشد كنند، متمايز شوند و ضمن تقسيم اطلاعات ژنتيكي را به سلول دختر (سلول نسل بعد) انتقال دهند. اين اطلاعات ژنتيكي دستورالعمل‌ها‌يي را مبني بر نحوه‌ عملكرد، سوخت وساز و تقسيم سلولي در خود ذخيره كرده‌اند. دانشي كه نحوه توارث و تنوع اين عوامل را بررسي مي‌كند علم ژنتيك نام دارد.

engineergenetic8.JPG


ژنتیک به چه درد می خوره؟

در رابطه با کاربرد های ژنتیک می تونید این تاپیک :http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,27611.0.html
و اکثر تاپیک های دیگه ی انجمن ژنتیک رو ببینید (;
مندل کیه؟
"گرگور مندل"کشیشی(!(بود که غرق بررسی های گیاه شناسی شده بود.
او گیاهان نخود فرنگی به شکل های گوناگون راباهم آمیزش (لقاح مصنوعی)میدادو به دقت اختلاف بین صفات گوناگون مانند رنگ و شگکل دانه و...را بررسی می کرد.
اما متاسفانه جامعه علمی آن دوران به دیدگاهها و کشفیات او اهمیت چندانی نداد و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. :(در سال 1900 میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل ، توسط درویس ، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.

zgs4f1.gif


اینم عکسش!خواستین بزنین به دیواراتاقتون :D
قوانین مندلی چین؟
از همین آزمایش ها ی مندل نتیجه گیری ساده ای به دست آمد که اکنون به نام"قانون های مندلی وراثت"نامیده میشوند.این قوانین به جایی رسیدند که آنها را می توانستند نه تنها در مورد نخود فرنگی بلکه درمورد همه جانداران مانند موش و انسان و ..نیز عمومیت دهند
استدلالی که از به کار بردن این قوانین برای انسان حاصل شد:هر دوی والدین،نر و ماده "به طور برابر"در وراثت کودک سهیم هستند
سوال خودم:D من چند جا دیم اسم این بابارو زده جرج مندل،چند جا دیدم زده گرگور مندل،اینم دیدم: George Mendel خلاصه اسم کوچیک ایشون چیه؟؟
منابع:
کتاب رمز ژنتیک(آیزاک آسیموف)
سایت رشد
microbiology7.blogfa.com
وتعدادی عکس از جاهای مختلف
نکته مهم:دوستانی که این سری بهم مطلب دادن!ببخشین من اون سری پ.خ هام پاک شد!!خودت بیا خودتو معرفی کن :-"
این اولی آزمایشی بود!تاپیکو پربار کنید انگیزه شه واسه بعدیا که بهتر باش (;
 

mahaba

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
204
امتیاز
229
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : آموزش مقدمات ژنتیک

می شه گفت هوشمندانه ترین علم بدن انسان ژنتیکه که بشر فقط چند دهه است که یه چیزایی در بارش می دونه
قبل از این که وارد علم ژنتیک بشیم باید چیزای بنیادی (!) شو بلد باشیم!

کروماتین :
اطلاعات ژنتیکی توی سلول های ما توی کروموزوم ها ذخیره شده. هر سلول انسان 46 تا کروموزوم داره که در حالت عادی (وقتی سلول در حال تقسیم نیست) مثل رشته های کلاف توی هم پیچیده اند! به این کلاف کروماتین می گن.
درواقع کروموزوم در حالت عادی در سلول فابل رویت نیست.

نوکلئوتید:
نوکلئوتید یه نرکیب شیمیاییه که شامل 3 بخشه
1- یک قند 5 کربنه : این قند 2 نوعه. یا "ریبوز" ه که در ساختار RNA شرکت داره یا "دئوکسی ریبوز" ه که در ساختار DNA وجود داره ( دئوکسی ریبوز در ساختار شیمیاییش یه اکسیژن کمتر از ریبوز داره)
2- یک تا سه گروه فسفات : یک نوکلئوتید آزاد (یعنی اونایی که در ساختار DNA یا RNA شرکت ندارن) می تونه تا 3 تا گروه فسفات داشته باشه. ولی وقتی بخواه بره تو ساختار DNA یا RNA دو تا از فسفاناشو از دست می ده و فقط با یه فسفات شرکت می کنه !
3- باز های آلی : که دو دسته اند.
یا تک حلقه این (پیریمیدین) (یعنی اتم ها طوری با هم پیوند دادن که یک حلقه تشکیل شده) که شامل یوراسیل (U) ،تیمین (T) ،سیتوزین (C) هستند.
و یا دو حلقه این (پورین) که شامل گوانین (G) و آدنین (A) هستند.

nucleotide.jpg



نوکلئیک اسید :
این نوکلئوتید ها به عنوان یک مونومر (واحد ساختاری) برای ایجاد ساختار های بزرگتر استفاده می شن. یعنی چندین توکئونید با تشکیل پییوند، ساختاری رشته مانند به وجود میارن که بهش نوکلئیک اسید می گن.
اسید ها نوکلئیک دو دسته ان. یا RNA و یا DNA
فرقشون در اینه که:
DNA در ساختار نوکلئوتید هاش قند دئوکسی ریبوز و باز های T - G - A - C داره
RNA در ساختار نوکلئوتید هاش قند ریبوز و باز های U - G - A - C داره
خوبه اینم بدونید که باز ها 2 به 2 از نظر شکل فضایی مکمل هم دیگه ان (مثل تیکه های پازل). G و C با هم! و A بسته به نوع نوکلئیک اسید که RNA باشه یا DNA با T و U !

ساختار DNA :
فرق مهم دیگه ی DNA و RNA اینه کهRNA تک رشته ایه ولی DNA دو رشته اس که در رشته ها باز های مکمل روبروی هم قرار می گیرند.
یعنی ساختار DNA می شه مثل یه نردبون که پله هاش این دو تا باز آلی هستند.
حالا فرض کنید این نردبون انعطاف پذیر باشه و حول یه محور فرضی طولی دور خودش بپیچه. این می شه شکل DNA

20080614114116701_44.gif


ساختار کروموزوم :
یه پروتئینی هست به نام "هیسنون"که اگه DNA در بعضی جاهاش 2 دور، دور 8 تا هیستون بپیجه کروموزوم ساخته می شه (به اون ساختار نوکلئوزوم می گن)

chromatin.1.jpg



منبع : کتاب درسی سال سوم (زیست شناسی و آزمایشگاه 2)
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,812
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : آموزش مقدمات ژنتیک

کشف ساختار DNA

الف ) مشاهدات چارگف
چارگف DNA رو تجزیه کرد و این نتیجایجو بدست آورد :
1. تعداد نوکلئوتیدهای A دار برابر تعداد نوکلئوتیدهای T دار هست .
2. تعداد نوکلئوتیدهای C دار برابر تعداد نوکلئوتیدهای G دار هست.

ب ) مطالعات ویلکینز و فرانکلین با کاربرد پراش پرتو
تو یه اتاق تاریک اشعه x رو به بلور DNA تابانداند و اثرشو رو یه فیلم عکاسی ثبت کردندو بعد فیلم عکاسی رو ظاهر کردند و از مشاهده تصویر حاصل نتیجه زیر رو بدست آوردن :
مولکول DNA مارپیچی , دو رشته ای یا سه رشته ای است .

ج ) مطالعات واتسون و کریک
واتسون و کریک با استفاده از :
1. نتیج چارگف
2. نتایج حاصل از پراش اشعه x توسط ویلکینز و فرانکلین
3. اطلاعات خودشان در مورد پیوند های شیمیایی

مدل مولکولی DNA (مدل گوی و میله) رو ارائه دادند.
طبق این مدل مولکول DNA از دو رشته پلی نوکلئوتیدی ناهمسو شبیه یک نردبان پیچ خورده است به نحوی که قند و فسفات ها نردها و بازهای آلی پله های آن را می سازند.
در این مدل A مکمل T است که بین آنها دو پیوند هیدروژنی وجود دارد.
در این مدل G مکمل C است که بین آنها سه پیوند هیدروژنی وجود دارد.
(پیوندهای هیدروژنی دو رشته DNA را کنار هم نگه می دارند.)

dna_double_helix_c_la_784.jpg
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,812
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : آموزش مقدمات ژنتیک

همانندسازی DNA :

به فرآیندی که طی آن از یک مولکول DNA دو مولکول DNA حاصل می شود همانند سازی DNA می گویند که توسط سه آنزیم هلیکاز و DNA پلی مراز و DNA لیگاز انجام می شود . همانند سازی یک روش نیمه حفظ شده می باشد.[nb]چون هر DNA دختر یک رشته جدید و یک رشته قدیمی دارد .[/nb]
نقش آنزیم هلیکاز در جداسازی دو رشته DNA را از هم میباشد.
نقش DNA پلی مراز همانندسازی و ویرایش می باشد .
نقش DNA لیگاز متصل کردن رشته ها در همانند سازیست .

ویرایش به تعویض نوکلئتید درست با نوکلئوتید غلط قرار گرفته در رشته در حال ساخت توسط DNA پلی مراز می گویند .
جلوگیری از ویرایش باعث افزایش اشتباهات هنگام همانندسازی (افزایش جهش) می شود .

دو راهی همانندسازی به محل باز شدن دو رشته DNA که محل فعال DNA سازیست می گویند که در آن یک هلیکاز و دو پلی مراز قرار دارد .

شکل زیرو نگاه کنین , در دوراهی همانند سازی هلیکاز دو رشته رو از هم جدا میکنه و DNA پلی مراز نوکلئوتیدهای آزادو سر جاشون قرار میده , اگه دقت کنین تو یه رشته مستقیم میره جلو ولی تو یه رشته نا پیوسته , لیگاز میاد این رشته های ناپیوسته رو به هم متصل میکنه . و در مرحله بعد DNA پلی مراز ویرایشو انجام میده به این شکل که اگه نوکلئتیدی اشتباهی یه جا قرار گرفته بود درستش میکنه و نوکلئتید صحیحو اونجا قرار میده .

DNA-replication.jpg



همانند سازی :
1.در پروکاریوت ها
یک نقطه آغاز همانندسازی دارد.
معمولا" دو تا دو راهی همانند سازی دارند .
نقطه آغاز و پایان همانند سازی در آنها مقابل هم است .

%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF%20%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%D8%AD%D9%84%D9%82%D9%88%DB%8C.gif


2.در یوکاریوت ها
چند نقطه آغاز دارند .

26416143109381526243.png



** سرعت همانند سازی در پروکاریوت از یوکاریوت بیشتر است یعنی تعداد نوکلئوتیدهای که در واحد زمان به رشته در حال ساخت افزوده می شود .
اما زمان کلی همانند سازی در یوکاریوتها کمتر است به دلیل وجود دو راهی های آغاز متعدد .
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,916
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : آموزش مقدمات ژنتیک

مقدمات

مقدمه
خب زیست شناسای قدیما زیاد پیشرفته نبودن اما متوجه این بودن که صفات از والدین به ارث میرسند و در واقع به دنبال کشف و پی بردن به نحوه ی کارکرد و قوانین حاکم بر این وراثت بودند.
خب همواره این سوال بود و خیلی ها به دنبالش بودن اما برای اولین بار شخصی به اسم مندل موفق به دست یافتن به این قوانین شد، شخصی که حالا اون رو پدر علم ژنتیک میخونیم.
مندل یک کشیش اتریشی زیست شناس بود از یک خانواده ی معمولی کشاورز، پدرش نخودفرنگی کشت میکرد. اون دوره دانشمندان و علاقه مندان به زیست شناسی دقیقا دنبال کشف همین قوانین وراثتی بودن و مندل هم براش جذاب بود و تصمیم گرفت تا روشون مطالعه کنه، [nb](دقت داشته باشین که ماهیت ماده ی ژنتیکی و میوز و میتوز که بعد ها کشف شد(ولی تو کتاب مدارس قبل این فصل هست) هنوز شناخته شده نبود)[/nb]
مندل بخاط همین که باباش نخودفرنگی میکاشت و باش آشنا بود گیاه نخودفرنگی رو برای تحقیقاتش انتخاب کرد و این بزرگترین شانسی بود که مندل نسبت به هم دوره ای های خودش آورد، در واقع مندل ناخواسته یک گیاه ایده آل و ساده و برای همچنین تحقیقی انتخاب کرد که باعث شد به هیچ وجه در جریان تحقیقاتش گیج نشه و همه چیز ساده بشن.[nb]مثلل فرض کنین که اگه بجای نخود فرنگی گاو رو برای تحقیق انتخاب میکرد چی میشد؟[/nb]

مندل از این جهات شانس آورد که رشتش ریاض بود و با قوانین احتمال آشنایی داشت و نخود فرنگی این خصوصیات رو داشت:
که نخود فرنگی نسل های زندگیش کوتاه[nb]نه مثل گاو چندین سال[/nb]
پرورش اون آسون و ارزونه و از همه مهمتر توی اینکار مهارت داشت. [nb]حالا یک گاو گروه قیمت پدر درار رو برای این تحقیقات فر کنید[/nb]
نخودفرنگی از اون گیاه هایی است که حالا فهمیدم صفات متنوع جفتی(یا این یا اون،بدون حد واسط) و قابل تشخیصی داره که دقیقا مستقلا عمل میکنن.[nb]در واقع فکر میکنم هفت صفت ظاهری داره که دقیقا روی هفت کرومزومش هستن، حالا گاو رو فرض کنید که کلی صفت میانه براش وجود داره و ....[/nb]
هربار کلی نخود فرنگی به عمل میومد و این کار رو برای استفاده از احتمال راحت میکرد،[nb]فرض کنید 300 تا نخود فرنگی میداد یک بوته در مقایسه با گاو که بعد کلی دردسر یک گوساله در نهایتش [/nb]
و مندل میتونست راحت روی تولید مثل اونها اونطور که حالا در ادامه میگیم کنتر و نظارت داشته باشه[nb]بوق[/nb]

آزمایش ها:
خب مندل چیکار کرد ، مندل اومد به سنجه ببینه چه ارتباطی وجود داره از لحاظ وراثتی بین والد و فرزندان، خب پس اومد نخود فرنگی هارو لقاح داد،
چطوری جلوی خود لقاحی رو گرفت و چطور باهم لقاح میداد؟ به سادگی :د اومد پرچمای یک گل نخود فرنگی رو هنوز غنچه بود باز میکرد و میبرید و مادش میکرد و پرچمای مثلا یک گل دیگه رو نگه میداشت و مادگی های اون رو میبریدف بعد با قلممو از پرچم این مادگی اون رو بارور میکرد و اینطور اونارو با هم لقاح میداد و به هم میرسوند . :د

خب اولین صفتی که مندل بررسی کرد که چطور میتونه انتقال پیدا کنه رنگ گل بود، مندل اول اومد و سعی کرد تا صفات خالص تولید کنه، چندین بار چندین تا نخودرنگی مثلا گل ارغوانی رو خودلقاحی داد و مثلا اگه ازش گل سفید بوجود میومد میذاشت کنار باز دوبار با بقیه ی باقی مونده ها همین کارو میکرد تا چندین دفعه که با احتمال بالایی مطمئین بشه دیگه این دونه بطور خالص گل ارغوانیه
- خب بعد همونایی که توی قسمت قبل گفتیم رو با این نمونه های خالص سفید و ارغوانی انجام داد، اومد نر ارغوانی رو با ماده ی سفید لقاح داد و بعد دید که همش گل ارغوانی میشه.
گفت که پس این صفت داره از نر به فرزندان میرسه.
- بعد اومد این رو اینطور آزمایش کرد که حالا نر سفید رو با ماده ی ارغوانی لقاح داد، و نتیجه بازم مثل دفعه ی قبل شد !
پس نتیجه گرفت جـنس‍‌‍یت نمیتونه عاملش باشه.

# مندل دید که هربار لقاح میده نسل اول همیشه گل ارغوانی میشن همشون، ولی اگه نسل اول رو با هم لقاح بده توی نسل دوم دوباره گل سفید هم دیده میشه در حالی که والدین این دفه هردو گل ارغوانی بودن،
بنابراین نتیجه گرفت که نسل اول احتمالا از نظر این صفات رنگ خالص نیستن و حامل هم هردو رنگ هستن ولی چون همیشه در نسل اول فقط ارغوانی بروز میکرد اسم صفت رنگ ارغوانی رو گذاشت صفت غالب ینی صفتی که همیشه تو نسل اول بارز میشد و اسم صفت دیگه ینی گل سفید رو گذاشت صفت مغلوب ینی صفتی که هیچوقت تو نسل اول بارز نمیشد.
u53kvdh51weehbprkj0.jpg
[nb]عکس کار خودمه اگه بده عذر میخوام، همینه که هست!بقیه عکسام کاره خودمن همینن که هستن![/nb]
خب حالا بهتره با بعضی چیزا آشنا شیم:
ژنوتیپ: همینی که داریم الان بررسی میکنیم ینی همین که چی بروز میده طرف مثل رنگ گل رنگ مو رنگ چش رنگ پوست ...
الل یا آلل: همین صفت ها که بررسی میکنیم هرکدومش میگیم الل هستن که اینا حاصل بیان ژن ها هستن که اونموقع بهش نرسیده بودن.
الل یا صفت غالب: مثل همون گل ارغوانی؛ صفتی که همیشه نسل(F1) اول اونو بروز میداد، در واقع علمی ترش اگه حامل دو صفت باشه و در واقع ناخالص باشه اونی که همواره بروز میکنه میشه صفت خالص
الل یا صفت مغلوب: مثل گل سفید و در واقع برعکس قبلی.

صندلی نتجه گیری :D
خب حالا میخوایم این آزمایشات رو بیشتر بررسی کنیم و یکم از یکم از دانسته های نوین بهش اضافه کنیم و بعد سعی کنیم نتیجه بگیریم[nb]اصلا نخواستم از اولش که خودمون رو زیادی درگیر جزئیات بی فایده کنیم یا زیادی به چیزی گیر بدیم ، از اینجا به بدش به درک که مندل چه غلطی کرد و چه اصولی ساخت و غیره، اون فقط برا |آمادگی ذهنه، من که کتاب وزارتی نیستم.[/nb]
خب ما میدونیم که عامل انتقال صفات از یک نسل به نسل بعد ماده ی وراثتی یا DNA که این صفات از طریق بیان ژن ها ی حاملشون بروز پیدا میکنن، هر کدوم از ما دارای دوسری کرومزوم هستیم ؛ دوسری n که باهم میشن 2n سری کرومزومی؛ در واقع یک سری اون از مادرمون میاد و یکسری از پدرمون چرا که گامت ها یا سلول های جـ-ـ-ـنسی فقط درای یکسری کرومزوم هستن که طی فرآیند لقاح با هم ترکیب میشن و یک سلول تخم 2n رو میسازن. تو نخود فرنگی هم همینه و از والدین همینطوریی کرومزوم میگیره، خب بعد هر صفت رو روی یک کرومزومشه و از هر صفت دوتا الل داره که یکیش روی کرومزوم های سریی هست که از بابش میاد و اون یکی روی کرومزوم های سریی که از مامانش اومده ، با توجه به قوانینی که در مورد غالب مغلوب بودن کشف کردیم[nb]مندل کشف کرد در حقیقت[/nb] متوجه هستید که داره چه اتفاقی میفته؟
خب ما دو الل از یک صفت رو دو کرومزوم نخود داریم که تنها یکیش بیان خواهد شد، این دو الل نسبت به هم غالب و مغلوب هستن، پس همواره نخودی که هتروزیگوت هست(ینی دو الل متفاوت در خودش داره) غالب رو بیان میکنه و فقط نخودی که هموزیگوت( دو الل مشابه) مغلوب(گل سفید) باشه کیتونه صفت مغلوب رو بروز بده کنه.
ژنوتیپ: به اینکاری که الان داریم میکنیم میگن بررسی ژنوتیپ طرف. ینی بررسی ژن های فرد از لحاظ الل ها.
معمولا این علل ها رو با حروف انگلیسی نشون میدن و و غالب و مغلوب بودنشون رو با کوچک و بزرگی حروف مشخص میکنن.
حالا فرض بگیرید که ما الل های صفت رنگ رو با B (گل ارغوانی) و b (گل سفید نشون بدیم)
حالا برگردیم به طرح مندل و تکمیلش کنیم و ببینیم واقعا چه اتفاقی افتاده:
b3xj8a4u2axod0bsh098.jpg

اوه دیدید چقد باحال تر شد؟ در واقع در هنگام تشکیل گامت اعضای هرجفت ژن[nb](هرجفت حرف مثل BBیا bb یا Bb)[/nb] از هم جدا میشن و مستقل از هم وارد گامت میشن و بعد توی نسل بعد با لقاح این سری های کرومزومی وارد سلول نسل بعد میشن.
خب نسل اول که در واقع با خالص سازی که انجام داده بودیم دارای صفات خالص بودن هموزیگوت غالب یا مغلوب بودن و سفید و ارغوانی بودن اما توی نسل اول چه اتفاقی میفته؟ حروف از هم جدا میشن مستقلا با هم ترکیب میشن و در نتیجه فقط یک نوع فرزند میتونیم توی نسل اول داشته باشیم، فرزندان ناخالص هتروزیگوت که حالا فقط میتونن صفت غالب رو بروز بدن و میشن ارغوانی،
حالا بریم بعدش ببینیم چی میشه:
4i9mn44cpg9owwglvbla.jpg

ووووو ایندفه خیلی باحال تر شد، در واقع این فرزندان در نسل اول اگه با هم لقاح داده بشن باز همون اتفاق میفته و حرف ها مستقل از هم با هم ترکیب شدن و چهار حالت رو بوجود آوردن، گندهی این با گنده ی اون، گندهی این با کوچیک اون، کوچیک این با گنده ی اون، کوچیک این با کوچیک اون. و فقط یک حالت که هموزیگوت مغلوب رو بوجود آورد حالا توی نسل دوم موفق شد تا دوباره صفات گل سفیدی الل مغلوب رو بروز بده.

مندل اینکارارو با دانه زد یا سبز بودن، با وضعییت گل که بالای شاخه باشه یا در امتدادش، با رنگ و شکل غلاف و اندازه ی بوته و دانه صاف یا چروکیده بودن هم تکرار کرد و به نتایج مشابهی رسید.
فکر میکنم برای درس اول کافی باشه، خب بچه ها زنگ خورده میتونید برید ;))
 

This is me

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,189
امتیاز
2,119
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان٢ :x
شهر
تهرانْ
مدال المپیاد
برنز زیست
پاسخ : آموزش

مقدمات٢

ميتوز:

ميتوز يك نوع تقسيم سلول است كه طى مراحل زير انجام ميشه و درپايان ِاون از يك سلول دوتا سلول ِكاملا شبيه هم و شبيهِ مادرِ،به وجود مياد.

١-پروفاز: دى ان اى به شكل كروماتين درمياد و قابل مشاهده ميشه،پوشش هسته ناپديد ميشه و دوك تقسيم١تشكيل ميشه.درسلول هاى گياهى دوك بدون وجود سانتريول ها تشكيل ميشه.
٢-متافاز: توى اين مرحله كروموزم هاى در وسط سلول[كه استواى سلول هم ناميده ميشه]قرار ميگيرند.كروموزوم ها توسط رشته هاى دوك به سانتريول ها كه الان درقطب هاى سلول هستن متصل اند.
٣-آنافاز: يا فاز جدايى :Dكروماتيد هاى خواهرى ِهركروموزوم از محل سانترومر از هم جدا ميشن و باكوتاه شدن رشته هاى پروتئينى به سمت و قطب كشيده ميشن[هركدوم ميرن يه ور!]
٤-تلوفاز: درهرقطب،غشاى هسته اطرافِكروموزوم ها تشكيل ميشه،دوك تقسيم ازبين ميره ،كروموزوم ها نازك و بارك ميشن دوباره و درپايانِ ميتوز سيتوپلاسم از وسط نصف ميشه و حالا ما دوتا سلول داريم!

..ادامه دارد... (;
______________________________________________________________________________________________________________________
١-دوك تقسيم از سانتريول و ميكروتوبول ها تشكيل شده.بااتصال رشته ها به سانترومرِكروموزوم ،كروموزوم ميتونه حركت كنه.
 

This is me

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,189
امتیاز
2,119
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان٢ :x
شهر
تهرانْ
مدال المپیاد
برنز زیست
پاسخ : آموزش

چرخه سلولى

يك چرخه ى كامل از پايان يك تقسيم شروع ميشه و تا پايان تقسيمِ بعدى ادامه داره.
شامل چهار مرحله هست [G1_S_G2_M]كه ميگم الان:

مرحله اول G1 هست.توى اين مرحله سلول زندگيش رو ميكنه!رشد ميكنه،اگه قراره هرمون ترشح كنه يا هركار ِديگه اى انجام بده،انجام ميده!بعدشم آنزيم هايى كه توى سنتز در ان اى نقش دارند فعال ميشن و اين قدم اول ِمرحله ى دوم كهSباشه هست!

توى مرحله ى دوم[ S] دى ان اى همانند سازى ميشه.

درمرحله ى سوم[G2] ميزان سنتز پروتئين ها زياد ميشه تاشرايط براى تقسيم ِهسته فراهم شه.

ودرمرحله ى آخر[M]ميتوز اتفاق ميوفته.
به سه مرحله ى اول درمجموع ميگن اينتر فاز..

ويرايش :Oمن كد اين خط كشيدنِ رو نذاشتم!توى ويرايششم هيچى نيست!!چطور ممنكه؟!؟!؟!؟!
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,916
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : آموزش

به نقل از This is me :
چرخه سلولى

يك چرخه ى كامل از پايان يك تقسيم شروع ميشه و تا پايان تقسيمِ بعدى ادامه داره.
شامل چهار مرحله هست [G1_S_G2_M]كه ميگم الان:

مرحله اول G1 هست.توى اين مرحله سلول زندگيش رو ميكنه!رشد ميكنه،اگه قراره هرمون ترشح كنه يا هركار ِديگه اى انجام بده،انجام ميده!بعدشم آنزيم هايى كه توى سنتز در ان اى نقش دارند فعال ميشن و اين قدم اول ِمرحله ى دوم كهSباشه هست!

توى مرحله ى دوم [ S] دى ان اى همانند سازى ميشه.

درمرحله ى سوم[G2] ميزان سنتز پروتئين ها زياد ميشه تاشرايط براى تقسيم ِهسته فراهم شه.

ودرمرحله ى آخر[M]ميتوز اتفاق ميوفته.
به سه مرحله ى اول درمجموع ميگن اينتر فاز..

ويرايش :Oمن كد اين خط كشيدنِ رو نذاشتم!توى ويرايششم هيچى نيست!!چطور ممنكه؟!؟!؟!؟!
کد رو از گزینه نذاشتی، اما عملا به صورت دستی نوشتیش،
با یه فاصله بین S و [] درست میشه.

زهرا:عجب..سپاس :)
 
بالا