خاطرات سوتی‌ها

M.H.R

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
256
امتیاز
685
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
urm
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

یکی از بدترین سوتی هایی که دادم این بوده که چند سال قبل گفتم مگه کولر گازی با گاز شهری کار نمیکنه؟؟ :D فکر می کردم از تو دیوار با یک شیلنگ به گاز اشپزخونه وصلش می کنن :D :D
 

الهام1375

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
318
امتیاز
1,967
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
شیمی میخوندم.
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

موقع ثبت نام یه فرم نظام وظیفه برای پسرا دادن ، توش نوع معافیت رو باید مشخص میکردن. بعد بابای پسره گفت بزن معافیت تحصیلی، پسره با یک جدیتی نگاه باباش کرد و گفت : نباید بزنم معافیت پزشکی؟ پزشکی قبول شدم آخه :-? [nb][SIZE=small]مثلا اگر دندون قبول میشد میرفت میپرسید چرا معافیت دندون ندارید ؟؟؟ :)) [/SIZE][/size][/nb][SIZE=small]

[/SIZE] :-" :)) :-سر به ستون کوبیدن[size=small]
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

تلفن زنگ زد، من تو اتاقم بود ، گفتم : علی‎رضا برو ببین کیه.
رفت گوشی رو برداشت گفت : کیه ؟ :د
پشتیبانم بود. X_X ;;)
 

nilofar banihashem

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,011
امتیاز
11,418
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان/فرهنگ
شهر
بجنورد
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

چند روز پيش دايى م داشت با تلفن با خالم حرف ميزد بعد گوشيو داد به نسترن ،بعد خالم گفت تو نسترنى يا لولوفر ؟ اخه صدامون عينه همه !بعد نسترن هول شد گفت خاله من نيلوفرم

من ودايى م :)) :))
 

7T

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
278
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
برنز ریاضی :/
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

الان تو رستورانیم....خواستم بگم "چیز دوبل برگر" میخورم گفتم"چیز دول برگر" میخورم...... :-/ :|
 

najmeh_abl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
639
امتیاز
8,479
نام مرکز سمپاد
فرزانگانـ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
AUT (Tehran Polytechninc) + University of Naples Federico II
رشته دانشگاه
Industrial Bioengineering
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

نجار قرنی رو بخار قرتی خوندم :-" :D [nb] کنکور کورم کرد :rolleyes:[/nb]
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,689
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

خب میدونین،من دست راست و چپم رو هیچ وقت نتونستم تشخصی بدم،ینی یه زمانی میگفتم اون دستم که زشته دست راسته،جای یه جراحت بود ولی خب رفتش بعد یه مدت،منم تا الان درگیرم اینم که چه جوری چپ و راست رو تشخیص داد. این مسئله باعث بروز دوتا مشکل شد.اولیش اینه اومدم توی تاکسی آدرس بدم،با دستم چپ رو نشون دادم و گفتم راست ;;) یا مثلا در که سمت راست بود رو گفتم ضلع غربی کلاس ;;) ولی ماجرا شد بزرگ تر از اون
و من با مفهوم عمودی و افقی هم مشکل پیدا کردم ;;) وقتی که به یه اشکال توی اثبات هندسه برخورد کردم.
:دایی بیا اینو ببین،چه جوری شروع کنم.
-کاری نداره که ،یه عمود رسم کن به دست میاد
:خب عمود از کدوم طرفی ؟ X_X
یا مثلا اول راهنمایی که بودم دبیر فیزیکمون من که مثلا درسم خوب بود رو برد پای تخته
:خب دخترم شکلش رو بکش،دونده ای در سطح افق با سرعت بیست کیلومتر بر ثانیه و....
و من حرکتش رو به سمت بالا کشیدم ;;)
تنها کاری که تونست بکنه این بود که گفت برو بشین
چرا آخه ؟؟ :>
 

دهقان خلافکار128

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
805
امتیاز
7,460
نام مرکز سمپاد
حلی دُ
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
نقره ریاضی 95
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

با موبایلم زنگ زدم به دوستم :
.
.
.
من : خیلی خوشحال شدم ... راستی شمارمو داری ؟
تلویزیون خودش خاموش شد ... ساعت هم یه لحظه وایستاد صدای تیک تیکش نیاد ... خلاصه همه جا ساکت
اعضای خونواده : :-\
دوستم : :-\
حتی خودم : :-\
:))
 

Farzin2x

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
512
امتیاز
423
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی3کرج
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
politecnico di milano
رشته دانشگاه
statistical learning
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

چند وقت پیش مادرم خونه نبود و غذا هم نداشتیم.منم رفتم تن ماهی خریدم.بعد از باز کردن درش با در باز کن اشتباهی در باز منو گذاشتم تو یخچال!تن ماهی رو هم گذاشتم تو کابینت!با پارچه آبی که از تو یخچال برداشته بودم رفتم سمت میز.یه پنچ دقیقه ای داشتم فکر می کردم چی رو نیاوردم!بعد قضیه رو فهمیدم :D
 

arezoo.s

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
1,808
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
فقط نه فصل مورتیمر خوندم......
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

دبیر عربی: بچه ها برای اسم های معرفه با الف ولام مثال بزنین...
من: آلمعلم.....الکلاس!!!!!!!!!!
:| :| :| :|
 

-mina-

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
601
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
میانه
دانشگاه
اهواز
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

قشنگ یادمه ، دوم راهنمایی اشتباهی رفتم تو کلاس اول رهنمایی مون :-"
سوم راهنمایی توی دوم ؛
خوشبختانه دبیرستان مدرسه مون عوض شد :-"
ولی بازم دوم دبیرستان همون آش و همون کاسه :)) :))
**
 

++MaRyAm++

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
160
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف آباد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

یکی از هم اتاقیام:واااای چه بوی خوبی میاد :)
بعد نگاه کرده ب قفسه مواد شوینده و اینا تو فاصله دومتری یکی از مایع دستشوییا رو دیده،برش داشته بو کرده
میگه:عه بچه ها بوی همینه،من حس سوم دارم!
ما: :D
:)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
=)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
 

fatemeh.sh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
361
امتیاز
8,146
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم اباد
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

رفتم نمایشگاه کتاب ،یه دختره اومده دم غرفه گاج از فروشنده میبرسه شیمی مبتکران دارید؟ :|
 

doctor428

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
328
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
قصـــــــــــد طلای زیست!!!
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

اصن هرچی سوتیه،مربوط به دوستم فاطمه س!! =)) =))
دیروز توی مدرسه،دوستم مهرناز بهش گفت فاطمه خیییلی الاغی...اینم میخواسته بگه تو هم الاغی،ولی برگشته گفته دقییییییییقا :لایک =))
امروزم دوباره مهرناز بهش گفت خیییلی بی عقلی...اینم حواسش نبود گفت میدونم میدونم =)) =)) =)) :لایک





فاطمه از من و مهرناز پرسید:بچه ها دیوَس ینی چی؟؟ :-? :-/
دیوَس؟!!
یهو من گفتم:منظورت دیوث(ببخشیددددد این کلمه ی زشت رو میگم)نیس؟؟ :|
گفت عهههههه؟؟!! :D :))
فکر کنین دیوث رو میخونده دیوَس :|
 

najmeh_abl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
639
امتیاز
8,479
نام مرکز سمپاد
فرزانگانـ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
AUT (Tehran Polytechninc) + University of Naples Federico II
رشته دانشگاه
Industrial Bioengineering
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

ديدين توی جاده ها تابلوهای راهنمایی رانندگی و اينجور چيزا میزنن!
یه تابلو هست با مضمون " با دنده سنگین برانید "
من سوم دبستان اینو اینجوری میخوندم "باد، نده سنگین برانید " :-" :D
 

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

ی دبیر داریم ایشون سنشون کمه و مرد هستن
بعد حالا من و دوستام میخواستیم استیکر درست کنیم عکس بقیه رو داشتیم عکس ایشونو میخواستیم
قرار شد من گوشیو اماده کنم اخر کلاس ب بهونه تماس گرفتن عکسو بگیرم
حالا من گوشیو بردم بالا دکمه رو زدم فلش زد
میفهمییییییی فلللللششش :(( :(( :((

برای شادی روحم در جلسات اینده صلوات بفرستین
:-" :-"
 

7T

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
278
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
برنز ریاضی :/
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

مامان بزرگم:خدا ریشه این عربستانو بکنه...تو منا سه تا در بوده دوتارو بستن یکی دیگرو هم وسط راه بستن بعد همه ریختن رو هم :| :|
من :|
بابام :D
مامانم :-"
خود مامان بزرگم... :( :(
 

دهقان خلافکار128

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
805
امتیاز
7,460
نام مرکز سمپاد
حلی دُ
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
نقره ریاضی 95
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

عموی گرام تعریف میکرد یکی از کارمندای شکرتشون نامه فرستاده :
با عرض سلام خدمت رئیس اداره آتش فشانی ...
ینی خود رئیسه بلند شده اومده شرکتشون از اون یارو میپرسه یه بار اسم اداره ما رو بگو ...
دوباره میگه : آتش فشانی :))
فک کنم دیگه رئیسه حرفی واسه گفتن نداشته ... :))
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

سر کلاس ریاضی و معلم در حال توضیح دادن درباره ی روش الگوریتم غربال:
من:یعنی این روش مثل یه اکله؟؟؟!!!
معلم:اکل؟
من:بله.اکل دیگه!
معلم:منظورت چیه؟
من :خانم اکل دیگه باهاش آرد اکل می کنن!!!!
یهو دیدم بچه ها همه غش کردن =)) =))
معلم در حالی که می خندیدگفت:
عزیزم اون الک هست!
حالا خودتو قیافه ی منو تصور کنید! :| :|
 

einistein

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
106
امتیاز
529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Jk
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
H
رشته دانشگاه
H
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

اقا من تو دانشگاه یه دوست کرمانی پیدا کرده بودم. یه روز باهاش نشسته بودم داشت به داداشش اس ام اس میداد تو پیامش نوشته بود :"شماره من : 941xxxxxxxx " .
بعد من برداشتم بهش گفتم : "0941 چه شماره ای هس دیگه ؟ مال کجاست ؟ جدید امده ؟"
بعد اون گفتش :" خنگ ، شماره دانشجوییمه !!! "
 
بالا